نظرات بینندگان:
>>> برادر عزیز!
ازین .....گویی ها چیزی ساخته نمـیشود یـا کدام درد دوا نمـیشود بهتر درون فکر یک راه حیل حیـاتی و سر نوشت باشید!
حقگو
>>> خداوند كمونستان افغاني روسي را كه دروازه هاي انواع بدبختي ها و مصايب بيشماري را بروي مردمان بي دفاع ما كوشدند بـه ماتحت دوزخ برساند و در دنيا چنانكه درون انتخابات پارلماني رسوا گرديدند براي ابد رسوا و ريشخند بسازد
ما مردم افغانستان اين جانيان و وطن فروشان را هزگز عفه نخواهيم كرد
>>> زنده باد اسلام عزیز
زنده باد مجاهدین افغانستان
من ولایت هرات را دوست دارم اما وقتی قیـام 24 حوت بیـادم مـی آید مرا بـه دیدن هرات بیشتر معشوق مـیگرداند.
سلطانی
>>> قیـام وحماسه24حوت 1357مردم ظلم ستیز هرات سرمشقی خواهدبود به منظور مردم متدین ووطن دوست افغانستان ودرسی هست برای وطن و خاک فروشان این سرزمـین و عبرتیست بـه انانیکه قصد تعرض را بـه خاک وملت افغانستان دارند . ساخت تاب با خلال دندان ع-ب کابل
>>> بعد از عرض سلام.
در سال 1357هیچ سرباز خارجی درون افغانستان وجود نداشت. ساخت تاب با خلال دندان اینـهمـه تبلیغات اجنبی بخصوص ای سی ای پاکستان و امریکایی ها بود کـه ضمـینـه را به منظور اشغال خود آمده ساختند، ساخت تاب با خلال دندان وما نتیجه او را مشاهده کرده و مـینمایم. تمام حرف های خلقی هاوپرچمـی ها واقعیت داشت. آیـا منیجر های پاکستانی یکجا با طالبان داخل افغانستان نشدند؟آیـا امریکایی هادر فکرساختن پایگاهای نظامـی نیستند؟ همـین اکنون روزانـه دها انسان این وطن توسط امریکایی ها بـه شـهادت مـیرسند، کجاست مجاهدین سر بکف ؟ جواب مثل آفتاب روشن است: ساخت تاب با خلال دندان درون کنار اشغالگران علیـهه ملت ،وسران و رهبران شان مصروف غارت مردم ووطن.آیـااین طور نیست؟ قاری فخرالدین مجاهد-تخار
>>> آن وقت هارابیـاد نبیـارید چون خیلی دردآوراست نتیجه آنروز هاجز ویرانی،عقب ماندگی،بیسوادی،بی اتفاقی و... چیزی دیگری نبوده ومردم دیگرمثل آن زمان هاساده نیستندبه شعارهرفریب نمـیخوردوهیچگاه دست بـه ماشـه تفنگ نمـیبردتاانسانی رابکشدیـاجانداری رابیجان سازد،کسانیکه خودرا علمدارجهاد ورهبرمجاهدین مـیدانستند امروز بـه تاج تخت رسیده بـه امریکاواوروپا چکرمـیزند واکثرشان درکناربه گفته نویسنده خلق وپرچم درکرسی پارلمان یـابه وزارتخانـه هاتکیـه زده اند، مردم افغانستان بـه تشویق قیـام ضرورت ندارد بـه مکتب بـه دانشگاه بـه علم بـه بازسازی واتفاق ضرورت دارد تازخم سی وچندساله جنگ رامرهم نـهند. بااحترام سیداحمدهاشمـی ازولسوالی المار
>>> سلام بر شـهدای مظلوم افغانیستان کـه برای ازادی مـیهن جان شان را فداد یـاد انـه گرامـی باد امروز متسفانـه عده وطن فروش نام و یـاد انـها را فراموش کرده اند.(اکبری محمد ابراهیم از قم )
>>> باقی سمندر –سرباز آزادی
24 حوت سال 1389
مارچ سال 2011-03-15
گرامـی باد
سی و دومـین سالگرد
رستاخیز
بیست وچهارم حوت
مردم دلاور هرات
خوانندگان عزیز !
شما درون این یـاد نامـه و گرامـیداشت از قیـام حوت هرات مـیخوانید کـه نور محمد تره کی بـه رهبران تزاران نوین کریملن مـیگفت :
". من پیشنـهاد مـیکنم که تا شما بـه روی تانک ها و هواپیماهای خود علایم افغانی بزنید . هیچی چیزی نخواهد دانست. نیروهارا حتما از جانب تورغوندی و کابل بـه هرات سوق داد. "
نورمحمد تره کی درون مصاحبه تیلیفونی با رهبران تزران نوین کریملن
"چرا اتحاد شوروی نمـیتواند ازبیکها، تاجیکها و ترکمن هارا بـه لباس غیر نظامـی بفرستد ؟ زیرا کلیـه اقوام درون افغانستان شناخته شده هستند. اگر جامـه ء افغانی بپوشند و نشا نـه های افغانی بـه آنان زده شود ، هیچ نخواهد دانست . بـه نظر ما اینکار بسیـار آسان هست "
نور محمد تره کی درون مصاحبه تیلفونی با تزران نوین کریملن
وهمچنان رهبران شوروی آنوقت مـیگفتندکه :
" حتما همـه چیز را همـین الان بدون تاخیر داد . درهمـین ماه مارس. دوم اینکه بـه گونـه ای حتما رهبری افغانستان را از نظر روانی حمایت کرد. " کاسیگین
"تره کی :
تورغندی خیلی بـه هرات نزدیک هست ، اما مـیتوانید سربازان را با هواپیما بـه کابل بفرستید. هرگاه شما سربازان تان را بـه کابل بفرستید و انـها از کابل بـه هرات فرستاده شوند ، بـه عقیده ما هیچی چیزی نخواهد دانست . همـه فکر خواهند کرد کـه آنـها سربازان دولتی افغانی اند. "
کاسیگین : همـه چیز حتما بی درنگ تحویل داده شود. درست از همـین فردا.
مارشال اوستین اوف :
خوب ما اینکار را مـیکنیم و حتی کنترول هم مـیکنیم کـه فردا تحویل شوند.
لینکو :
جنگ افزار ها حتما در ماه مارس تحویل داده شوند.
اندروپ اوف :
در هرات بیش از بیست هزار نفر از مردم درون شورش شرکت کرده اند. آنچه مربوط بـه مذاکرات با تره کی مـیگردد ، فکر مـیکنم بهتر هست رفیق کاسیگین با تره کی گفتگو کند......
لازم هست تا ما بـه تدوین مصوبهء سیـاسی پرداخته و در نظر داشته باشیم کـه احتمالا برما برچسپ تجاوز گری خواهند زد. نمـی توانیم افغانستان را از دست بدهیم.
پوناماری اوف :
... انجارا ببینید کـه یک گروه بیست هزار نفری شورشیـان پیروز مـیشوند "
کاسیگین : شما دور نمای اوضاع را درون هرات چگونـه مـی بینید؟
تره کی : فکر مـیکنم کـه امروز شام یـا فردا صبح هرات سقوط مـیکند و کاملا بـه دست مخالفان خواهد افتاد.
کاسیگین : آینده راچگونـه پیش بینی مـیکنید؟
تره کی : ما معتقدیم کـه مخالفان واحدهای تازه ای را تشکیل داده و به پیش روی ادامـه خواهند داد .
کاسیگین :
شما نیرو ندارید کـه آنان را شکست بدهید ؟
تره کی : کاش مـی داشتیم...
کاسیگین : شما درون رابطه بـه این مساله چه پیشنـهاد هایی دارید؟
تره کی : ما خواهش مـیکنیم کـه شما بـه ما کمکهای عملی ، انسانی و تسلیحاتی کنید.
کاسیگین : این مساله خیلی دشوار است.
تره کی : درون غیر این صورت شورشیـان بـه سوی قندهار حرکت کرده و پس از آن بـه سوی کابل خواهند آمد.
.......................
تره کی :
شما ماشینـها را با رانندگانی کـه زبان مـیدانند ، بفرستید. تاجیکها و ازبیکها همزبان ما هستند "
.....................
بهتر خواهد بود که تا گزارش را خود شما بخوانش بگیرید !
این شما واینـهم نبشته بخاطر یـاد بود قیـام مردم دلاور درون ماه حوت درشـهر باستانی هرات
همـه عکاسی ها از آقای
Luke Powell, 2002.
است کـه در سال 1974 عکسبرداری نموده اند
سی و دوسال پیش از امروزدر بیست وچهارم حوت سال 1357 مردم دلاور و شجاع درون شـهر باستانی هرات درون برابر ظلم ،ستم ،استبداد و عوامفریبی های دولت کودتاچیـان پرچم و"خلق" بپاخاسته و با قیـام ورستاخیز شان صفحه دیگری را درون تار یخ مبارزات مردم افغانستان گشودند.
این قیـام حماسه آفرین با خون بیست وپنج هزار انسان شـهید راستین آبیـاری گردید
مردم هرات کـه در برگیرنده کارگران ، دهقانان و سایر اقشاربه کار وزحمتکشان ، روشنفکران ،عساکر و افسران فرقه زلمـی کوت و برخی از روحانیون و سرشناسان مساجد وخانقاها بودند ، درون بیست وچهارم حوت همـه با یک صداو یکجا بر ضد ظلم واستبداد دولتی برپا خاستند کـه بخاطر عوامفریبی داد از "گارگر ودهقان و انقلاب " زده وخود را " حزب دیموکراتیک خلق " مـینامـید و یبانی دولتی برخوردار بود کـه خود را دولت "اتحاد جماهیر شوروی سوسیـالیستی " مـیگفت و پشتوانـه نظامـی پاکت وارسا و اقتصادی پاکت کومـیکان و اقمار شوروی را با ناز ونخره برخ ستمکشان و زحمتکشان افغانستان مـیکشید.
قیـام مردم دلاور هری یکبار دیگر نقاب از چهره حزب گویـا دیموکراتیک خلق و اتحاد شوروی تزاران نوین کریملن برداشت و نـه تنـها بـه مردم هرات بلکه به منظور مردم کل افغانستان و منطقه یکبار دیگر ثابت ساخت کـه حزب کودتاچی از نـهادش برضد دیموکراسی بوده وبروی مردم با توپ وتانک وسرب مذاب سخن گفت و شوروی نیز کـه داد از سوسیـالیزم مـیزد وخود را دوست کارگران وخلقهای افغانستان وجهان جلوه مـیداد ، قیـام کارگران ودهقانان و زحمتکشان هرات رابه زور توپ وتانک وبم افگن ها سرکوب نمود که تا به زعم شان نتنـها از " انقلاب هفت ثور " حمایت نمایند بلکه خواسته های تزاران نوین کریملن را زیر نام انترناسیونالیزم ادامـه بدهند.
مردم هرات یکبار درون دهم اسد سال 1348 بپاخاسته و قیـام شکوهمندی برپا نموده بودند وهمـه آن قیـام دهم اسد را بخاطر داشتند و هنوز نـه سال از آن قیـام نمـیگذشت کـه گزارش صدای قیـام مردم درون مـیزان سال 1357 از نورستان و خیزش مردم فراه درون 22 حوت همان سال بگوش شان رسیده بود و شناخت نسبی ایکه از تبه کاران پرچم و"خلق " از پیش داشتند ، عزم شان را متین تر ساخته و نتنـها با داس وکدال و اسباب دهقانی وکشاورزی بلکه با تفنگ نیز درون برابر جنایت کاران و دولت کودتاچی رستاخیز تاریخی را برپا نمودند . به منظور اینکه گوشـه ای از خصایل مقاومت ومبارزه مردم هرات را بهتر شناخته باشیم ، نیم نگاهی بـه گذشته های دور حتا پیش از مـیلاد مسیح نموده ودو باره برمـیگردیم بـه قرن بیستم وروزهای حوت سال 1357 درون هری باستانی.
نیم نگاهی بـه دورنمائی
از گذشته های قیـام درون هرات:
"هرات این مـهد مدنیت ازدیر باز پاسدار ناموس آزادی بوده و در این راه مردم فرزانـه آن نـه تنـها از این منطقه محدود بلکه درون کنار دیگر هموطنان افتخار آفرین خویش از کشور باستانی خود درون برابر ستمکاران بد نام تاریخ بـه تمام وکمال پاسداری نموده و جانبازی ها کرده اند کـه تاریخ درخشان این خطه افتخار آفرین به منظور همـیشـه محفوظ است.
این کشور درون برابرکشور گشائی اسکندر 365 که تا 324 قبل از مـیلاد مقاومت های دلیرانـه نمود و نیز درون برابر چنگیز خونخوار 1167 که تا 1227 مـیلادی کـه آوازه ستمگاری او درون بسا مناطق مردم را واداشت که تا به او سر تسلیم فرود آرند ، درون هرات با مقاومت جدی رو برو شد .
هجوم بیرحمانـه شاه اسماعیل صفوی 1510 مـیلادی و نادر افشار 1731 نیز با مقاومت جدی مردم آزادی دوست و پا بند بـه سنن اسلامـی هرات رو بروشد کـه با تحمل تلفات بسیـارووارد زیـان های غیر قابل جبران بر دشمن آخر الامر بـه پیروزی این مردم سلحشور انجامـید.
دفع حمله مشترک کـه قوای خارجی از جانب سرحدات غربی تحت اشراف جنرال های روسی و پولندی و قلعه بندی هرات درون یک صدو پنجاه سال قبل نیز از مجاهدت پیروز مندانـه این مردم مسلمان وآزادی دوست بـه شمار مـیرود. "..1
نیم نگاهی بـه رستاخیزبیست وچهارم حوت درون سال 1357 درون هرات
پس از کودتای هفت ثور 1357 درون همـه افغانستان ظلم ،ستم واستبداد دولت کودتایی پرچم و" خلق" بیداد مـینمود. این بیداد گری بنام انقلاب ،کارگر و دهقان بالای همـه طبقات و اقشار زحمتکش و ستمکش افغانستان ادامـه مـی یـافت ومردم هرات نیزاز این بیدادگری بدور نمانده وچنانچه مردم هیچگاه درون برابر ظلم ،ستم وبیداد ستمگران سر تسلیم فرود نیـاورده اند ، درون هری نیز گروه ها و حلقه های مقاومت بـه شکل زیر زمـینی و نیمـه آشکار شکل مـیگرفت.
مردم هرات یکبار درون دهم اسد سال 1348 رستاخیزی تاریخی را برپا نموده و آنوقت دیموکراتیک نوین افغانستان یعنی شعله جاوید درون هرات مانند سایر ولایـا ت افغانستان از خوشبینی زیـادی برخوردار بود .
بعد از کودتای هفت ثور سال1357حزب کـه خود را حزب دیموکراتیک خلق مـیدانست ، درون نخستین قدم ها برضد همـه آنـهایی کـه ایشان را از نگاه با القوه مخالف و دشمن سرسخت خویش مـیپنداشت ، اقدام پیشیگیرانـه نموده بود و مخالفین سیـاسی بالقوه خود را گرفتار نموده و راهی زندان ها وکشتار گاه ساخته بود.
دولت کودتای هفت ثور درون همـه افغانستان سه دشمن بالقوه را شناسایی کرده و هرات از این حال مثتثنی نبود :
اخوان المسلمـین
افراطی های چپ
ناسیونالیستهای تنگ نظر
یک - اخوان المسلمـین بـه جریـانی گفته مـیشد ومـیشود کـه در آن روز ها و در دهه چهل خورشیدی بنام سازمان جوانان اسلامـی شـهرت یـافته بود.
دو- کودتاچیـان پرچمـی و"خلقی" شعله جاوید را بنام افراطی های چپ درون تبلیغات خود نام مـیبردند . شعله جاوید با نام جریده و یـا هفته نامـه شعله جاوید کـه از 15 حمل سال 1347 که تا 23 جوزای سال 1347 بـه شکل قانونی وعلنی درون کابل با مدیریت ومسوولیت داکتر رحیم محمودی منتشر مـیگردید ،گره خورده است.
سه - کودتا چیـان هفت ثور - سازا یـا سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان را بنام ناسیونالیست های تنگ نظر یـاد مـید.یکی از خط گذاران فکری سازا شاد روان محمد طاهر بدخشی بود کـه موصوف درون آغازسال 1344 جز بنیـان گذاران"حزب دیموکراتیک خلق"بود و بعد از انشعاب جز فراکسیون خلق گردید و بعدن بکلی راه شان از بنیـان گزاران " حزب دیموکراتیک خلق " جدا د.
پیگرد وگرفتاری مخالفین درافغانستا ن
سازمان استخباراتی کـه در گذشته ها بنام ریـاست ضبط احوالات و در زمان ریـاست جمـهوری داود بنام سازمان مصونیت ملی یـاد مـیگردید ، بعد از کودتای هفتم ثور 1357 بنام د افغانستان د گتو ساتوونکو اداره یـا ( اگسا ) تجدید رهبری و سازماندهی گردیده و اسد الله سروری درر اس سازمان اگسا قرار داده شد. از هفتم ثور بـه بعد تمام اداره قبلی بـه همکاری کاب بـه فعالیت ادامـه داده و برای پیش گیری از وقوع مخالفت های عملی اقدام بـه گرفتاری مخالفین بالقوه نمودند.
در کابل اقدام بـه گرفتاری بسیـاری از سر شناسان کـه گویـا جز حرکت اخوان المسلمـین پنداشته مـیشدند ، نمودند. اعضای خانواده حضرات شور بازار و قلعه جواد کابل از این امر مثتثنی نبود.
از زمره شعله های شناخته شده بـه گرفتاری شاد روان اکرم یـاری وواصف باختری و بسیـاری از شعله ای ها نمودند.
از زمره اعضای شناخته شده سازا اقدام بـه گرفتاری شاد روان محمد طاهر بدخشی و یـارانش نمودند.
به همـین ترتیب از شروع کودتای هفت ثور بـه بعد پیگرد و دستگیری و شکنجه واعدام درون کابل وولایـات ادامـه یـافت ونام زندان پلچرخی و باستیل و پولیگون بـه مثابه نماد از ترور ووحشت و جنایت موی بر اندام انسان راست مـیکرد. این همـه گرفتاری ها بنام گویـا انقلاب و حزب و دیموکراسی سازماندهی شده بود. حزبی کـه خود را حتی حزب پیشاهنگ طبقه کارگر مـینامـید و کودتای ثور را بعد از انقلاب اکتوبر دومـین انقلاب نمونـه درون سطح جهانی یـاد مـید!
آن همـه گرفتاری ها و گم شدن انسانـها و تبلیغات حزب کودتاچی ها بالای تمام اقشار جامعه تاثیر مستقیم گذاشته و روز بروز مخالفت ها از هر خانـه ای کـه عضو وی گرفتار شده بود ، آغاز گردیده و سازمانـها وگروه های پراگنده نیز به منظور دفاع از خود بیشتر بـه تشکل پذیری و تجدید سازماندهی مشغول گردیده و مخالفت درون تیوری وپراتیک بر ضد کودتاچیـان هفت ثور ادامـه یـافت.
هرات نیز از این حالت بدور نبود و در هرات هم بـه گرفتاری علاقمندان اخوان المسلمـین شروع نموده و هرکه را دلشان مـیخواست بنام اخوانی و دشمن خود گرفتار نمودند.
همچنان درون هرات بـه گرفتار نمودن شعله ای های سر شناس آغاز نمودند و عبد الا لله رستاخیزو یـاران و بسا از شعله ای ها را گرفتار نمودند.
در واقعیت امر سردمداران رژیم کودتا یی هفت ثور با گرفتار نمودن مخالفین بالقوه شان همـه مردم هرات را یکبار دیگر آماده ای مخالفت عملی و رستاخیر نمود. درون برابر ظلم ،ستم واستبداد هیچگاه مردم خاموشی اختیـار نکرد.
از اینرو هرات روز بروز آماده خیزش و مبارزه مـیگردید.
من درون اینجا خواهم کوشید که تا رگه های نظری وعملی و انگیزه های مخالفت را از دو دیدگاه مطرح درون همان زمان شناسایی نموده و درسهایی لازم از آن را طبعن هرکه بـه قدر توانایی خود جمعبندی خواهد نمود.
آمادگی های به منظور جهاد :
در رساله ای 24 حوت مـیخوانیم کـه :
"رژیم ترور و اختناق باعث شد که تا مردم اینجاو آنجا جلسه های سری را به منظور ارزیـابی حالات موجوده و دورنمای وحشت زای آ ینده تشکیل دهند ، درون جلسات کـه در ماه مبارک رمضان این ماه فیض و برکات این ماهی کـه نخستین جهاد اسلام از آن آغاز شد ، فیصله گردید که تا در عید رمضان مردم از فراز منبر بـه امور جهاد آگاه ساخته شوند ولی نسبت اختناق و پیگیری شدید ملحدان کـه در آن روز ها وحشت بسیـار تولید کرده بودند اینکار جز بـه وسیله عده ای بسیـار محدودی عملی نشد و آنانی کـه دست بـه این شـهامت بزرگ زده بودند از انظار ناپدید شدند.
اوائل مـیزان 1357 هست ، هوای هرات رو بـه اعتزال مـیرود باغ سرشار از ناک ، امرود ، سیب و انجیر و انار مـیشود ، فالیز ها از خربوزه پل پیری، ابلق ، ناکی و هندوانـه های خاتونک موج مـیزند ولی هیچ یک از این مـیوه های آبدار چنگی بـه دل نمـی زنند ، چه مردم همـه بیم یک فاجعه دردناک را دارند ، درون این آوان برحلقه مخلصان مخلصی دیگری افزوده گردید این مرد نیکنام همانا محمد افضل شـهیر بود ، او بـه گفته ای جناب عبد الکریم غلجایی :
اخلاص درون عمل سبب حسن شـهرت است
دیدم بـه چشم خویش کـه مخلص شـهر شد
از اخلاص خویش بـه شـهرت نیک پیوست ، این فدا کار درون راه جهاد از سر و جان گذشت درون جلسات محرمانـه جانبازان راه حق فیصله شد که تا در عید قربان برادران تن بـه یک قربانی دهند و یک نعره مستانـه به منظور اعلام جهاد سر کشند ، برسم نیـاکان خویش کفن پوش شوند و مردم را بـه فدا کاری عظیمـی فراخوانند زیراانیکه درون افغانستان از دولت و حکومت تمثیل مـید نسبت بـه خود باختگی چنین مـی اندیشیدند کـه روس بر این کشور استیلا یـافته و جلوگیری از این امر نظر بـه موازنـه قدرت نا ممکن مـینمود ، همچنین جهانیـان با قضیـه ای افغانستان از دیر باز چنین برخورد مـید کـه گویـا این منطقه درون ساحه نفوذ روسیـه واقع شده و خلاصی آن نظر بـه موقعیت استراتیژی اش دشوار مـینماید .
تنـها چیزیکه درون اعاده حیثیت افغانستان بـه حیث یک کشور آزاد و مستقل نا درستی این بینش های ستمکارانـه را بـه اثبات رساند همانا عقیده پاک مردم آن بـه ارزش های والای اسلامـی بود کـه آزادی جزه لاینفک آن مـیباشد و مردم این دیـار حتی پیش ازاینکه بدین اسلام مشرف شوند ، آزادی دوست و استقلال طلب بودند ، لذا خلاصی مردم این مرزو بوم از چنگال جهان خوار روس همانا اعلام جهاد علیـه دشمن تشخیص شده بود وبس. این نعره همانا از فراز منبر ها درون عید قربان قسما بگونـه ایما و اشاره و قسما با بیـانی صریح سر کشیده شد ، نعره کفر و دشمن سوز الله اکبر ، نعره افتخار آفرین اسلام .
در این حالت کـه دولت ددمنش ، مسلمانان پاکباز را تعقیب مـیکرد عده ای از برادران مخلص بـه مـهاجرت تن داده و عده ای از ایشان بیرون از صفوف داخل کشور با اخلاصی کامل مراقب رویدادهای این سامان بودند و عده ای هم توانستند بار دیگر خود را بـه مـیهن محبوب و اسلامـی خویش برسانندکه یکی از اینـهاهم قومندان بزرگ جهاد هرات گل محمد خان تیزابی بود. " 2
رژیم کودتا ی هفت ثور کـه رهبرانش بـه مثابه ستون پنجم شوروی درون افغانستان فعال بودند ، با اتکا بـه جاسوسی و خبر کشی و مخبری کـه بدان افتخار مـی نمودند ، درون هرات بـه گرفتاری مخالفین بالقوه خویش ادامـه دادند. درون یک سند بنام قیـام 24 حوت مـیخوانیم کـه :
" دست گیری غیور مردان
حکومت ملحد کـه مراقب جدی اوضاع بود بنام اگسا شیطان های زیـادی را بـه اینسو و آنسو گماشت، بـه تعداد شصت نفر از بهترین شخصیت های این دیـار را دستگیر کرد کـه بطور نمونـه بذکر چند نفر ایشان بسنده مـیشوم :
آقای فاوق شاه پشتون زرغونی ، خان تیزابی ، مـیر حمزه ، شیخ غلام حسین طالب ، غلام محمد روحانی ، احمد خان دینو ، خطیب صاحب کبرزانی ، خطیب صاحب بابای برق ، سید فغفور ، حاجی غزنیچی ، مـیر احمد خان معلم، سید معظم پسر حضرت کرخ و حاجی عبد الغفور.
...................
.... روز های اخیر جدی 1357 بود ، هرات را حالتی از وحشت فرا گرفته بود , عدهء دیگر از نیک مردان هرات را دستگیر کرده و به زندان افگندند کـه از ایشان که تا امروز هیچ خبری نیست کـه از جمله مـیتوان از جناب عبد الباقی مجددی ، عبد الصمد مجددی، محمد انور مجددی، فضل احمد مجددی و علی محمد مجددی نام برد.
_( درون کابل جناب حضرت صاحب ضیـا المشایخ را با 19 نفر از وابستگان نزدیک شان و نیز بـه همـین سلسله از همـه افغانستان اعضای این خانواده را دستگیر د کـه تا امروز از ایشان خبری نیست.)
این رویداد های درد زا و این همـه اختناق و ترورکه برق آسا یکی بعد از دیگری انجام مـییـافت ، مردم عزیز کشور مارا سخت تکان داد. " 3
جواسیس ومخبرین رژِیم کودتا مانند همـه جواسیس ومخبرین دنیـا چنان مـی اندیشیدند کـه با خبر چینی و گرفتاری مخالفین بالقوه گویـامـیتوانند پایـه حاکمـیت ضد مردمـی شان را چند روزی پا برجا نگهدارند. رژیم کودتا مـیخواست با زور سر نیزه و با اتکا بـه جواسیس اش به منظور خودش پایـه گویـا مردمـی پیدا نماید ووقتی سخن از اصلاحات و ریفورم ها مـیزند ، سردمداران رژیم خود کامـه ومستبد با ادا وژست خلقی بودن و دیموکراتیک بودن خود را بجای خلق ومردم جلوه مـیدادند و خواستار متحقق ساختن برنامـه هایشان بزور تفنگ و رهنمایی جواسیس و مخبرین شان بودند. یک نمونـه بارز را درون قیـام سلیمـی مـیبینیم.
در سندی بنام 24 حوت مـیخوانیم کـه :
"قیـام سلیمـی :
روز های اول حوت 1357 بود ، مردم از اعمال ضد اسلامـی خلقی ها و پرچمـی های مردم آزار بـه ستوه آمده بودند . درون سلیمـی محشری از بیداد گری و ستم بر پا شده بود .
سواد آموزی و درس و تعلیم ستون فقرات اسلام را تشکیل مـیدهد. سر آغاز وحی قران رهنمودیست بـه سواد و علم و نیز سواد درون اسلام درجه دارد کـه اسیرا ن جنگی بدر آنـهائیکه با سواد بودند فدیـه آزادی هر کدام شان با سواد ساختن ده نفرمسلمان قرار گرفته بود و سرانجام تحصیل علم برمرد و زن فرض مـیباشد ولی این خلقی هاو پرچمـی های بی وجدان بنام کورس سواد آموزی سیـه کاری مـید و بدینوسیله عفت وناموس مردم را خدشـه دار مـیساختند، از اینرو مسلمانان از اشتراک همسران ان و ان با عفت و نیک نام خود بـه کورس های بد نام بـه اصطلاح سواد آموزی نفرت داشتند.
در روز نـه حوت 1357 سلیمـی شاهد وحشت و آشوبی بزرگ بود ، یک باند از این مردم فرومایـه بنام اصطلاح سواد آموزی همـهء ان و همسران مردم با شـهامت و پاکدامن این قریـه را مـی خواستند جلب کند ، یکی از این مردم پاک طینت خطیب جامع این قریـه بود. خطیب صاحب همچون مردم مسلمان و با عفت این قریـه این ننگ را تحمل نکرد و از فرستادن نیکنام خویش به منظور شمول درون کورس بـه اصطلاح سواد آموزی کـه مـیخواستند بزور دایر کنند امتناع ورزید ، سر معلم مـیخواست با اعمال زور آن ان پاک نـهاد را از حصار خانـه بیرون کشد کـه با عالعمل شدید مردم روبرو شد.
اورا خوب لت وکوب د، او رفت و از ولسوالی پشتون زرغون قوای مـهاجم عسکری را آورد و تمام قریـه را زیر چکمـه های ددمنشان قرار داد ، مردان و زنان مسلمان و بیگناه را از خا نـه های شان کشید . از قریـه بیرون کرد ، عده ء را بـه شمول خطیب صاحب و نثار احمد خان ارباب قریـه دستگیر کرده و آنگاه درون مـیان این گروه عظیم بـه فیر هوائی پرداختند ، درون این حال این مردان راه حق با چوب هائیکه از درختان شکسته بودند بطرف قوای الحادی و تانک زرهی ای کـه آنـها را بـه رگبار بسته بود ، بـه پیش رفتند کـه 23 نفر شان درون اینجا پیش روی مردم بـه اثر فیر آتشپاره های تانک بـه شـهادت رسیدند ، ایشان بر تانک یورش آنرا با نیروی بزرگ اسلامـی خویش از فعالیت انداختند. آنـها ئیراکه دستگیر کرده بودند از مـیدان هوائی هرات بـه طیـاره سوار کرده یک یک شان را از هوا بـه زیر انداخته و به شـهادت رساندند ، کـه در این جمله مـیتوان از خطیب مسجد جامع سلیمـی و ارباب این قریـه مرحوم نثار احمد نام برد همچنین درون جملهانیکه آنـهارا با ارتباط بـه این موضوع گرفتار کرده و در ولسوالی تیر باران د . حاجی سلیمان بود . خداوند روحشان را شاد گرداند و راه شان مستدام . این خبر های هیجان انگیز بـه تمام نواحی شـهر و قریـه های هرات و همـهء کشور عزیز ، پخش گردید کـه بر انزجار شدید مردم افزود. " 4
" قیـام غوریـان
اواسط حوت 1357 بود. مردم هرات همانند سایر مردم کشور اسلامـی ، از این خدا بیزاری خلقی ها و پرچمـی ها بـه اوج نا آرامـی قرار گرفته بودند ، از شـهادت بزرگ مردان افغان و از بیرحمـی و سنگدلی های حزب بدنام خلق و پرچم با شکوه هرچه تمامتر گفتگو مـیشد ، مردم همـینکه از مسجد بیرون مـی شدند و یـا بـه مسجد مـیرفتند . هر خبری داشت بـه هم صف های خود درون مـیان مـیگذاشت.
یکی از این مردان کـه نام جاودانی یـافت و در راه اعلا کلمـه الله جام شـهادت سر کشید مرحوم قاری ابوبکر بود کـه او هم درون ردیف دیگر پاکبازان درون بیدار ساختن مردم هرات سهمـی بسزا داشت و در شام 23 حوت درون پیشاپیش قیـام 24 حوت بـه شـهادت رسانیده شد ، خداوند روحش را شادو روانش را مستدام گرداند.
همچنین درون این امر از جوانان با احساسی چون برادر صفی الله افضلی و خواجه ذبیح الله و غیره مـی توان نام برد.
در غوریـان بنام کار دسته جمعی گروهی ازمسلمانان پاک طینت را فراخوانده بودند ، کار دسته جمعی از اساساتی هست که اسلام آنرا بـه جهان بشریت عرضه کرده هست .
آنگاه کـه حضرت رسول اکرم ( ص) بـه مدینـه منوره هجرت گزیدند . نخست مسجد قبا و بعد مسجد نبوی را بـه همـین کار دسته جمعی بـه پایـان رساندند ، ولی این مزدوران روسیـه روسیـاه به منظور تحقیر مردم اینکار را مـید و این عملیـه هیجان آور درون همـه جا ی افغانستان جزو پروگرام های وحشیـانـه ایشان بود .
چنانچه درون غوریـان یکی از موسفیدان مو ءقر را کـه به کار دسته جمعی آورده شده بود درون محضر عام لت وکوب د کـه این حالت بر همـه مردم غوریـان ناگوار تمام شد.
از طرفی هم درون آغاز بـه مـیدان آمدن حکومت کمونیستی طرف این دولت ملحد به منظور جلب مردم درون بند فقر نگهداشته شده افغانستان وعده داده شده بود کـه زمـین های زمـیداران را بین ناداران ایشان تقسیم مـی کنند ولی این مردم مسلمان وغیور جز اندکی فریب این دغل بازان را نخوردند و حتی خود همـین هایی کـه به ایشان زمـین داده شده بود ، این اوراق قلابی را پاره ، پاره کرده وخود زمـین هارا مسترد د. کـه یکی از این موارد درون روز 17 حوت 1357 اتفاق افتاد . همچنین عده ای با آنکه اوراق قلابی زمـین را گرفته بودند ، باز هم درون کنار برادران مجاهد ایستادند ، چنانچه درون جیب بعضی از شـهدای راه حق همـین ورق دیده مـیشد و تعدادی هم اوراق نابکار را درون صفوف جهاد پاره کرده و به یک سو مـی انداختند .
مردم غوریـان کـه از ظلم وستم حکومت سخت ناراضی بودند ، اهانتی راکه روز گذشته بریکی از موسفیدان موقر شان بعمل آمده منافی روش اسلامـی مـیدانستند ؛ لذا عده ای از ایشان پیش ولسوال رفته اوراق قلابی مالکیت زمـین را باو مسترد د.
ولسوال از این رویـه مردم خشمگین شده ایشانرا درون محضر عام زنده بگور کرد کـه همـه مردم لرزش زمـینی را کـه این هفت شـهید پا کباز دران خاکپوش شده بودند ، مـیدیدند و این امر اوج ناآرامـی مردم را ببار آورد ، درون فردای آنروز بر ولسوالی غوریـان ، قلعه مستحکمـی کـه همـیشـه از آ ن حمایـه مـیشدند و آنرا مرکز امنیت و آرامش خود مـی پنداشتند ، حمله ور شده مامورین کج نـهاد آن ولسوالی را بـه جزای اعمال ننگین شان رساندند ، از این مـیان یک نفر با استفاده از تاریکی شب خود را بـه شـهر هرات رساندو قوای وحشی وویرانگری را راهی غوریـان ساخت کـه مردم زیـادی را زیر آتشپاره های تانک و توپ قرار داده ، تلفات زیـادی را به منظور این مردم محروم ببار آوردند.
قیـام عمومـی :
عقده ها گلو گیرشد، نفس ها درون ها بند شد ، همـه آماده ایثار ، فداکاری و قربانی گردیده بود، فتوای علمای کرام بر جهاد بگونـه علنی صادر شد ، واعظ بزرگوار شـهر جناب شـهید بهاو الدین روز جمعه 18 حوت درون مسجد بزرگ هرات مردم را بـه گونـه علنی بـه جهاد فرخواند ، آنروز از همـه جمعه ها و عید ها مردم بیشتری بـه مسجد جامع بزرگ و تاریخی هرات جمع شده بودند و با بیرق های سبزی کـه به کمر بسته بودند ، بـه صفوف نماز ایستادند کـه از پیش به منظور اینکه ذریعه علماء و بزرگان قوم آماده ساخته شده بودند و روز 18 حوت به منظور اینکار از هر لحا ظ مناسب تشخیص شده بود ، به منظور قیـام همگانی ، به منظور ایثار و فدا کاری ، به منظور آبیـاری مـیهن عزیز بخون شـهدای پاک طینت .
دولت چاکر منش هم به منظور از بین مردم ایثار گری کـه صرف مـیخواستند بحیث یک مسلمان زندهکنند و مسلمان بمـیرند و از دین ووطن اسلامـی خویش دفاع کنند درون هر جا و مخصوصا درون اطراف مسجد جامع جلادانی رادر سنگر های مستحکم مجهز با تانک و توپ وموتر های مخابره و همـه چیز مستقر ساخته بود، درون این روز برادران جان بر کف تجویز گرفتند به منظور انسجام بهتر امور این قیـام بزرگ را یکی دو روز دیگر بـه عهده تعویق اندازند.
روز 19 حوت 1357 بود ، صبحگاهان مردی از مردان حق با قامتی مـیانـه ، محاسنی سفید و انبوه ، دستار هراتی وار بر سر و چپن دهاتی وار بر تن پیـامـی را کـه از راه دور آورده شده بود ، بین مردم تکثیر مـیکرد . این مرد مخلص و این فداکار صالح حاجی محمد ایوب بود و چون گوش او از گزند حوادث سنگین شده بود ، اورا حاجی محمد ایوب کر مـیکفتند. مردی بود درون عین نحیفی با صلابت و در عین کم شنوائی با احساس و پر درک.
این پیـام کـه مردم هرات این جانبازان پیشتاز راه حق را با کلماتی روشن بـه جهاد فرا مـیخواند از مقر رهبری جهاد فرستاده شده بود، درون این پیـام هدایت داده شده بود کـه مومنان پاکباز هرات ومجاهدان راه حق برسم نیـاکان پاک گوهر خویش نخست دو رکعت نماز بخوانند و آنگاه یک قیـام عمومـی و همگانی بـه پردازند ، درون پای این پیـام یکی از چهره های شناخته شده جهاد افغانستان جناب صبغت الله مجددی امضا کرده بود ، وصول این پیـام کـه موید همان احساس پاکی بود کـه به اثر فتوای علمای هرات درون ایشان دمـیده بود ، اشتیـاق شانرا بـه جان نثاری فزون گردانید ، نعره پر شکوه الله اکبر از کران که تا کران هرات این وادی شیر مردان را گرفت.
21 حوت 1357 بود. هیئاتی بنام تقسیم اراضی بـه ولسوالی گذره آمد ، به منظور نخستین بار- یکی از همرزمان گل محمد تیزابی این مجاهد خستگی ناپذیر بر این هیئات فیر کرد و آنـها را نقش زمـین ساخت ، اعضای این هیئات ستمکار آمده بودند که تا حقوق مردم را پایمال کنند و مال یکی را بدون مجوز شرعی ریـاکارانـه و برای برهم زدن شیرازه شرع انور محمدی علی صاحبها الصلوات و التحیـه بـه شخصی کـه مستحق آن نیست بسپارند . موازی با این بر ولسوالی گذره از طرف یکی دیگر از مجاهدان جانباز فیر شد کـه دریور آن کشته شد . متاسفانـه ولسوال جان سالم بدر برد. دراین روز ها درون همـه اطراف و نواحی شـهر وولسوالی های هرات یک آمادگی کامل روانی به منظور قیـام عمومـی گرفته شده بود ، دولت نیز خود را آماده رویـاروئی بـه این قیـام همگانی ساخته و در هر قسمت شـهر وولسوالی ها سنگر های را به منظور این امر تهییـه دیده بود و توسط دو طیـاره کشاف وادی هرات را بگونـه مداوم دیده بانی مـیکرد .
روز 22 حوت 1357 بود ، مردم بـه قیـادت مجاهد بزرگوار گل محمد تیزابی درون گذره جمع شدند ، بیرق افتخار آفرین اسلام بدست یکی از علمای برازنده این دیـار مولوی محمد صالح بود، امروز نیز درون زمـینـه صحبت های شد و آمادهکامل بـه موکول شد .
روز موعود فرارسید . مردم گذره با چنان شورو شعفی بدور هم جمع شدند کـه گوئی عید هست که روز رستن از غم های بزرگ بود ، غمـی کـه بر شانـه های مردم مسلمان سنگینی مـیکرد و مردم با آذوقه و سلاحیکه داشتند بـه سمت غرب گذره درون جنگل روضه باغ جمع شده بودند ، ایشان درون آغاز درون حدود پنجصد نفر بودند کـه تا شب هنگام بـه حوالی دو هزار نفر رسیدند . اسلحه شان را چند مـیل تفنگ برنو ، یـازده تیر و شش تیر تشکیل مـیداد ، درون نخست فکر مـیشد ایشان بر ولسوالی گذره ء حمله ور شوند ولی همت والای قوماندان جهاد و آتش خشم مردم مردم خدا شناس و مجاهد این مرزو بوم پلان را وسیع تر ساخت ، لذا شب را درون جنگل بسر بردند که تا فردا راهی شـهر هرات شوند .
در بامدادان 24 حوت مردم همـینکه صدای آذان را شنیدند با این گلبانگ محمدی پیمان بستند کـه برای همـیشـه این ندای ملکوتی را درون فضای کشور اسلامـی خویش درون اهتزار نگهدارند و در این راه سرهای خود را قربان کنند و در همان سپیده دم صبح بعد از ادای نماز بـه سوی شـهر روان شدند کـه برادران مسلمان ولسوالی انجیل و دیگر ولسوالی ها بـه این کاروان نور و هدایت پیوستند، درون پل مالان با تنی چند از مزدوران روسی رو برو شدند کـه عده شان بـه صف حق پرستان پیوستند و یک نفر نظر بـه مقاومت با این نیروی حق نابودی خود را فراهم کرد ، درون این مـیان صاحب منصبی هم کـه با موتر جیپی بـه این نیروی پرتوان مقابل شد بجزای اعمال ننگین خود رسانده شد و موتر آن بـه مستحقش رسید.
آری !
به آن موتر کـه باید قوماندان جهاد سوار مـیشد ، جناب گل محمد تیزابی سوار شد و مجاهدین جان برکف بر دور آن نگین شـهامت حلقه زدند.
اکنون شـهر هرات آماده یک فداکاری عظیم تاریخی شده بود، با شنیدن تکبیر های کـه از جنجره پاک مجاهدان راه حق بر مـی آمد ، درون مـیان شـهر وندان هرات کـه از قبل به منظور این فداکاری عظیم آمادگی گرفته بودند ولوله و شور بزرگی افتاد. مردم از همـه نواحی شـهر با استقبال این موکب نور و جلال شتافتند، حالتی بود کـه از نـهایت خوشی و هیجانی سر از پا نمـیشناخت.مردم شـهر از سه پلک گذشتند، بدوکان های علاقه دار رسیدندکه از آن سو مردم گذره و انجیل بایشان پیوستند، همچنان نوری کـه با نوری بتابد ، آواز دلنواز و پر شکوه الله اکبر کران تاکران شـهر و حومـه را گرفته بود، این نوای جان پرورهمچنان کـه باعث قوت قلب مسلمانان مـیشد ، پیکرهای بیروح کفار را لرزان و ناتوان مـیساخت . زنان نیز از عقب جبهه به منظور مداوای زخمـیان و پرستاری ایشان براه خویش ادامـه مـیدادند، درون شـهر قوای سنگین دشمن سنگر بندی کرده بود، فریب خوردگان مـی پنداشتندبوسیله این جنگ افزار های موحش این ببرهای کاغذی مـیتوانند جلو خشم مردم را بگیرند ، خشمـی راکه به منظور رضای خدا درون این آزاد مردان زبانـه مـیکشید ، هر گز نی.
آتش ره خود واکند
چون از نیستان بگذرد
یکی از این تانک ها کـه پیش از دیگر جنگ افزار ها بـه استقبال بهشتیـان شتافت . از سرک برون دروازه قندهار بود. این دروازه پیروزی و نصرت ، این تانک سرک جنوبی سه پلکرا هدف گیری کرده بود، سرکی را کـه از کنار دوکان های علاقه دار مـیگذشت، فریب خوردگان منحرف فکر مـید، مگر با فیر توپ وتانک مـی توانند مردم مجاهد را کـه از آنسوی کار بارولسوالی های انجیل و گذره و حومـه شـهر مـی آیند ، خواهند ترساند و آنـها را از راه شان باز خواهند داشت.
چه خیـال واهی و چه فکری خام ؟ فیر ها درون نخست هوایی بود بگونـه چشم ترسانی ولی مردم درون برابر غریو مـهیب تانک ها نعره پر شکوه الله اکبر را هر چه بلند ترو بلند ترسر دادند و در تصمـیم خود جدی تر شدند، درون این حال فیرمرمـی های تانک های پاک عاشقان خدارا نشانـه گرفت و در دم سیلی از خون و اشک جاری ساخت ، قامت بسیـاری از پیروان راه حق خمـید و دسته پیش آهنگان شـهدای خونین کفن 24 حوت بـه بارگاه بی نیـاز خدای بنده نواز تقدیم گردید. درون این حال عدهء از مردمـی کـه با صف های مرصوص گونـه بـه جانب شـهر درون حرکت بودند، خود را بـه گوشـه کشیدند که تا فیر مرمـی ها آنـها را از هدف مقدس شان باز ندارد.
در مـیان این پاکبازان جوان 18 ساله ای بـه چشم مـی خورد کـه مرمـی تانک دست اورا از بند جدا کرد، هنوز رگهای آن کاملا بریده نشده بود و از اینرو کف و پنجه های دست او بر بند آویزان بود،ی خواست اورا بـه گوشـه ای بکشد که تا ذریعه یک عمل جراحی دست اورا از بند جدا کند کـه خود همـین جوان کف دست بریده خود را زیر کفش خود گذاشت و با یک حرکت آنرا از بند جدا کرده و بدور انداخت ، تو گوئی این مشت گوشت و استخوان از او نبوده است، این جوان با چونـه زخم را خون بندان کرد و آنگاه دستار کهنـه خود را بـه آن بست و با چهره گشاده براه جهاد همچنان ادامـه داد.
آه ، این چه شوریست، چه احساسی هست ؟
در این حال گل محمد قهرمان با انبوهی از همرزمانش از کنار دکان های علاقه دار با یک چشم برهم زدن خود را بـه جنوب سه پلک رساند و خود را بـه پناه یک دیوار پنـهان ساخت کـه بر آنـها رگبار تانک حواله شد و دیوار بر ایشان غلطید ، فریب خوردگان پنداشتند ، صفوف مسلمانان را شکسته اند بـه همـین دلخوشی تانکیستی از محفظه خود بر آمد که تا خونین کفنانی را تماشا کندکه خود بـه خون نشانده هست ، کـه فورم گردن او آن« فیته سرخی کـه طوق غلامـی هست " هدف مرمـی جمعه خان پسر حاجی عبدل قرار گرفت و در د اورا زمـینگیرساخت ،
_ ( جمعه خان پسر حاجی عبدل کاریز درون این روز سرنوشت ساز از بهترین مجاهدان بود ولی متاسفانـه درون اخیر بدامان دشمن غلطید و هم درون این منجلاب زندگی را پدرود گفت )
بخون غلطیدن این خونخوار باعث شد که تا پیشروی دشمن متزلزل شود و در این حال دو نفر از مسلمانان جان نثارانـه از دیواری کـه بر آن تانک مشرف بود بر آمده و بیدرنگ یکی از ایشان بر شیشـه تانک لوش ( خت ) مالید و آن دیگری با دستار خویش کـه آنرا بـه پطرول آمـیخته بود تانک را آتش زد و در دم منفجر ساخت . از 20 نفر سربازی کـه موء ظف آن منطقه بودند عدهء با سلاح بـه مجاهدین پیوستند و تنی چند سلاح خود را بر زمـین گذاشته و گریختند. به منظور نخستین بار درون هرات مجاهدان دارای اسلحه رگبار شده بودند، اسلحه کـه آنرا از دشمن بـه غنیمت گرفته بودند. درون اینحال دروازه قندهار ذریعه طیـاره بر مجاهدین راه حق بم فروریخته شد کـه چندین خانـه را ویران و اهالی آنرا بـه شـهادت رسانید.
مسیر حرکت اکنون از کنار کار بار بسوی دروازه قندهار بود ، نعره الله اکبر از هر کوی و برزن شنیده مـیشد کـه فرشته گان عالم بالا نیزبا این نوای روح نواز هم نوا شده بودند ، درخت های پیـاده رو ها درون دم از بیخ کنده شده و به حیث وسیله به منظور راه بندان بـه سرک انداخته شد ، که تا مگر از داخل شدن تانک ها بـه صفوف این مسلمانان جان بر کف جلو گیری کند ، تیر های آهنی کنار پیـاده رو کـه به حیث دهلیز های ترافیکی ساخته شده بود ، کنده شد و به حیث سلاح از آنـها کار گرفته شد ، یکی از مجاهدان کـه ناظر این صحنـه پر هیجان بود ، مـیگوید :
" من بـه چشم خود دیدم لین برق با آن ولت قوی را کـه نسبت کنده شدن درخت ها بر روی زمـین افتاده بود ، یکی از مجاهدان بدست گرفت که تا از مـیان راه بـه یکسو کشد کـه او را برق گرفت و صرف یک تکان داد و رها نمود ، درون حالیکه درون حالت عادی بـه بسیـار کمتر از این برق هزار ها نفر کشته مـیشوند .
گروه عظیمـی از مجاهدان جان بر کف بـه سمت درب عراق روی آوردند ، جوا ن نیرومندی بـه همکاری تنی چند از غیور مردان دشمن از خانـه همسایـه طاقی را لمباند، بر ماموریت پولیس آن سامان کـه مسلمانان را هدف مرمـی قرار مـیداد حمله آور شد. این دشمنان را بـه جزای اعمال ننگین شان رساند و اسلحه آنـها را بـه غنیمت گرفت ، این جوان پر تلاش فضل احمد پسر عطای داشگر بود. بـه همـین سبب بعد از چندی دشمنان خانـه اورا محاصره کرده ، او را دستگیر و شـهید ساختند. خداوند روحش را شاد و راهش را مستدام گرداند.
در مسیر مجاهدان بـه سمت شرکت پخته و مصالح دو نفر روس کـه یکی از ایشان موظف کشتار مردم بنام مشاور نساجی هرات بود ، بدست مجاهدان جان برکف افتادند، آنـهارا بـه جزای عمل ننگین شان رساندند و جسد ملوث شان را بین خندق درب قندهار انداختند که تا برای همـه متجاوزان مایـه عبرت باشد و سلاح دست داشته ء شان را بـه غنیمت گرفتند .
طی سالیـان متمادی ای دشمنی بـه لباس دوست همـیشـه بـه مجامعی روحانی حضور بـه هم مـیرساند ، او محضر یکی از روحانیون خوشنام و محترم هرات را لازم گرفته بود. این نامسلمان عبد الوهاب نام داشت و مردم اورا حاجی معلم صاحب مـیگفتند، درون این روز فرقان کـه صفوف دوستان از دشمنان جدا شد این منافق بر مجاهدان راه حق و مردمـیکه از بازار قندهار مـیگذشتند از منزل بالای خانـه خود فیر مـیکرد، مسلمانان بـه پا خاسته بر بام خانـهء او بر آمدند، اورا کـه لباس زنان بر تن داشت بالفعل دستگیر کرده و به جزای عمل ننگینش رساندند و برای عبرت دیگران نعش منحوسش را بـه درختی آویختند کـه برای چندین روز نظر همگان را بـه خود جلب مـیکرد ،
همچنین درون جاده ایکه از شمال مسجد جامع مـیگذرد دو موتر از عمال دولت بـه آتش کشیده سلاح شان بـه غنیمت گرفته شد. گروه دیگری از راهیـان راه حق درون بیرون درب خویش درون هوتل بادغیسی گرد آمده بودند کـه از آن جمله مـیتوان از سید فغفور شـهید و شیر آقای چونگر نام برد.
( شیر آقای چونگر درون اول مردانـه جهاد کردولی درون سه سال اخیر کاملا بر ضد مسلمانـها فعالیت مـیکرد و حامـی روسها بود. از این سبب با طرحی کـه از طرف عبد الله جان قومندان حوض کرباس بعمل آمد ، درون این اواخر بـه جزای عمل ننگینش رسانده شد.)
این ها قوماندانی امنیـه را کـه به حیث مرکز اوباشان دغل باز درون آمده بود و نیز مرکز خلقی ها را درون در مکتب خواجه طاقی علیـه الرحمـه هدف گرفته بودند، یکی از این فریب خوردگان کـه از بام قوماندانی مسلمانان را آماج فیر های خویش قرار داده بود ، ی بود بنا م زهراکه بـه جزای عملش رسانده شد. درون برابر باد مرغان از اپارتمان حاجی عبدل کاریز صوفی کـه در آن روز لانـهء خلقی ها و پرچمـی ها بود برمردم جانبازی کـه از این جاده با صف های رصاص گونـه درون حرکت بودند فیر های پیـاپی صورت مـیگرفت. عدهء از مردم پاک طینت با شـهامتی بی نظیر از عقب عمارت یکی بر دوش دیگری بر آمده خود را بـه بام آن عمارت چهار منزله رساندند و بر مـهاجمـین خود باخته آتش گشوده این لانـه فساد را پاک سازی د.
کاروانی از نور از چهار سوی شـهر کهنـه بـه سمت پای حصار روان شد. این مردم مسلمان هرجا نشانـه ای از کفر و الحاد و هر شعار سرخ گونـه را کـه مـیدیدند ، درون این مسیر پر شکوه کـه نعره های تعبیر کفر آنرا بدرقه مـیکرد بر دکانـها دستبردی صورت نگرفت ، صرف اموال یک دکان ساعت سازی کـه از یک خلقی بود بـه غنیمت شد.
سرک بازار ملک نیز بـه مانند بازار قندهار بوسیله تنـه درخت ها راه بندان شد ، درون مسیر راهی کـه مجاهدان محله بابا حاجی ، سر حضیره ، زیـارت مولوی صاحب ، محله وردک ها ، محله عرب ها و غیره از سمت شمال وارد شـهر مـیشدند . نماینده وستوک انترک از روسهای اشغالگر درون قسمت بالائی جاده لیسهء مـهری درون خانـه اش بـه وسیله یک گروپ از مجاهدان دستگیر شده ، بـه جزای عملش رسانده شد.
بر پیشانی این متجاوز بر خط روشن نوشته بودند:
" این بخارا نیست " و جسد ناپاک اورا بـه حیث مایـه عبرتی بر چهار راه گذاشته بودند ، موکب افتخار آفرینی کـه از بازار ملک بـه سوی پای حصار مـی آمد ، آماج آتش پاره های کـه در گوشـهء جنوب غربی دیوار مسجد قرار داده شده بود ، واقع شد.
در اینجا بـه حدی سر دادگان راه حق بخاک و خون غلطیدند کـه تعداد شان بشمار نمـی آید
سیل خون بـه جویچه های کنار سرک جاری شده بود.
این مدرسه پای حصار مدرسه کـه طی دو قرن گذشته پیـاپی شاگردان مکتب اسلام را درس قران مـیداد ، اکنون ازکنار همـین مدرسه بر مردم پر توانیکه از مکتب قران پاسداری مـیکنند ، کوهی از آتش پاره فرو ریخته مـیشود، مسلمانان درون حالیکه یکی بعد از دیگری بـه خاک وخون مـیغلطند هم چنان بـه پیش روی خود ادامـه مـیدهند که تا بر تانک بر آمده بر آن آتش مـیزنند و تانک و تانکیستهای آن ط ء آتش مـیگردند ، کمـی بعد کالبد سوخته یک تانکیست را به منظور ابراز انزجار عمـیق خود بر آن تانک نفرین شده گذاشتند که تا برای تانکیست های متجاوز آنروز درس عبرتی باشد ، این تانکیست قوماندان قطعه کشف بود.
چون تانکیست های دو تانک دیگر کـه به همان نزدیکی ها مستقر بودند این حالت را بدیدند تانکها را بـه سوی خندق ارگ کشانده بعد مـیان دلدل زاربند ساخته و خود فرار د، یکی از این خود باختگان بخرقه مبارک پناه مصئون گردانید ، این خرقه والا گهرمحمد مصطفی علیـه افضل الصلوات و التحیـه هست ، پیـامبر عالی مقامـی کـه رحمت اللعالمـین هست این پیـامبریکه فریب خوردگان با پیروان آن بـه ستیز برخاسته بودند.
موکب جلال اسلامـی با نعره های تکبیر هر چه رساتر از چهار سمت بـه چهار سوی شـهر نو روی آورده بود ، از شمال و جنوب ، از شرق و غرب از کران که تا کران شـهر و حومـه که تا چشم کار مـیکرد همـه جانبازان اسلام بودند با بیرق های سبز با نعره های روح پرور الله اکبر کـه دوستان را زندگی مـیبخشد و دشمنان را بـه مرگ مـیکشاند ، این کاروان نور راه محبس را درون پیش گرفت . محبسی کـه در آن عزیز ترین اولاد مـیهن ، این شیر دلان سر تیر درون آن بـه بند کشیده شده بودند ، هر یک از این کاروانـهای بزرگ کـه به این بحر بیکران مـی پیوستند درون مسیر راه خود خس و خاشاک را روفته بودند.
در راه از کارخانـه برق ایماق ، هوتل نوی بهزاد ، اپارتمان خواجه محله کـه اکنون لانـه جاسوسی حزبی و مرکز بـه اصطلاح اصلاح اراضی درون آنجا بود، بر این مردان راه حق فیر های متوالی صورت مـیگرفت و صد ها نفر بـه اثر این آتش پاره هائیکه فیر مـیشد بـه شـهادت رسیدند کـه همـه این لانـه های فسادذریعه جان برکفان اسلام درون بدل جانـهای پاکشان پاکسازی شد ، اسناد لانـه جاسوسی حزبی ها غارت گردید ، قسمتی از آن سوختانده شد و قسمتی هم بـه حیث اسنادی درون نزد برادران موجود است، همچنان اوراق توزیع زمـین کـه از دفتر بـه اصطلاح اصلاحات اراضی غارت شده بودبه آتش کشیده شد و تلفون دفتر حزبی را نیز بر پایـه برق آن عمارت آویزان د . عتره کی ملحد را سر چپه بتا ری آویخته بودند کـه برای مدت ها از دور نظر را بخود جلب مـیکرد و بر سستی این لانـه عنکبوت نیشخند مـیزد ، کارخانـه برق مشـهور بـه کارخانـه ایماق توسط حاجی علی احمد خان سنو گردی و سید احمد با تحمل مشکلات و در بدل جان های پاک جاهدان جان بر کف پاک سازی شد.
این کاروان عشق و آزادی و این شیفتگان مکتب قران با نعره های ملکوتی الله اکبر درون مسیر خویش از بانک ملی مراکز پول دشمنان خدا ، مطبوعات کفر و الحاد ، شفاخانـه دشمنان ، لوای سرحدی اشغالگر ، لیسه صنایع مرکز الحاد و خانـه های نشیمن خلقی ها و پرچمـی ها مسیرخویش را بسوی محبس مـی پیما یند و این خارهای مغیلان کـه راه شان را پوشانده آنـها را هرگز متزلزل نمـیسازد ، آری اینـها مسلمانان ایثار گری اند کـه جانـهای پاک شانرا به منظور رضا ی خدا فروخته اند از این رو درون مـیان شان هیچ تبعیض و تعصبی وجود ندارد، همـه مسلمان اند، نـه بنام سنی و شیعه و نـه بنام مکتبی و غیر مکتبی ، نی بنام جمعیتی و حزبی ، نی بنام عالم ومتجدد هیچ نوع اختلافی ایشان را از جهاد یک پارچه و برحق شان باز نمـیدارد ، همـه بیـاد خدایند، به منظور خدا و اعلای کلمته الله جهاد مـیکنند، همچون شیر و شکر با ارواحی معطر و اجساد خون آلود کـه تاریخ نظیر آنرا ندیده است، درون این مسیرو شور آور و پر توان درون بین بازار شـهرنوبرادران، بـه سوختاندن لاستیک تایر و تیوپ های موتر بر ملحدان حمله ور مـیشدند. این کاروان نور بـه چهار راهی باغ شاهی رسید ، درون این حال عده ای از مجاهدان به منظور تصفیـه رادیو ریلی کـه در حال شایعه پراگنی ضد اسلامـی بود و برای مغشوش نشاناوضاع بـه نشر گفته های بی سرو ته ی مـی پرداخت، بـه آن سمت روی آوردند. آنرا تسخیر کرده و صدای این فریب خوردگان را درون گلوی شان خفه ساختند. ......
مجاهدان هم چنان بـه پیش روی خود بسوی محبس دوام مـیدادند ، درون برابر خانـه مـهمند حاجی جلال الدین با تفنگ شش تیر دست داشته دشمن فیر مـیکند و مـهمات مجاهدین را از مال شخصی خود بدسترس شان مـیگذارد ، درون این حال تانکی با بیرق سبز کـه علامـه هم بستگی با اسلام هست با شدتی هر چه تمامتر دور خورده نا جوانمردانـه بر این لشکر انبوه خدا فیر مـیکندکه جمعی درون حدود هشتصد نفر از مجاهدان راه حق را بـه لقا الله پیوست مـی سازد با اینـهم نعره های کفر الله اکبر درون همـه جا بلند هست و فضای این شـهر را این مجاهدان راه خدا و این نعره ملکوتی پوشانده است. درون این حال دشمنان کـه زبون شده بودند جراء ت کرده از دو برجهای شمال غربی و شمال شرقی محبس و هم از قوای ضربه ء فرقه کـه قبلا درون اطراف محبس مستقر شده بودند با رگبار های مسلسل پیکر های پاک این جانبازان را هدف گرفتند کـه به تلفات بسیـاری منجر شد و از کشته پشته ساخت ، خداوند روح همـه آنـهارا شاد و راه شان را مستدام گرداند.
چون این تانک منافقانـه چنین صحنـهء درد زائی را پیش آورد نقشـه ئ راکه بـه همراهی عده ای از مسلمانان موظف درون محبس و خود محبوسان طرح شده بود کـه به آمدن مسلمانان دروازه محبس باز مـیشود، نیز خنثی ساخت. " 5
" شام بیست وچهار حوت یکهزار و سه وپنجاه وهفت است.
باران بـه شدت با گرفته هست و بر اجساد بی حد وحصر شـهدای کـه از کران تاکران شـهر باستانی هرات را پو شانده هست اشک مـیریخت ، براین اجساد پاکیزه و فداکار و با اخلاصیکه همـه جا را فراگرفته است، این اجسا دیکه هنوز بروی زمـین بجای مانده اند، آنـها علاوه برآن شـهدایی اند کـه ذریعه کراچی های دستی عقب هر گروپ از مجاهدان درون چهار بازار شـهر بوده بدون وقفه اجساد پاک شـهدا را مـی بردند و دفن مـید .
در اینحال مجاهدان از محبس باز گشتند و در راه مـیدان های بسیـاری راکه از شـهدای گلگون قبا پوشیده شده بود، مـیدیدند. شـهدای کـه روی بخاک گذاشته و به خدا و خلق خدا و بر ایفای وظیفه مقدس خویش کـه همانا جهاد به منظور اعلای کلمته الله هست ، شاهد گرفته اند.
ای شـهدای بزرگوار !
ای پیروان کاروان پیـامبران و صدیقان !
سلام برشما از جانب پروردگار شما !
شما بـه سر منزل واقعی رسیدید، نـه به منظور شما از رنج آوارگی گزندی رسید و نـه هم ازمردم ممالک دیگر نیشخندی ، شما جان های مبارک خویش را سپر تیر جانکاه دشمن کردید ولی بـه در یوزهء سلاح بـه دروازه این وآن سر نکشیدید ، سلام برشما ای راهیـان راه حق !
ای مردان غرور آفرین تاریخ ، این شما هستید کـه جهاد را درون افغانستان ابعاد تازه بخشیدید و به دشمنان این حقیقت مسلم راآموختید کـه نمـیشود با مردم مسلمان ستیز کرد. بازگشت از محبس و راه نگشودن بـه آن به منظور مجاهدان جان برکف واقعا درد آور بود، شـهر وندان بخانـه خود باز گشتند و اهل قصبات و قرا نیز مـهمان شـهر وندان مـهماندوست شدند.
زنان وخوردسالانیکه درون این روز افتخار آفرین بخانـه مانده بودند به منظور اینکه آنـها نیز درون جهاد سهمـی داشته باشند نان های پخته را درون طبق اخلاص بر سر راه مجاهدان خسته و زخم خورده تقدیم مـید و کمپل و لحاف و بستر بـه ایشان اهدامـی نمودند. تعدادی از این مردم به منظور اینکه باز فردا بتوانند درون صفوف جهاد موقف گیرند ، بـه خانـه خدا بـه مسجد جامع بزرگ و تاریخی روی آوردند.
عده ای از خلقی ها و پرچمـی هااز قبل درون مسجد جامع جایگزین شده و بر گلدسته های این خانـه خدا کـه از آن آذان محمدی داده مـیشد مسلسل های خود را به منظور کشتن مسلمانان تعبیـه کرده بودند. شب هنگام کـه مجاهدان بـه خوشحالی از پیروزی گذشته آرامش یـافته بودند، خلقی هاو پرچمـی ها با تانکها و تمام تجهیزات بـه شـهر روی آورده زخمـی های خویش را بـه شفاخانـه و مجاهدان زخمـی را از بستر ها کشیدند و زنده بـه چا هائیکه آنـها را از پیش تهیـه کرده بودند انداختند، درون این حال با تجهیزات کامل بر مسجد جامع حمله کرده آنرا احاطه نمودند و این مجاهدان پاکباز را از آنجاها گرفتارکرده بـه حیث کروگان گرفته بودند. عده ای از ایشان را بـه زلمـی کوت انتقال دادند. این خلقی ها و پرچمـی های گمراه از همان بلند گوهای مسجد جامع برضد جهاد حرف مـیزدندولی مسلمانان نسبت بـه قدسیت خانـه خدا بر آن هیچ فیری ند ، گفته مـیشود به منظور این ملحدان و نیز ملحدانی کـه در قوماندانی امنیـه بودند ذریعه هلیکوپتر نان انداخته مـیشد.
نعره های کفر تکبیر از کران تاکران شـهربا شکوه هر چه تمامتر گوش مردم را نوازش مـیداد ، امشب که تا صبح نم نم باران بر اجساد شـهدا مـیبارید و خون پاک این فداکاران را بر خاک پاک هرات مـی آمـیخت که تا این خاطره به منظور همـیش به منظور مسلمانان جهان یـادگار بماند کـه لکه تجاوز دشمن جز با خون شـهدا پاک نمـیشود و درمان این درد همانا قربانی و از سر وجان گذشتن هست و بس .
اشغالگران و نوکران شان با استفاده ار تاریکی شب هرجا صف آرائی کرده قدرت اهریمنی و شیطانی خودرا بر شـهر مستقر ساخته بودند و بر سر هر کوچه چند که تا از شیطان های خبیث از این دژخیمان سیـاه اندرون اخذ موقع کرده بودند که تا مجاهدان بر حق را کـه به ادای جهاد خویش مـی پردازند بیـازارند.
در اثر فیر های بیرحمانـه ء این ملحدان کـه از سپیده دم آغاز یـافت تعداد بیشماری از مجاهدان بـه لقای الله پیوستند کـه از آن جمله مـیتوان از جناب قاضی ملا عبد القادر شـهید یـاد کرد. درون گیری دروازه ملک ، شـهیدی بیشتری از خود بجای گذاشت . خلقی ها و پرچمـی های ترسو کـه از خانـه بیرون شده نمـیتوانستند ، نیز از داخل خانـه های خود بر عابرین فیر مـید، پرواز طیـاره ها درون این روز بر راهیـان راه حق بیداد مـیکرد کـه مجاهدان مردانـه وار بـه دور شمع مکتب قران پر و بال مـیسوختند و جان مـیدادند. " 6
روز جمعه بیست و پنج حوت خورشید سر از افق برکشید واجساد بیشماری را کـه جانـهای پاک خویش را درون راه اعلای کلمته الله فدا کرده بودند، آفتابی ساخت.
در صبحگاهان آنروزکاروان پر شکوهی از جانبازان ساوه، زمان آباد کبابیـان ، کورت ، نشین ، سیـاووشان ، خوش باشان ، امام شش نور، شادیجام ، نیسان و غیره بسوی شـهر این مـیعاد گاه عاشقان دلباخته روی آوردند ، این کاروان درون مسیرراه خویش گاه وبیگاه هدف فیر های دشمنان قرار مـیگرفت کـه از خانـه های نشیمن خود نامردانـه حمله ور مـیشدند ولی مسلمانان پاک طینت هر جابه چنین عملی بر مـیخوردند لانـه های فسادرا پاک سازی مـی نمودند. این رزمندگان ساعت ده صبح بـه پل ریگینـه رسیدند ، نعره تکبیر کران که تا کران را پر کرده بود کـه ناگهان مورد بمباردمان دشمن از یک سو و توپ های سنگین و دور برد زلمـی کوت از سوی دیگر قرار گرفته جان های پاک شانرا قربان د. هزار درون هزار نفر بی دفاع بدون آنکه سقفی ایشان را بپوشاند، دیواری و یـادرختی پناه دهددر مـیدان داغ مورد هجوم کوه های آتش قرار گرفته بودند، سر ها بود کـه فرش راه شده بود ، پا ها بود کـه به زمـین گور رفته بود و درخت ها و دیوار های بسیـار دور دست یکسره پراز چشم وگوش مغز انسان انباشته شده بود ، تخمـین مـیشود کـه در حدود دو صد نفر فقط بـه خمـیره از گوشت و استخوان تبدیل شده بودند.
عده زیـادی از این مجاهدان بی دفاع شـهید و یـا زخمـی شدند کـه از جمله شـهدا مـیتوان از مرحوم قاضی نور احمد ساوهیـاد کرد. خداوند روحشان را شاد و راه شان را مستدام گرداند. تعدادی از این مجاهدان براه خویش همچنان دوام داده راهی شـهر شدند ، درون پارک ولایت تانکی این جوانمردان را هدف تیر بلا قرار داد، ایشان همچنان بسوی آن تانک برفتار خود دوام دادندو شـهدای زیـادی بخاک و خون غلطیدند که تا یکی از این جوانمردان دست خود را بدور مـیله تانک حلقه کرد و از هدف گیری مانع گردیدو عده از مجاهدان تانکیست آنرا بجزای اعمال ننگینش رساندند . صبح روز جمعه مردم زیـادی از سمت غربی شـهر کبر زان ، جغرتان، شالبافان و ده ها قریـه دیگر روی بـه شـهر آوردندو ساعت 11 قبل از ظهر بـه دروازه قند هار رسیدند. درون پیشاپیش این مردم سلحشور مرحوم سید عظیم شاه کبر زانی قرار داشتند، همـینکه این کاروان نور داخل جاده عمومـی شـهر شد رکبار مسلسل ها تعداد زیـادی از آنـها و از جمله مرحوم سید عظیم شاه رابه مقام رفیع شـهادت نایل ساخت . خداوند روح شان را شاد وراه شان را مستدام گرداند.
در این روز افتخار آفرین تعداد از شـهدا را بـه زیـارت خواجه تاکی علیـه الرحمـه دفن مـید. مردم زیـادی از قرا جنوب شرق هرات ، از سروستان، ترکان، نوین ، باغ زبیده و غیره نیز کـه عازم شـهر بودندچون مردم را دیدند درون این ساحه حضور یـافته اندتا درون خاکپوشی گلگون کفنان شرکت کنند کـه ناگهان بر ایشان طیـاره بمباران کرده و عده زیـادی از این مردان حق را بـه خلعت شـهادت سر افراز ساخت.
خداوند روحشانرا شاد و راه شان را مستدام گرداند . بمباران برانی کـه برای دفن شـهداء اجتماع کرده بودند نـه تنـها درون شـهر صورت گرفت بلکه درون اکثر قراء و قصبات نیز این عملیـه ادامـه یـافت چنانچه درون سروستان نیز عده ای زیـادی را کـه به همـین مقصد جمع شده بودند ، بـه شـهادت رساند . عده ای زیـادی از جانبازانی کـه از مراسم دفن شـهداء درون خواجه تاکی علیـه الرحمـه خلاص شدند ، بـه سوی شـهر روان گردیدند، نعره های تکبیر شان همـه جا را گرفته بود. ایشان نیز مورد هجوم تانک ها واقع شده و تعداد زیـادی از آنـها بـه شـهادت رسیدند .
در این روز عدهء زیـادی از مجاهدان راه حق کـه از نماز جمعه از مسجد درب عراق بیرون مـیشدند مورد حمله ناجوانمردانـه تانک ها قرار گرفتند کـه تعداد زیـادی از ایشان بـه شـهادت رسیدند، مردم بـه یک بارهتکبیر گویـان بر تانک ها هجوم آوردند، دو تانک فرار کرد، یکی از آنـها خود را بـه دروازهء کاروانسرای شمالی بازار عراق انداخت کـه سقف برآن فروریخت، تانکیست آن بـه جزای اعمال ننگین اش رسانده شد.
این نخستین جمعه بود کـه در طول تاریخ افغانستان از آوانیکه مردم این سامان بدین اسلام مشرف شده بودند درون مسجد جامع هرات این محل پر فیض و با برکات نماز جمعه ادا نشد و دروازه های آن بر روی مردم خدا پرست بسته ماند...
در این روز درون شـهر و قرااطراف درون هر گوشـه جهاد بزرگ دوام داشت کـه صرف چند گوشـه آنرا بـه قسم نمونـه یـاد آور شدیم :
قیـام زلمـی کوت :
قیـام عمومـی کـه در هرات بوقوع پیوست بر صاحب منصبان عسکری نیز تاثیری عمـیق بجا گذاشت، تعد ادی از صاحب منصبان مسلمان از دیر بازبه این فکر بودندتا به منظور سرکوبی دشمن راهی بیـابند و این قیـام به منظور آنـهابی نـهایت اثر بخش و انتباه آفرین بود ، آنـها با اغتنام فرصت اوضاع مردم هرات رازیر مطالعه قرار داده روند قیـام عمومـی رادقیقانـه بررسی مـید که تا بتواننددر این راه مصدر یک موفقیت بزرگی شوند، حکومت ملحد کـه اوضاع را کنترول مـیکرد از ترس اینکه مبادا عساکرو مردم باهم پیوند یـابند ، بنام تطبیقات تمام قوای زلمـی کوت را با تجهیزات و اسلحه شان درون اواسط ماه حوت بـه دشت مولوی صاحب و دامنـه ء تخت صفر انتقال داده بود، چون قیـام مردم هرات بـه زعم واهی خلقیـان و پرچمـیان این مردم فرومایـه، فروکش کرد. بروز جمعه هدایت دادندتا قوای زلمـی کوت واپس بـه مقر خویش باز آید، از اینروعده ای از صاحب منصبان این فرقه بـه شمول جگ تورن اسماعیل خان قوماندان مع هوائی ، جگرن عبد العزیز خان، دگر من انور خان، جگ تورن علاوء الدین خان، جگرن شایسته خان ، سید اسد الله خان، تورن نجیب خان، جگرن شمشیر خان، ضابط خلیل خان، غلام رسول خان بلوچ، سلطان احمد خان کفیل و تعداد زیـادی کـه متاسفانـه نام شان درون یـاد داشتهایی کـه به اختیـارما گذاشته شده بود ، ثبت نشده است. درون فرقه دور هم جمع شده پلان بدست گرفتن عسکری رابرای همبستگی با مسلمانان طرح د.
در این حال ابلاغیـه ای از جانب مسلمانانی کـه شـهر را تسخیر کرده بودند ، درون بین صاحب منصبان پخش شد کـه هر صاحب منصبی کـه به برادران خود درون این قیـام نـه پیوندد ، خانـه اش بـه آتش کشیده شده و همـه افراد فامـیل او بـه گروگان گرفته مـیشوند. درون همـین شب جگرن شمشیر خان و دگرمن غلام رسول خان و سلطان احمد خان کفیل خبر قیـام فرقه را بین مسلمانان قریـه جگان و قلعه شاط ... پخش د و به مردم این نوید جانفزا را رساندند.
طبق پلان طرح شده درون حوالی ظهر روز شنبه بیست و شش حوت سه نفر از صاحب منصبان درون حالیکه مسلسل بـه دست داشتند وارد صالون نانخوری صاحب منصبان زلمـی کوت شده تمام ملحدین روس و غلام های حلقه بگوش شان را کـه تعداد آنـها بـه شصت نفر مـیرسید بـه رگبار بسته و همـه این وطن فروشان بیدین را بـه جزای عمل ننگین شان رساندند. متعاقب آن از یک طرف ولایت را زیر آتش پاره های سنگین توپ های دور بردگرفتند و از یک سو مقر قوماندانی فرقه را کـه در باغ فرامرز خان واقع هست ، هدف قرار دادند کـه هم قوماندان عسکری و هم مشاور روسی بـه ولایت و از آنجا با والی بـه مـیدان هوائی گریختند و از آنجا مستقیما بـه مـیدان هوائی شیندند فرار د
در اینحال مخابره امـین لعنتی رای شنیده کـه مـیگفت :
" فرقه هرات را با خاک یکسان سازید کـه هیچ زنده سری درون آن باقی نماند ."
آن صاحب منصبان خلقی و پرچمـی کـه در صالون نانخوری نبودند از فرقه پا بفرار نـهادندکه دو نفر شان درون قریـه جگان بجزای اعمال شان رسانده شدند و آنـهائیکه خود را بـه قوماندانی امنیـه، ولایت ، لیسه زراعت ، شفاخانـه ملکی و تعمـیر سینما رساندند بـه زندهننگین شان خاتمـه داده شده نتوانست.
به این ترتیب فرقه عسکری هرات درون تاریخ معاصر کشور به منظور نخستین بار از لوث غلامان حلقه بگوش اجانب پاکسازی شد و تاسه روز این وادی پر شکوه را نعره های تکبیر بـه نوا درون آورده بود کـه انعکاس آن از کوه شمال بر ابهت و جلال این آواز ملکوتی مـی افزود.
در اینحال مستری زمان و ضابط خلیل این مردان مجاهد با دیگر مجاهدان را ه خدا بر خانـه
" یتیم" یورش مردان مسلحی را کـه از دار و دسته این خائنان درآن خانـه بودند بـه جزای اعمال شان رسانده چهار نفر محافظ این وحشی های درنده خو رابه مقر عسکری آورده خلع سلاح د. هنوز خورشید درون افق پنـهان نشده بود کـه تانکهای مسلمانان بابیرق های سبز و سفید و با شعارهای الله اکبر راهی شـهر شیر مردان این مسلمانان راستین گردید، که تا همبستگی خود را با مردم خویش استوار سازند. درون مسیر کاروان نور تانکهائی کـه از قبل قرار داشته و هنوز بـه قوای اسلام تسلیم نشده بودند، اینجاو آنجا مزاحمت مـید ولی درون این مسیر طوفانی و پرشکوه همـه خس و خاشاک ها روفته مـیشد و هیچ مقاومتی عرض وجود کرده نمـیتوانست، چنانچه تانکهای مقابل ولایت بـه همت شمشیر خان از مـیان برداشته و تخریب گردید.
در خلال این دار وگیر ها داکتر دلاور مورد هجوم روس های وحشی قرار گرفته بود کـه وی با دست خالی بر روس مسلحی کـه اورا دستگیر کرده بود هجوم آورده هم او و هم غلام حلقه بگوش اورا کـه هر دو مسلح بودند با اسلحه خود شان کشت و سلاح های آنـها را بـه غنیمت گرفت. این کاروان نور راه خودرا بسوی شـهر هرات گشود کـه مورد استقبال عظیم وبا شکوه مردم واقع شد ، عده زیـادی از شـهر و قریـه از چهار سمت ولایت هرات بـه استقبال موکب جلال و شکوه مسلمانان آزاده و آزادی دوست عسکری صف کشیده بودند ،
فرقه منظم عسکری با تجهیزات مدرن مزین با شعار هاو بیرق اسلامـی درون کنار مردم چنین شرایطی رادر افغانستان تاریخ کمتر بیـاد دارد.
چه شکوهی ؟ چه عظمتی؟ و چه ابهتی؟ درون این حال دسته از تانک ها بسوی کندک کشف و دسته دیگری بسوی لوای سرحدی براه افتادند که تا آنـها را نیز تسلیم بگیرند.
این کاروان باشکوه کـه در مـیان مردان قرار داشت با نعره های تکبیر، پاشیدن گلهای زیبا، نقل و غیره بدرقه مـیشد، مسلمانان سرهای خودرافرش راه کرده بودند تاعساکر پاک نـهاد شان برسر آنـهاقدم گذارند حالتی از خوشی و شوق دست داده بود کـه به بیـان نمـی گنجد، شـهر وده، عسکر ومردم، مامور و پیشـه ور، مردو زن، کشتمند و زمـیندار همـه یک دست و هم صدا بدور هم جمع شده بودند، درون این حال تانکیست هائیکه از قبل تانک هایشان درون نقاط مختلف شـهر جا داده شده بود، نیز تانک های خود را گذاشته فرار کرده بودندو یـا بـه صف جهاد پیوسته بودند و جز مسجد جامع و قوماندانی امنیـه تمام نقاط شـهر و حومـه همـه جا بدست مسلمانان تسخیر شده بود.
روز یکشنبه 27 حوت از دور طیـاره های به منظور کشف اوضاع بر فضای هرات دور مـیخورد کـه به زلمـی کوت نزدیک شده نمـیتوانست، یکی از این طیـاره هادر مـیر داود و دو طیـاره دیگر هم درون مناطق دیگر سقوط داده شد، درون این روز ها مردم از شـهر و قریـه ها بگونـه متوالی و بی وقفه به منظور عساکر جان نثار از طبق های خوردنی های خوشگوار مـی آوردندو همچون مورچه های بارکش مردم بسوی این مرکز جهاد رو آورده بودند، درون هر قریـه و در اکثر نواحی شـهر ها و ان زیـادی را مـی کشتند و از آن طعام های گوناگون پخته غذا های خوش لذتی را بـه زلمـی کوت مـی آوردندو این آرامش قبل از توفان بسیـار زود گذر بود.
ولسوالی ها آزاد شد :
در روز های بیست وشش الی بیست و نـه حوت ( 1357 ) ولسوالی های کرخ، پشتون زرغون، غوریـان ، زنده جان، کهستان ، کشک ، گلران ، اوبه ، ادرسکن و علاقه داری چشت یکی بعد از دیگری با مجاهدات ایثارگرانـه مسلمانان مجاهد و بذل خونـهای پاک اهالی شان و پاک سازی این مراکز بزرگ اسلامـی از لوث خلقی ها و پرچمـی های بی وجدان بدست مسلمانان افتاد و از زیر یوغ روسها و غلامان حلقه بـه گوش شان آزاد شدکه مردم با خوشی ها و با نعره های پرشکوه الله اکبر درون هر یک از این مراکز جشن های پرشوری را برپا د.
شام روز دوشنبه 28 حوت ( بیست وهشت حوت ) از سر شب که تا صبح تانک ها از قندهار وارد وادی هرات مـیشود
، درون این حال بلند گوی مسجد جامع کـه بدست خلقی هاو پرچمـی هابود وورود این قوارا بـه آواز دلخراش و تهوع آور خود و با کف زدن های ناهنجار بدرقه مـیکنند.
این منافقان با بیرق سفید مـی آیند، مسلمانان پاک طینت بی خبر از مکر شیطانـهای انسی فریب بیرق سفیدو حرف های تانکیست هارا خوردندکه علیـه تره کی و دارو دسته اش شعارمـیدادند، لذا بـه استقبال این قوای نفرین شده مـی شتابند ، بـه مجرد نزدیک شدن این قوا بـه زلمـی کوت شش تانک آنـها درون برابر باغ نصر الله خان فاروقی درون جکان بوسیله مسلمانا ن قوای مسلح زلمـی کوت بـه آتش کشیده مـیشود. درون این حال باز این مردم فریب کار از همراهی خود با قوای مسلمانان اطمـینان داده آمادهخود را به منظور از بین بردن دشمن مشترک ابراز مـیکنند کـه موجب آرامش خاطر مسلح قوای مسلمان مـیشود ، این قوای متجاوز و موافق بـه سه قسمت اخذ موقع مـیکنند ، یک قسمت بـه قلعه شاطر و قسمت دیگر بـه تخت صفر و یک قسمت بـه طرف شیدائی ، چون اوضاع مغشوش شد ، تعداد کمـی از سر بازان و صاحب منصبان با وسایل جنگی بـه عقب تخت صفر عقب نشینی د.
در این حال از هوا طیـاره های غول پیکری با اسلحه ای آتش زاو از زمـین از ناحیـه این تانک ها بـه گونـه هم آهنگ بر قوای مسلح مسلمانان زلمـی کوت هجوم مـی آرند، تعداد بی حد و حصری درون داخل قریـه بـه شـهادت مـیرسند کـه نمـیتوان حتی این رقم را تخمـین کرد.
روز های دوشنبه 28 و سه شنبه 29 حوت بدینسان کاملا بـه مقابله با مجاهدین زلمـی کوت گذشت و صاحب منصبان و سربازان با شـهامتی کـه در این گیر ودارتوانستند خود را از منطقه آتش و خون نجات دهند ، راهی دیـار بیگانـه شدند، اکنون معلوم شد کـه قوماندان بزرگوار قیـام زلمـی کوت جناب دگر من نور محمد بروز دوشنبه از طرف مزدوران روسیـه بـه شـهادت رسیده بود. انا لله و انا الیـه راجعون.
سقوط شـهر :
چون زلمـی کوت باردیگر بـه دست دشمنان افتاد ، روی بـه شـهر آوردند اما با چه بیرحمـی ای ؟ با چه شدتی کـه هیچ ستمگری چنین ظلم وستمـی را بیـاد ندارد، اینـها درون نخست به منظور اینکه سنگدلی ها و کشتارهای وحشیـانـه خودرا از انظار بپوشانند بوسیله کراچی های دستی و موتر و بولدوزر اجساد پاک شـهدای راه خدا را از هر جا جمع کرده درون این راه چاه ها و حفره های کـه برای این کار تهیـه شده بود، فرو ریختند ، زخمـی هائیراکه هنوز زنده بودند نیز درون این گودالها مـی انداختند ، این حالت بـه حدی درد آور بودکه حتی بیست روز بعد از این واقعه نیز از کنار این جاده ها مخصوصا درون مزار خواجه علی موفق کـه در آنجا تعداد بی حد حصری از این مسلمانان پاکباز مدفون شده بودند ، چون نزدیک بـه شفاخانـه بودی کـه تیر مـیشد بوی خون اورا بـه شدت ناراحت مـیساخت، جای پای برخون شـهدا، کفش دستارهای پرخون قطعات سر ودستهای این مردان با ایمان و شـهدای راستین درون هر گوشـه و کنار شـهر دیده مـیشد :
همچنین درون قطاربرادرانی کـه در روز جمعه بیست وپنج حوت از طرف دشمنان بـه شـهادت رسیدند ، مـیتوان از فقیر محمد پسر حاجی غلام باغ دشتی نام برد، او درون حالیکه درون بالای خانـه خود مشغول وضو گرفتن بود از بام مسجد جامع ذریعه ملحدین هدف قرار داده شد و به شـهادت نایل آمد .
آری این قیـام حماسه آفرین با خون بیست وپنج هزارنفر شـهید راستین آبیـاری گردید کـه خاطره آن به منظور همـیش پیش مردم افغانستان، مسلمانان جهان و دلهای آگنده از محبت بشریت کـه به آرزوی خلاصی مردم از ستم روسیـان روسیـاه درون های شان مـی تپید ، ارج فراوان دارد.
ای خدای بینیـاز ، درون این مرحله کـه ما درون آستانـه این خاطره بزرگ هستیم از توو تنـها از تومـیخواهیم که تا این جهاد مقدس مارابه پیروزی برسا نی و ما را از هر چیزی کـه اخلاص مارابه جهاد وایمان را بـه بارگاه کبریـایی تو ضعیف مـیسازد، بـه لطف و کرم خود باز داری. به منظور مجاهدین راستی ما عنایتی بفرما کـه هرچه بیشتر یک دست و همنوا شوندو به منظور این جهادبرحق زعامتی عنایت کن که تا پیروزی آن هر چه زود تر بـه سر سد.
" بار الها تو بینا و دانائی " 7
"روزاول سال درون هرات از دیر باز شاهد خوشی ها و شاد کامـی هاست ولی درون روز اول حمل 1358 ماتم عمومـی بر شـهر و روستا حکمروا بود، درون حدود سه هزار جوانمرد رشید را از همـه شـهر وهمـه قراء و قصبات هرات گرفتند و بستند و با فجیع ترین حالتی بدسته های بسیـار بزرگ بـه شـهادت رساندند.
این قساوت بـه حدی چشم گیر بود کـه حتی صد ها نفررا درون یک اتاق قوماندانی بندی کرده و از آنـها خبر نگرفته بودند کـه همـه آن مردم از گرسنگی بـه یکبارگی جان بـه جان آفرین سپرده بودند،انیکه درون این روز های افتخار آفرین گرفتار شدند و به شـهادت نایل آمدندبی حد وحصر اند کـه از آن جمله مـیتوان از واعظ بزرگوار مولوی بهاو الدین و فرزند دلبندش احمد وحاجی جلال الدین مـهمند و حاجی عبد القدوس مـهمند حاجی ابراهیم مـهمند و حاجی عثمان مـهمند و مرحوم خلیفه صاحب حوض کرباس و نصر الله خان فاروقی ، مـیر محمد سعید گاذرگاهی و مرحوم غلام محمد روحانی شـهید ارجمند نام برد، چنانچه چون یکی از گشتار گاه های دسته جمعی مخفی این وطن فروشان کشف شد .
هریک از مجاهدان بگوشـه ء رفتند که تا آمادگی بگیرندو موقف خویش را یگبار دیگر ارزیـابی کنند.
روز 18 حمل 1358 هسته یک قطعه چریکی تحت قو مانده مجاهد بزرگوار گل محمد تیزابی شکل گرفت. این فعالیت ها هر وقت و زمانی تحت قومانده یکی از مجاهدان راستین ادامـه یـافت کـه تا امروز بـه لطف خداوند متعال با شدتی هرچه تمامتر دوام دارد. گل محمد تیزابی بعد از چهار ماه درون مـیدان جهادزخم برداشت، بـه ایران آمد بـه اثر همـین زخم کاری ایکه از جهاد برداشته بود ، درون قریـه نشتافون خواف بـه شـهادت رسید و در همانجا مدفون شد.
واکنون مرقد او زیـارت گاه مردم مسلمان افغانستان و ایران است.
کاروان سالاران شـهدای هرات :
در اینجا از قوماندانـهای بزرگواری کـه در این جهاد مقدس جان بـه جان آفرین سپرده اند ، یـاد مـیکنیم.
شـهید فضل احمد معلم ، شـهید عبدالقیوم ترکان ، شـهید ارباب شیر احمد ، شـهید کاکا موسی ، شـهید عیدی گل ، شـهید غلام رسول عبد العزیز، شـهید امـیر محمد ، شـهید احمد خان دینو، شـهید محمد علی کرخ ، شـهید کمال الدین قوماندان برازنده ، شـهید ماما جلال ، شـهید صوفی عبد الغفار توفان ، شـهید صوفی غلام نبی ، شـهید احمد خان کاکر، شـهید عبد الوهاب ، شـهید معلم عبد العلی ، شـهید قادر شاه ، شـهید حاجی غزنیچی، شـهید خواجه عبد الاحد ، شـهید محمد معروف جامـی ، شـهید معلم لطیف، شـهید محمد افضل افضلی، شـهید ناصر ، شـهید نعمت الله افضلی، شـهید صوفی عبد الحمـید نوین ، شـهید بابو ،
شـهید حاجی نظیر خان نوین، شـهید ماما عبد العلی، شـهید مردان ، شـهید مـیر احمد ، شـهید سید نور احمد غوریـانی، شـهید خواجه امـین الله غوریـانی، شـهید خواجه محی الدین، شـهید تورن غلام رسول و شـهید عبد الله فرهاد.
چهره های کثیفی کـه شناسائی شد :
در اینجا ازانیکه درون صف نوکران روسی درون روز های این قیـام افتخار آفرین بر مسلمانان جفا کرده و تعداد زیـادی از مجاهدان راه حق را بـه شـهادت رساندند یـاد مـیکنم که تا چهره های کثیف شان به منظور همـه گان شناخته شده باشد:
جگتورن سید مکرم قوماندان فرقه ، نظیف الله نـهضت والی ، قوماندان امنیـه، قوماندان قوای کشف و معاون سیـاسی آن، عبد الحی یتیم ریس معدن ذغال سنگ ، عبد الحی وردک قوماندان قوای زرهی، فضل الحق موج مدیر اطلاعات کلتور، نور الحق کاوش ثارنوال ، عبدالحکیم دلاور مدیر دار المعلمـین، کرام الدین ولسوال انجیل ، خواجه جلیل مدیر ترانسپورت، ولی محمد پیمان ، عبد الظاهر پیدا یش پیکار، صلاح الدین مدیر سابقهء سره مـیاشت ، عبد الغفار مدیر اداری شفاخانـه، فضل احمد ثارنوال گذره، عناب خان مدیر معارف ، عبد الکریم دلیرو عبد السلام سرخه پیشتاز ولسوال (حاکم ) انجیل، عبد الفتاح همرزم مدیر فواید عامـه ، عبد الکریم نیک پور مدیر نساجی، نور احمد مدیر لیسه جامـی، سلطان احمد قاضی مدیر مخابرات ، گل احمد فگار ولسوال گذره، غلام محمد فدائی ولسوال ( حاکم ) زنده جان و پشتون زرغون، محمد امـین کیوان ، حبیب رحییق ، عبد الرحیم زیـار مل ، سید کمال ژیـان،
کبل فراهی، نبی شوریده ، دلدار وفاکیش ، گل آقا بائس ( یـا باعث) ، فتاح نوشین پسر خلیفه امـیر خیـاط معاون لیسه مـهری ، طاهر شاهد ، سلطان محمد عزیزملاریـا، جوکت سنگه باور و ریس صحت عامـه ، عارف زوری و آصف زوری ، علی / گل آمر مکتب موفق." 8
تا اینجا هر چه خواندیم ، نظر نویسنده کتاب 24 حوت را با امانت داری اقتباس نموده وانگیزه های قیـام و مردم قیـام گر ومسیر و اه قیـام بیست وچهارم حوت را بـه خوانش گرفتیم. ارز یـابی هر فرد از متون بالا یقینن متفاوت خواهد بود.
آنچه ثابت و استواتر خواهند ماند هانا دو طرف اصلی درون هرات بود.
دولت کودتاچی هفت ثور و حامـیان شوروی اش کـه قیـام را سر کوب نمودند.
مردم وتوده های کـه رستاخیز را برپا ساختند و با شعور وآگاهی کـه در ذهن شان درون همان محیط اجتماعی طی سالها شکل گرفته بود ، از حیثیت و شرف و زندگی مادی ومعنوی خود دفاع نموده وصفوف قیـام را باخون خود گلگون ساختند. اسلام وآگاهی اسلامـی مردم از آغاز که تا سرکوبی قیـام وتا امروز درون سرزمـین خواجه عبد الله انصار وخاک اولیـا نشان دادکه مردم هرنوع تعرض بـه دین وآیین شان را بـه هیچ نام ونشانی پذیرا نمـیگردند.
خواننده های ارجمند وگرامـی !
آنچه بطور عام وخاص از کتاب " قیـام 24 حوت " درون برگ ها و صفحه های پیشتر تایپ نموده و در برابر چشمان شما قرار دادم ، فقط بخاطر یـاد و بود و گرامـی داشت از قیـام مردم هرات و بررسی آن بود و است . بررسی قیـام درون کتاب نامبرده از یک دیدگاه معین وتاجائی هم ایدولوژیک سازی و جنگ ایدولوژیک انتی کمونیستها برضد گویـا کمونیستها است. . همچنان انتی کمونیستی جلوه قیـا م مردم درون 24 حوت کـه در مطالب کتاب بالائی بیش از همـه تبلور یـافته است. سند بالائی به منظور من نـه تنـها حایز اهمـیت هست بلکه نیـاز بـه تجزیـه و تحلیل همـه جانبه وموشگافانـه دارد و مـیتواند مارا بـه شناسائی بیشتر از انگیزه ها و علل قیـام ، نقش مردم ، صفوف و اقشار مردم ، نقش رهبری ملکی و نظامـی ، حرکت سازماندهی شده ، حرکت وسیع خود جوش و خودبخودی ، سرکوب توسط قوای عسکری ، دودستهدر قوای زلمـی کوت و پیوستن برخی از قواندانـهای زلمـی کوت یـا قوای نظامـی بـه قیـا م مردم ، اوج قیـام و در فرجام سرکوب قیـام مردم توسط قوای نظامـی از هوا و زمـین از یک دیدگاه معین نویسندگان کتاب کمک کند .
انگیزه ها ی قیـام که تا حدی درون بالا بـه شکل روشنتر بیـان گردیده هست ، اما بـه هیچ وجه نمـیتواند مانع تحقیقات جدی تر گردد. اگر درون بالا توجه بـه انگیزه های قیـام ونیروهای محرکه قیـام و اندیشـه و تفکر رهبری کننده قیـام بیست وچهارم حوت صورت گرفته هست ، این یک جانب قضیـه هست ، ببینیم کـه در جانب دیگر قضیـه یعنی درون جانب کودتاچیـان هفتم ثور 1357 و رهبران تزاران نوین کریملن چه دیدگاه هایی وجود داشته است.
تا اینجا از قیـام ورستاخیزمردم درون هرات و سر کوب قیـام خواندیم.
اینک بخش دیگر یعنی بخش دولت وقدرتمندان حکومت ایرا مـی خوانیم کـه خود را حزب دیموکراتیک خلق جا مـیزدندو از اربان شوروی خود کمک خوا سته بودند که تا قیـام را سرکوب نمایند. گرچه این یـاد آوری از قیـام بیست وچهارم حوت بسیـار بـه تفصیل ارایـه مـیگردد و ممکن حوصله خواننده هایی بسرآمده باشد و یـا بیـاید، باز هم آرزومندم که تا خوانندگان ارجمند با باری و حوصله فراخ این یـاد نامـه قیـام 24 حوت را بخوانش بگیرند و درسهایی بیشماری را به منظور نسل کنونی و نسل هایی بعدی جامعه جمع بندی نماییم.
.بخاطر بسپاریم کـه در آخرین بخش های یـاد داشتهایی از قیـام بیست وچهارم حوت خواندیم کـه :
"اشغالگران و نوکران شان با استفاده از تاریکی شب هرجا صف آرائی کرده قدرت اهریمنی و شیطانی خودرا بر شـهر مستقر ساخته بودند و بر سر هر کوچه چند که تا از شیطان های خبیث از این دژخیمان سیـاه اندرون اخذ موقع کرده بودند که تا مجاهدان بر حق را کـه به ادای جهاد خویش مـی پردازند بیـازارند. "
" پرواز طیـاره ها درون این روز بر راهیـان راه حق بیداد مـیکرد کـه مجاهدان مردانـه وار بـه دور شمع مکتب قران پر و بال مـیسوختند و جان مـیدادند. "
مطالعه سند محرمانـه از کتاب " ارتش سرخ درون افغانستان / اثر بوریس گروموف قوماندان ارتش چهلم شوروی و.." مارا درون روشنی زیـاد تر قرار مـیدهد و از همـه مـهمتر اینکه رهبری حزب گویـا دموکراتیک خلق هیچ نوع بالای کارگر، دهقان، عسکرو صاحب منصب اعتبار و اعتماد نداشته و از شوروی تقاضای کمک مـینماید و حتی خواهان آن بوده هست تاقوای نظامـی شوروی از هوا و زمـین با "علامـه قوای افغانی" قیـام هرات را سرکوب نماید . اتکا بـه ارباب به منظور سرکوب مردم و تلاش به منظور حفظ قدرت و در اریکه قدرت ماندن و دها مساله دیگر بایست مورد ارزیـابی دقیق و موشگافانـه قرار گیرد.
من خودم همـین اکنون درون حین نبشتن این جملات دارای نفرت بی اندازه درون برابرسرکوبگران قیـا م مردم هرات مـیباشم، اما مـیخواهم دیدگاه های دیگر را نیز از چشم انداز دیگری درون مورد قیـام حوت خونین و بعدا ارائه اسناد محرمانـه "حزب کمونیست شوروی "را درون برابر چشمان نقاد و تحلیل گر و شکاک شما قرار بدهم. ازاینر و ارزیـابی از متن قیـام یک مطلب هست و ارزیـابی از متن کتاب نوشته شده بنام" قیـام 24 حوت "مطلب دیگر.
امـید وارم بتوانم این دومساله را ازهمدیگر تفکیک نموده و به ارزیـابی هریک بطور جداگانـه بپردازم. خواهشمندم که تا خوانندگان این مطلب بتوانند بـه تجزیـه و تحلیل قیـام حوت خونین هرات بپردازند ومن هم سهم خود را ادامـینمایم..
اما عده ای از مورخین رنگارنگ ، پروفیسوران ، اکاد مـیسین ها، کاندید اکادمسین ها ، محققین ، دکتوران جامعه شناسی و حتی افرادی وجود دارند کـه متن شناسی را مـیدانند و چه بهتر کـه از روی متون نشر شده بـه ارزیـابی قیـا م حوت خونین هرات بپردازند. جای مطالعه و مصاحبه های زیـادی خالیست کـه باید بـه آن توجه کرد.
یک : عده ازطرفدران رژیم "خلق "وپرچم و شوروی هنوز زنده اند و در صفحه و سایت های رنگارنگ نوشته هائی دارند کـه هر یک امروز خود را هنوز هم " دموکرات " جلوه مـیدهند و هر روزه درون هر صفحه مـینویسند . چه بهتر خواهد بود کـه آنـها هم قیـام حوت هرات را ارزیـابی نمایند وبرخورد خودشان ویـا رهبران و رفقای حزبی و بین المللی شان را مورد ارزیـابی قرار دهند.
دو :عده ایکه هنوز خودرا گرداننده ای قیـام حوت خونین مـیدانند و در نوشته 24 حوت کـه از آن نام بردم حتی آدرس مـیدهند ، مـی بایست امروز یک بار دیگر قیـام حوت را بازنگری نمایند و نقاط قوت و ضعف قیـام را و خودرا بـه ارزیـابی بگیرند . ودریـابندکه با ایدولوژیک سازی جنگ وقیـام بـه کجا رسیده اند.؟
سه :عده ایکه ممکن تاهنوز ارزیـابی هایی داشته باشند و من متاسفانـه آنرا نخوانده ام ، اگر ممکن باشد آدرس و نشرات را درون صفحه های اینترنیتی منتشر سازند که تا دیگران نیز از ارزیـابی ها و تحلیل های شان فیض ببرند .
امـیدوارم آن عده از هموطنان ام کـه از درس و تحصیل و علم ودانش بهره کافی و وافی دارند ؛ این گره را بگشایند ، که تا مردم ما بتوانند درون آینده درسهای مثبت ومنفی قیـام حوت خونین را بخاطر بسپارند و نسل های آینده بدانند کـه این همـه خون ها به منظور چه نثار گردید و پاسداران واقعی خونـهای ریخته شده کیـانند و در چه حالی قرار دارند ؟
برای اینکه بتوانیم دیدگاه های سرکوبگران قیـام را خوبتر بشناسیم وبدانیم ، نیـاز بـه خواندن اسناد محرم وسری ای داریم کـه در شوروی وقت موجود بود و امروز به منظور هیچ انسانی سری بوده نمـیتوانند.
نگاهی بـه صحبت تیلفونی مـیان سردمداران حزب بـه اصطلاح دیموکراتیک خلق و رهبران تزاران نوین درون کریملن بخاطر سرکوب قیـام توده ها :
__
نگاهی بـه اسناد محرمانـه و جلسه های درونی و در بسته و تیلفون های تره کی امـین و گرومـیکوو کاسیگین و.. :
"اعضای دفتر سیـاسی کمـیته مرکزی حزب کمونیست اتحادشوروی بـه تاریخ 17 مارس درون ساختمان کمـیته مرکزی " خارج برنامـه "{ یعنی درون جلسه فوق العاده و اضطراری . تذکر از ب. س. } گرد هم آمدند... بریژنف ضمن گفتگوی تیلفونی با کریلینکو { عضو دفتر سیـاسی حزب کمونیست شوروی _ م }از خانـه ییلاقی خود ، گفت :
این موضوع هیچ تاخیری را روا نمـیدارد ، من همـین فردا مـی آیم. "
" خیلی محرمانـه درون یک نسخه
" گرومـیکو:
برپایـه آخرین گزارشـهایی کـه ما از افغانستان چه بـه شکل رمز وچه از طریق گفتگو های تیلفونی با مستشار ارشد نظامـی خود رفیق گوریلف و کاردار سفارت ، رفیق الکسی اوف بـه دست آورده ایم ، اوضاع درون افغانستان بـه شدت وخیم گردیده هست و اکنون استان هرات درون مرکز ناآرامـی ها قرار دارد. درون هرات بـه گونـه ایکه از تلگرامـهای پیشین بر مـی آید، لشکر 17 ارتش افغانستان مستقر است. اکنون اطلاح گرفته ایم کـه این لشکر از هم پاشیده است. نیروی توپچی و بخشی از نیروهای پیـاده کـه در ساختار این لشکر شامل بودند، بـه جانبداری از شورشیـان برخاسته اند..."
" تخمـین شمار شورشیـان دشوار هست ، اما رفقای ما مـیگویند کـه سر بـه هزاران مـیزنند، درست هزاران...
کریلینکو
درست همـین طور... فشرده اینکه نظر بـه گزارش امـین، رهبری افغانستان درون رابطه با این رویدادها هیچگونـه ناراحتی احساس نمـیکند.
گرومـیکو
آری امـین حتی گفت کـه اوضاع افغانستان عادی هست . او گفت کـه هیچ سرکشی ای از سوی استانداران گزارش نگردیده است. اما درون واقعیت ، بـه گونـه ایکه رفقای ما گزارش مـیدهند، اوضاع درون هرات و برخی از جاها پرتنش است.
تدبیرهایی راکه ما به منظور افغانستان اتخاذ کرده ایم ، درون پیشنـهادهایی کـه در دست دارید ، بازتاب یـافته اند . مـی خواهم بگویم کـه مابرای پاسداری از مرزهای افغانستان ده ملیون روبل { معادل پانزده ملیون دلار } دیگر اختصاص داده ایم { 9 }
نگاهی بـه گزارش دو نظر پنـهان و پوشیده درون کمـیته مرکزی شوروی و دولت خلقی هاو پرچمـی ها و شورش و سرکوب نمودن شورش هرات درون 24 حوت 1357:
کریلینکو گفته بود کـه " .. نظر بـه گزارش امـین ، رهبری افغانستان ، درون رابطه بـه این رویدادها هیچ گونـه ناراحتی احساس نمـیکند.
گرومـیکو : آری ، امـین حتی گفت کـه اوضاع افغانستان عادی هست . او گفت کـه هیچ سرکشی ای از سوی استان داران گزارش نگردیده هست ....
از امـین پرسیدم – شما کدامـین ناخشنودی را از سوی کشور همسایـه و یـا ضد انقلاب داخلی، روحانیون و مانند اینـها انتظار ندارید؟ امـین قاطعانـه پاسخ داد- نـه . به منظور رژیم تهدیدی وجود ندارد. درون پایـان خواهش کرد که تا درود های اورا بـه اعضای دفتر سیـاسی بـه ویژه ال.ای. بریژنف برسانم . این بود گفتگوی امروزی من با امـین.
سه ساعت بعد ، از رفقای خود اطلاع گرفتیم کـه در هرات نابسامانی ها یی رخداده است. یک هنگ توپخانـه . یگ هنگ پیـاده بـه روی مواضع خودی آتش گشوده و به شورشیـان پیوسته اند. درون نتیجه بخشی از لشکر 17 بـه دولت وفادار مانده کـه از هرات پاسداری مـیکنند.....نیم ساعت دیگر مابازهم از رفقا اطلاع گرفتیم کـه رفیق تره کی ، مستشارارشد نظامـی، رفیق گوریل او ف و کاردار سفارت رفیق الکسی اوف را نزد خود فراخوانده است. موضوع گفتگو از چه قرار بود؟ مقدم برهمـه او از اتحاد شوروی درون زمـینـهء تهیـهء جنگ افزار ، مـهمات و خوار وبار کمک خواست، چیزی کـه ما درون اسناد ارائه شده بـه دفتر سیـاسی ، به منظور بررسی درون نظر گرفته ایم. آنچه بـه کمک نظامـی مربوط مـیگردد.
تره کی بـه گونـه ضمنی گفت کـه ممکن هست هم کمکهای زمـینی و هم کمکهای هوایی لازم بیـافتد.اینرا حتما به معنی لزوم گسیل سپاهیـان پیـاده نظام و هم نیروی هوایی { شوروی} بـه افغانستان دانست. فکر مـیکنم کـه ماحین کمک بـه افغانستان حتما به مـهمترین اصل تکیـه کنیم و آن اینکه تحت هیچ شرایطی نمـی توانیم افغانستان را از دست بدهیم. ما الان 60 سال هست که با آنان درون سایـه صلح وحسن همجواری زیست مـیکنیم.هرگاه حالا افغانستان را از دست بدهیم ، از اتحاد شوروی رو برمـیگرداند و این امر ضربه شدیدی بـه سیـاست ما وارد مـی آورد.البته یک روی قضیـه اینست کـه ارتش جانبدار خلق باشدو قضیـه کاملا سیمای دیگری بـه خود مـیگیرد..... بـه گونـه ای کـه رفقا گوریل اوف و الکسی اوف اطلاع داده اند ، روحیـه رهبران افغان همچون تره کی چندان رضایت بخش نیست.
مارشال اوستین اوف :
من علاوه بر رفیق الکسی اوف با رفیق گوریل اوف مستشار ارشد نظامـی ما درون کابل همـین چند لحظه پیش تیلیفونی تماس گرفتم . وی گفت کـه رهبران افغانستان از وضع پدید آمده ناراحت شده اند. وضع بـه ویژه درون استان هرات و نیز درون استان پکتیـا خراب است. چیزی کـه بسیـار ناگوار هست ، آنست کـه لشکر محافظ هرات نامطمئن هست و فرمانده لشکراکنون درون فرود گاه شـهر هست ، دقیقتر اینکه با پنـهان شدن درون آنجا روشن هست که هیچ عمل نیروهای وفادار بـه دولت را رهبری نمـی کند.
در نظر هست سپیده دم فردای 18 مارس گروه های عملیـاتی بـه سوی هرات فرستاده شوند.ما بـه رفیق تره کی ارائه طریق کرده ایم برخی از یگانـهارا بـه منطقه بروز شورش پیـاده نمایند. او بـه نوبه خود پاسخ مـیدهد کـه دست زدن بـه چنین عمل دشوار است، زیرا درون سایر نواحی نیز نا آرامـی است. فشردهء سخن اینکه آنان چشم بـه راه ورود نیروهای زیـادی از سوی اتحاد شوروی اعم از پیـاده . . نیروی هوائی استند.
اندروپ اوف :
{ رییس کاب، بعد ها دبیر کل کمـیته مرکزی حزب}
آنـها امـیدوارند کـه ما بر شورشیـان ضربه وارد کنیم .
کریلینکو :
پرسشی مطرح مـیگردد مبنی براینکه هرگاه ما سربازان خود را آنجا وارد کنیم آنان با چهانی خواهند جنگید؟ با شورشیـان ؟ شمار زیـادی از روحانیون بـه شورشیـان پیوسته اند. این روحانیون مسلمان اندو درون مـیان آنان { شورشیـان} تعداد بسیـار زیـاد از مردم وجود دارند. بـه این ترتیب ما که تا اندازه زیـادی با مردم درون جنگ هستیم.
الکسی کاسیگین { نخست وزیر } :
ارتش افغانستان چگونـه هست و چند لشکر دارد ؟
مارشال اوستینوف :
ارتش افغانستان ده لشکر دارد و بیش از صد هزاراست .
گرومـیکو:
تا کنون توازن نیرو مـیان هواداران دولت و شورشیـان چندان روشن نیست. درون هرات وقایعی رخداده کـه رویـهمرفته پر تلاطم اند، زیر بیش از هزاران نفر کشته شده اند ولی انجا هم وضعیت روشن نیست.
اندورپ اوف :
البته شورشیـان رخنـه کرده بـه قلمرو افغانستان ، درون گام نخست بـه آن مـی پردازند کـه نا آرامـی بـه راه اندازند و مردم افغانستان را بـه سوی خود بکشانند.
کاسیگین : فکر مـیکنم حتما مسوده فیصله نامـه پیشنـهاد شده را جدا" تصحیح نمود. بـه هیچ وجه درست نیست واگذاری جنگ افزار ها را که تا ماه اوریل بـه تاخیر بیـاندازیم. حتما همـه چیز را همـین الان بدون تاخیر داد . درهمـین ماه مارس. دوم اینکه بـه گونـه ای حتما رهبری افغانستان را از نظر روانی حمایت کرد. من پیشنـهاد مـیکنم تدبیرهای زیر اتخاذ گردد:
به تره کی اطلاع داده شود کـه ما بهای گاز را از 15 روبل بـه 25 روبل درون ازای هر هزار متر مکعب بالا مـیبریم.
{ یک روبل معادل 1،65 دلار امریکائی } این کار امکان مـیدهد با با افزایش بهای گاز مخارجی را تامـین کرد کـه برای آنان درون رابطه با خرید جنگ افزار و سایر مواد ، بروز مـیکند. بـه نظر من لازم هست ، این جنگ افزار هارا بـه گونـه رایگان درون اختیـار افغانستان گذاشت و از 25% چیزی یـاد آوری نکرد."
دیگران : درست است.
کاسیگین :
سوم اینکه ما درون نظر داریم به منظور آنان 75000 تن گندم بدهیم.من فکر مـیکنم کـه باید این مساله را مورد بازنگری قرار داد و برای افغانستان صد هزار تن گندم داد... گذشته از اینـها کـه در اینجا نوشته شده هست به ارز آزاد. کدام ارز آزاد؟
ما نمـی توانیم چیزی از آنـها دریـافت کنیم ".( * )
مارشال اوستین اوف :
تمام آنچه کـه در مسوده مصوبه درون باره واگذاری جنگ افزار بـه افغانستان نوشته شده است، همـه عملی خواهد گردید ، همـین حالا تحویل و ارسال انـها انجام مـیگیرد. متاسفانـه من نمـی دانم ، ایـا ما خواهیم توانست که تا اوریل همـه چیز را تحویل بدهیم ؟ این کار خیلی دشوار خواهد بود. من خواهش مـیکنم درون رابطه بـه تحویل جنگ افزار ها، مصوبه بـه طوری کـه اینجا آمده هست ، تصویب گردد. آنچه مربوط بـه پرداخت بهای این جنگ افزار ها مـیگردد ، ان را حذف مـیکنیم.
کاسیگین : همـه چیز حتما بی درنگ تحویل داده شود. درست از همـین فردا.
مارشال اوستین اوف :
خوب ما اینکار را مـیکنیم و حتی کنترول هم مـیکنیم کـه فردا تحویل شوند.
لینکو :
جنگ افزار ها حتما در ماه مارس تحویل داده شوند.
کاسیگین :
... من مـیخواهم این موضوع را مطرح نمایم :
هرچه کـه بگویید ، هم تره کی و هم امـین واقعیت امر را از ما پنـهان مـیکنند. ما تاکنون بـه تفصیل نمـیدانیم کـه در افغانستان چه مـیگذرد؟
چگونـه انان اوضاع را ارزیـابی مـیکنند؟ اخر آنـها که تا کنون منظره را با رنگهای رنگین کمان ترسیم مـیکنند. اما درون واقعیت امر ما مـیبینیم کـه انـها آدمـهای خوبی هستند، اما چیزهای بسیـاری را از ما پنـهان مـیکنند. علت آن چه هست ، دانستن آن دشوار است.
من فکر مـیکنم ، رفیق گرومـیکو کـه ما حتما مسله سفیر را حل کنیم. سفیر کنونی ما شخصیتی قدرتمند نیست و او آنچه را لازم هست انجام نمـیدهد. افزون برآن من لازم مـیدانم کـه شمار دیگر مستشاران مجرب نظامـی را بـه افغانستان بفرستیم. بگذار بدانند درون ارتش چه مـیگذرد؟
بعد من فکر مـیکنم کـه اتخاذ تصمـیم های سیـاسی لازم مـیباشد. ممکن هست مسودهء چنین مصوبه ء سیـاسی رارفقای وزارت امور خارجه ، وزارت دفاع ، کا، گی، بی و شعبه امور بین المللی کمـیته مرکزی حزب تدوین نمایند. روشن هست که ایران ، چین و پاکستان با تمامـی تدبیرهاو روشـها ضد انقلاب عمل خواهند کردو به منظور دولت قانونی افغانستان مزاحمت خواهند کرد و کلیـه کارکردهای آن را بی ارج خواهند گردانید. درست همـین جا هست که حمایت سیـاسی از تره کی و حکومت وی لازم مـی افتد . البته کارتر نیز ضد رهبری افغانستان خواهد برخاست. درون صورت لزوم نیروهای نظامـی با چهانی خواهیم جنگید ؟......
درواقعیت امرتا همـین اکنون تیرباران مخالفان ادامـه دارد. ایشان تقریبا تمامـی رهبران نـه تنـها رده بالا بلکه رده متوسط گروه پرچم را نابود کرده اند.....
اوستینوف :
فکر مـیکنم درون صورت گسیل نیرو ما نباید تحت هیچ شرایطی یگانـهای رزمـی خویش را با واحد ها افغانی درون آمـیزییم.
کاسیگین :
ما حتما یگان های رزمـی خودرا تشکیل بدهیم، به منظور انان آیین نامـه تدوین کنیم و آنان را تحت فرماندهی ویژه گسیل داریم.
اوستینوف :
ما دو امکان عملیـات رزمـی را تدوین نموده ایم. امکان اول اینکه ما طی یک شبانـه روز بـه افغانستا ن لشکر 105 هوابرد و لشکر 68 موتوریزه را درون حوالی مرز مستقر بسازیم. درون این صورت لشکر 5 زرهی درون امتداد مرز باقی خواهد ماند. بـه این ترتیب طی سه شبانـه روز ما به منظور اعزام نیروها آماده خواهیم بود. اما تصمـیم سیـاسی درون این باره لازم است.
کریلینکو :
رفیق اوستینوف مساله را درست مطرح مـیکند. به منظور ما لازم هست تا درون مقابل شورشیـان اقدام کنیم. درون سند نیز حتما در این باره بـه گونـه ء مشخص گفتگو شود. افزون برآن حتما به تره کی تاکید کنیم کـه هرگاه کار بـه اعزام سپاهیـان ما بکشد، انگاه حل مساله بـه زمـینـه نیـاز دارد.ما نمـی توانیم بدون درخواست حکومت افغانستان نیروهای خود را اعزام نماییم. بگذار رفیق تره کی نیز این را بداند و در گفتگوی رفیق کاسیگین با تره کی درون این باره لازم است، یک طوری مستقیم صحبت شود. افزون برآن لازم هست به تره کی گفته شود کـه تاکتیک خود را عوض نمایند. تیرباران ، شکنجه و اعمالی از این دست را نمـیتوان بـه مقیـاس گسترده بـه کار گرفت. مساله مذهب ، روابط با جماعات مذهبی اهمـیت بسیـار دارد. حتما به تره کی با قاطعیت گفته شود کـه نباید دست بـه عمل غیر مجاز بزنند. اسناد را لازم هست همـین فردا آماده کرد . فردا ما با لئونید ایلیچ (بریژنییف ) م مـیکنیم. کـه این کار را چه گونـه بهتر مـیتوان انجام داد.
اندروپ اوف :
در هرات بیش از بیست هزار نفر از مردم درون شورش شرکت کرده اند. آنچه مربوط بـه مذاکرات با تره کی مـیگردد ، فکر مـیکنم بهتر هست رفیق کاسیگین با تره کی گفتگو کند......
لازم هست تا ما بـه تدوین مصوبهء سیـاسی پرداخته و در نظر داشته باشیم کـه احتمالا برما برچسپ تجاوز گری خواهند زد. نمـی توانیم افغانستان را از دست بدهیم.
پوناماری اوف :
... انجارا ببینید کـه یک گروه بیست هزار نفری شورشیـان پیروز مـیشوند . مقدم برهمـه حتما تمام کارهای لازم را توسط نیروهای ارتش افغان انجام داد ، بعدا هرگاه واقعا نیـاز پیش بیـاید، سپاهیـان خود را اعزام کرد.
کاسیگین :
... هرگاه ما انجا سرباز اعزام نماییم ، بایست دلایل مقتضی را گرد بیـاوریم و همـه را مفصلا بحث کنیم. ممکن استی از رفقای مسئول به منظور روشن ساختن مفصل تر اوضاع درون محل بـه افغانستان برود. شاید رفیق اوستینوف یـا یک رفیق دیگر.... ما درون افغانستان 550 مشاور نظامـی داریم. انـها حتما تناسب نیرو را درون ارتش بدانند.
گرومـیکو :
... تنـها یک موضوع روشن است- ما نمـیتوانیم افغانستان رابه دشمن بدهیم. چگونـه بـه این هدف برسیم، حتما فکر شود.
کاسیگین :
همـه ء ما یک دیدگاه داریم : افغانستان را نباید از دست بدهیم درون گام نخست حتما سند سیـاسی ترتیب گردد. حتما کلیـه ء ابزارسیـاسی به منظور کمک بـه رهبران افغانستان جهت تحکیم قدرت استفاده شود. همچنان کمکهایی را عملی کرده و انجام عملیـات نظامـی را بـه مثابه اقدام نـهائی مـی گذاریم.
.....
کریلینکو
دشواری اینجاست کـه بسیـاری از فرماندهان را درون ارتش یـا باز داشت و یـا تیر باران کرده اند و این امر تاثیر منفی و بزرگی برجای گزارده است.
گرو مـیکو :
... درون هرحال حتما گفت کـه رهبران افغانستان بسیـاری از مسایل رااز ما پنـهان مـیدارند و نمـی خواهند با ماراست باشند. این امر خیلی درد آور هست .
اندروپوف :
به نظر من لازم هست کشورهای سوسیـالیستی را درون جریـان این اقدامات بگذاریم.
کریلینکو :
رفقا ما درون این باره زیـاد صحبت کردیم . دیدگاه های ما روشن است. بیـایید نتیجه گیری نماییم.
1 : لازم هست رفیق کاسیگین کار تدوین سند ارایـه شده رابرعهده بگیرد....
2- لازم هست تا رفیق کاسیگین با رفیق تره کی گفتگو کند...
3-مساله تدوین سند سیـاسی را با توجه بـه تبادل افکار درون باره مشی ما درون ر ابطه بـه افغانستان برعهده رفیق گرومـیکو ، رفیق اندورپوف ، رفیق اوستینوف و رفیق پوناماری اوف بگذاریم .
4- بـه منظور جلوگیری از مداخلات پاکستان درون امور افغانستان ، حتما ازطریق وزارت امور خارجه با این کشور تماس گرفته شود.
5- من فکر مـیکنم کـه مابایدبا پیشنـهاد رفیق اوستینوف درون رابطه با کمک بـه ارتش افغانستان درون زدایش ناهنجاریـهایی کـه با آن رو برو گردیده است، توسط نیروهای نظامـی ما موافقت کرد.
9- لازم هست به دقت بیـاندیشیم کـه به الزاماتیکه سایر کشورها بـه اتحاد شوروی وارد خواهندکرد، و ما را بـه این تجاوز و از این قبیل متهم خواهند گردانید ، چگونـه پاسخ دهیم .
10- بـه وزارت دفاع اجازه داده شودتا دو لشکر را بـه مرز مـیان افغانستان عزام و سر انجام بـه گونـه ایکه اینجا پیشنـهاد گردید کشورهای سوسیـالیستی رااز تدبیر هایی کـه ما اتخاذ نموده ایم ، مطلع ساخت."
اینک توجه شما را بـه خواندن بخشـهای یک گزارش خیلی سری و بخش خاص کـه گفتگوی تلفونی کاسیگین و تره کی هست جلب مـینمایم.
""گفتگوی تلفونی بـه کمک مترجم :
کاسیگین : بـه رفیق تره کی بگویید کـه من مـیخواهم از سوی رفیق بریژنف و اعضای دفتر سیـاسی بـه وی درودهای های فراوان را بفرستم.
تره کی : سپاسگذارم.
کاسیگین : .. رفیق تره کی ممکن هست اوضاع افغانستان راشرح دهید
تره کی : اوضاع خوب نیست . رو بـه خرابی دارد. طی ییم ماه گذشته از سوی ایران نزدیک بـه چهار هزار نفر نظامـی با لباس غیر نظامـی بـه افغانستان فرستاده شده اند. حالا تمام لشکر 17 پیـاده بـه علاوه واحد های توپخانـه و دفاع هوایی کـه به روی هواپیمای ما آتش گشوده اند، درون دست آنان است. درون شـهر جنگ درون جریـان هست .
کاسیگین : تعداد افراد لشکر چند هست ؟
تره کی : نزدیک بـه 5000 نفر، کلیـه مـهمات و انبارها بدست آنان است.
کاسیگین : آنجا به منظور شما چند نفر مانده هست ؟
تره کی : 500 نفر.انـها تحت رهبری فرمانده لشکر درون فرودگاه شـهر مستقرند. به منظور تقویت آنان ما با هواپیما ها از کابل گروه عملیـاتی پیـاده نموده ایم. این گروه از بامداد امروز آنجا قرار دارند.
کاسیگین :
در مـیان کارگران ، شـهر نشینان و کارمندان هرات، آیـاانی هستند کـه از شما پشتیبانی کنند ؟
تره کی : پشتیبانی فعال از سوی مردم شـهر دیده نمـیشود. مردم کاملا زیر تاثیر شعار ی شیعیـان مانند " سخنان بیخدایـان را باور نکنید و به سوی ما بیـائید " قرار گرفته اند. تبلیغات بر این پایـه مبتنی است..
کاسیگین : جمعیت هرات چند هست ؟
تره کی : حدود 200 که تا 250 هزار نفر . مردم با درون نظرداشت تحول اوضاع عمل مـیکنند. هرجاکه آنرا بکشانند، بـه همانجا مـی روند. حالا آنـها از جانب مقابل پشتیبانی مـیکنند.
کاسیگین : شما دور نمای اوضاع را درون هرات چگونـه مـی بینید؟
تره کی : فکر مـیکنم کـه امروز شام یـا فردا صبح هرات سقوط مـیکند و کاملا بـه دست مخالفان خواهد افتاد.
کاسیگین : آینده راچگونـه پیش بینی مـیکنید؟
تره کی : ما معتقدیم کـه مخالفان واحدهای تازه ای را تشکیل داده و به پیش روی ادامـه خواهند داد .
کاسیگین :
شما نیرو ندارید کـه آنان را شکست بدهید ؟
تره کی : کاش مـی داشتیم...
کاسیگین : شما درون رابطه بـه این مساله چه پیشنـهاد هایی دارید؟
تره کی : ما خواهش مـیکنیم کـه شما بـه ما کمکهای عملی ، انسانی و تسلیحاتی کنید.
کاسیگین : این مساله خیلی دشوار است.
تره کی : درون غیر این صورت شورشیـان بـه سوی قندهار حرکت کرده و پس از آن بـه سوی کابل خواهند آمد. ایران وپاکستان روی یک برنامـه برضد ما عمل مـیکنند و به همـین خاطر اگر شما حالا بـه هرات ضربه بیـاورید، ممکن هست انقلاب را نجات بدهیم.
کاسیگین : جهانیـان همـه از این کار آگاه خواهند شد. شورشیـان دستگاه مخابره دارند ، آنـها فورا اطلاع خواهند داد.
تره کی : تمنا مـیکنم ، کمک کنید.
کاسیگین : ماباید درون بارهء این مساله رایزنی کنیم.
تره کی : که تا شما م کنید ، هرات سقوط خواهد کرد و آنگاه درد سرهای بزرگتری هم به منظور اتحاد شوروی و هم به منظور افغانستان بـه بار خواهد آمد....
کاسیگین :هرگاه بـه شما سریعا تعداد بیشتر هواپیما و جنگ افزار بدهیم ، شمانمـیتوانید ، واحد های تازه ایرا آرایش بدهید ؟
تره کی : اینکار زمانی زیـادی را درون بر مـیگیرد ، اما هرات از دست مـیرود.
کاسیگین :
شما چه عملکردها یـا اعلامـیه هایی ایرا از ما توقع دارید ؟ دیدگاه های شما درون بارهء این مساله درون عرصه تبلیغات چگونـه هست ؟
تره کی : حتما کمکهای تبلیغاتی و عملی را باهم توام ساخت . من پیشنـهاد مـیکنم که تا شما بـه روی تانک ها و هواپیماهای خود علایم افغانی بزنید . هیچی چیزی نخواهد دانست. نیروهارا حتما از جانب تورغوندی و کابل بـه هرات سوق داد.
کاسیگین : که تا کابل حتما راه پیمود.
تره کی :
تورغندی خیلی بـه هرات نزدیک هست ، اما مـیتوانید سربازان را با هواپیما بـه کابل بفرستید. هرگاه شما سربازان تان را بـه کابل بفرستید و انـها از کابل بـه هرات فرستاده شوند ، بـه عقیده ما هیچی چیزی نخواهد دانست . همـه فکر خواهند کرد کـه آنـها سربازان دولتی افغانی اند.
کاسیگین :
هرگاه ما با هواپیما به منظور شما سریعا" زره پوش ، خمپاره اندازو مـهمات لازمـی بفرستیم ، شما متخصصانی کـه بتوانند این سلاح هارا استعمال کنند ، پیدا خواهید توانست ؟
تره کی :
من بـه این سوال نمـی توانم پاسخ دهم ، تنـها مشاوران شوروی مـیتوانند پاسخ بدهند.
کاسیگین :
یعنی مـیتوان چنین دانست کـه افغانستان کادرهای مجرب نظامـی یـا ندارد یـا بسیـار کم دارد اما درون اتحاد شوروی صد ها افسر افغانی دوره های آماده گیرا گذرانده اند.این همـه افسر کجایند؟
تره کی : بیشترشان مسلمانان ارتجاعی اند، بـه آنـها نمـیتوانیم تکیـه کنیم، بـه آنـها اعتماد نداریم.
کاسیگین :
نفوس کابل حالا چند نفر هست ؟
تره کی :
نزدیک بـه یک ملیون نفر.
کاسیگین :
هرگاه به منظور شما سریعا" با هواپیمااسلحه بفرستیم شما نمـی توانید پنجاه هزار سرباز دیگر گرد بیـا ورید؟ چند نفر مـیتوانید جمع کنید ؟
تره کی :
ما مـیتوانیم تعدادی را جمع کنیم. درون قدم اول از مـیان جوانان ولی به منظور آنکه آنانرا آموزش بدهیم ، زمان درازی لازم است.
کاسیگین :
شما نمـیتوانید دانشجویـان راجمع کنید ؟
تره کی :
ما مـیتوانیم درون باره دانشجویـان و دانش آموزان کلاسهای یـازدهم و دوازدهم صحبت کنیم .
کاسیگین :
از طبقه کارگر نمـی توانید جمع کنید؟
تره کی :
طبقه کارگر درون افغانستان بسیـار کوچک است.
کاسیگین :
کشاورزان فقیر چه ؟
تره کی :
ما مـیتوانیم تنـها بر دانش آموزان ، دانشگاهیـان و تعداد کمـی هم کارگران حساب کنیم. ولی آموزش آنان داستان درازی دارد ، اما هرگاه لازم باشد، ما بـه هر اقدامـی دست خواهیم زد.
کاسیگین :
ما تصمـیم گرفته ایم بـه گونـهء رایگان ، عاجل بـه شما جنگ افزار بفرستیم و هواپیماها و هلی کوپتر های شمارا باز سازی کنیم. همچنان تصمـیم گرفته شده هست تا بـه شما صد هزار تن گندم تحویل داده شود و بهای گاز صادراتی شما را از 21 دلار درون برابر هر هزار متر مکعب بـه 37،82 دلار بالا ببریم.
تره کی : خیلی خوب ، اما حتما در بارهء هرات صحبت کنیم.
کاسیگین : بیـایید شما نمـیتوانید حالا چند لشکر از مـیان پیشگامانی کـه شما مـیتوانید بـه آنان اعتماد کنید ، نـه تنـها درون کابل ، بلکه درون دیگر جا ها هم تشکیل دهید. اسلحه لازم را ما به منظور شما مـی دهیم.
تره کی :
ما کادرهای افسری نداریم . پاکستان هم افراد و افسران خود را بـه لباس افغانی مـی فرستد.
چرا اتحاد شوروی نمـیتواند ازبیکها، تاجیکها و ترکمن هارا بـه لباس غیر نظامـی بفرستد ؟ زیرا کلیـه اقوام درون افغانستان شناخته شده هستند. اگر جامـه ء افغانی بپوشند و نشا نـه های افغانی بـه آنان زده شود ، هیچ نخواهد دانست . بـه نظر ما اینکار بسیـار آسان است. نظر بـه تجربه پاکستان دیده شده کـه این کار بسیـار آسان است.
کاسیگین :
... البته شما مساله را دست کم مـیگیرید. این یک مساله بسیـار پیچیده سیـاسی و بین المللی است. ما بار دیگر راجع بـه آن م مـیکنیم و به شما پاسخ مـی دهیم. من فکر مـیکنم کـه برشما لازم خواهد بود کـه واحد های تازه تشکیل بدهید. زیرا تنـها بـه نیروی اشخاصیکه از بیرون مـی آیند ، نـه مـیتوان تکیـه کرد. شما با توجه بـه تجربه انقلاب ایران مـی بینیدکه چگونـه توده ها توانستند امریکایی ها و آنانی را کـه تلاش
مـی ورزیدند خود را نگهبانان ایران بنمایـانند ، از انجا بیرون بیـاندازند. بـه هرحال بـه شما چنین قرار مـیگذاریم. م مـیکنیم و به شما پاسخ مـیدهیم. و شما درون کشور خود با نظامـیان خود و مشاوران ما م کنید. درون افغانستان نیروهایی هستند کـه شمارا با بـه مخاطره انداختن زندهخود ، حمایت مـیکنند و به خاطر شما مبارزه مـیکنند. این نیروهارا حتما همـین حالا مسلح ساخت.
تره کی : زره پوشـهارا با هواپیما بفرستید.
کاسیگین :
شما به منظور راندن این ماشینـها پرسنل دارید ؟
تره کی : به منظور 30 – 35 ماشین راننده داریم.
کاسیگین :
آنـها افراد مطمئنی هستند؟ همرا با ماشین بسوی مخالفان نخواهند رفت ؟ رانندگان ما زبان شمارا نمـی دانند.
تره کی :
شما ماشینـها را با رانندگانی کـه زبان مـیدانند ، بفرستید. تاجیکها و ازبیکها همزبان ما هستند.
کاسیگین :
من چنین پاسخی را از شما انتظار داشتم. ما رفقای شما هستیم و مبارزه مشترکی را بـه پیش مـیبریم. از اینرو نباید از یک دیگر دور شویم. ما بـه شما بازهم تیلیفون خواهیم زد و دیدگاه های خودرا بـه شما خواهیم گفت.
تره کی :
درودها و آرزوهای نیک مارا بـه رفیق بریژنیف . اعضای دفتر سیـاسی برسانید.
کاسیگین:
متشکرم. بـه تمامـی رفقای تان درود برسانید. به منظور شما قاطعیت درون حل مسایل، اعتماد بـه نفس و بهروزی آرزو مـیکنم. بـه امـید دیدار. " 10
آری خواننده ارجمند !
با خواندن گزارشی از 24 حوت از دو جانب یکی از طرف افرادی کـه خود را قیم مجاهدین مـیدانستند و دیگر از طرف دولتی کـه خود را خلقی مـیدانست ، خواندیم ودیدیم کـه :
مردم برضد ظلم وستم واستبداد درون هرات قیـام نمودند و خود جوش مردم از شکل بسیـار عادی و مخالفت با حرف بـه مخالفت مسلحانـه تبدیل گردیده وقوای نظامـی زلمـی کوت نیز دو شق شده و یکی طرف مردم را گرفته و بخش بسیـار کوچکی بـه طرفداری از کودتا چیـان پرداختند.
رهبران کودتاچی کـه داد از خلق و کارگر ودهقان وزحمتکش ، مردم وتوه ها و انقلاب مـیزدند ، به منظور سرکوب نمودن عمل انقلابی توده ها از بارگاه رهبران تزاران نوین کریملن تمنا مـینمودند که تا هر چه زود تر به منظور سرکوب قیـام بشتابند و رهبران کریملن نیز نمـیخواستند افغانستان را از دست بدهند.
این قیـام 24 حوت درون سال اول کودتای هفت ثور برپا گردید و سر انجام قیـام صد ها دهکده و روستا و وکوهسار وجنگلزار ها را درون سراسر افغانستان فراگرفت.
چند اول و بالاحصار درون کابل ، خروش رعد درون پکتیـا و یـا حسین کوت و صد ها خیزش دیگر.
هزاران انسان مسلح شدند و تا آخرین رمق بر ضد تجاوزگران رزمـیدند. این درس یکی از بزرگترین درسهایی هست که قیـام 24 حوت به منظور هر شاگرد تاریخ وسیـاست درون افغانستان بـه قیمت خون ملیونـها نفر داد.
در طرف دیگر نـه حزب کـه خود را دیموکراتیک خلق مـینامـید ، بـه اریکه قدرت ماند ونـه اتحاد شوروی سابقه و اقمارش.
اما که تا هنوز طرفداران سابقه حزب گویـادیموکراتیک خلق و شاخه ها وفرکسیون های رنگارنگ اش و تزاران نوین کریملن حاضر نشده اند ، درسهایی از شکست سیـاسی و ایدولوژیظامـی تاریخی شان را جمع بندی نمایند و کماکان درون سالهای پیشتر از نگاه فکری خود راقرار داده اند و در صدد مقایسه خود با رهبران تنظیم ها اند ونـه پاسخگو درون برابر منافع ملی و مردم افغانستان وتاریخ بخاک وخون کشیده شده افغانستان.
خواننده های ارجمند و گرامـی !
اینک توجه شمارا بـه ارزیـابی دیگری و با دید گاه دگری یعنی دیدگاه ملی – دموکراتیک از قیـام حوت خونین جلب مـینمایم.
در شماره های متعدد 23 ثور ارگان مرکزی اتحادیـه عمومـی محصلان افغانی درون خارج ، مطالب زیـادی درون مورد قیـام حوت خونین هرات منتشر شده بود کـه من مطلبی را از شماره هفدهم سال چهارم 1358 همان نشریـه خدمت شما تقدیم مـیدارم. البته حتما این مطلب را مانند مطالب بالا ئی دوباره تایپ نمایم وشاید درون حین تایپ نمودن مرتکب خطاهایی گردم کـه امـیدوارم درون آینده بـه اشتباهات پی و به اصلاح آن بکوشم.
" گزارش رسیده از هرا ت "
" 24 حوت زنده کننده 10 سرطان 1358 "
" اگر بادقت بیشتری صفحات تاریخ مبارزات خلق خود را مورد بررسی قرار دهیم ، درون هر ورق از صفحات تاریخ دور و نزدیک مـیهن خود با سیلی پیـاپی از قیـام ها، نـهضت ها با توفانـهای عظیم انقلابی مواجه مـیگردیم کـه نماینده روح پر فتوح و زندهء خلق سخت کوش ، آزاده و تسلیم نشدنی است. این قیـام ها درون وجود هزاران قهرمان با نام و گمنام و صد ها راد مردان دیگر کـه در طول تاریخ پر افتخار خلق خود خواهیم دید منعمـیگردد.
تاریخ افغانستان پر از صفحات درخشان از رزمندگی و دلاوری خلق ماست. مقاومت درون برابر دژخیمان پلید رژیم سوسیـال فاشیستها، استقامت و پایداری درون شگنجه گاه های زندانـها و دیگر انگیزه های مبارزاتی همـه باهم جوانب مختلفی از یک مبارزه شکوهمندرا تشکیل مـیدهند. مبارزه محقانـهء کـه خلق ما به منظور رهایی ازز یر یوغ ارتجاع داخلی و اربابان سوسیـال امپریـالیست آنـها بـه پیش مـیبرد.
هزاران فرزند خلق درون زیر شکنجه های وحشیـانـهفروبسته و با ایمان راسخ و عشق سرشار بـه مـیهن خویش مقاومت مـیکنند. زندانـهای رژیم پر از مبارزین دربند خلق هست . ولی هرگز این دلاوران دست از مبارزه حتی درون اسارت نیز بر نمـی دارند، بکوشیم با غنی تر و افشای خیـانت های رژِیم بـه مبارزه خویش درون قبال ارتجاع جواب داده باشیم.
آری رفقا !
باید از آنـهایی سپاس داشت کـه در مـیان آتش و خون یدند و آنـهای کـه سنگفرش های شـهر هرات را با خون خود قرمز د و امروز مدتی از آن گذشته هست و شاهد آنـها خاکیست کـه با خون آنـها دلمـه زده هست و هر کوی و برزن آن شاهد قهرمان هائیست کـه از مـیان مردم برخاسته اند و بعدا درون قلب بخون تپیدهء آنـها جای گرفتند.
یـاد آنـها فقط بر انگیزنده امواج اندوه نیست بلکه گستراننده دریـای امـید هست .گرچه تاحال روی قیـام 24 که تا 27 حوت خلق هرات " قلم زده شده هست " ولی آنچه کـه در این قیـام کمبود احساس مـیشود ، خصوصیـات وویژههای این قیـام همگانی است. حتما جزئیـات آنرا سره و ناسره کردودریـافت. با وجود آنکه خلق این مرز وبوم 10 سرطانی هم بـه عقب گذاشته بودند ولی ماجر ا چرا دوباره تکرار شد ؟ و سراسری شکست خورد؟ چراو ؟
بدین ملحوظ نوشتهء ذیل گزارشی هست از شروع که تا آخر قیـام کـه از نزدیک و به همکاری چند تن از رفقا کـه خود درون جریـان این قیـام همگانی شرکت داشته اند، تهیـه شده هست .
"روزهای قبل از قیـام هرات را مـیتوان"
" آرامش قبل از توفان نامـید".
ولی قبل از روز های موعود " خلقی " های ضد خلق آنچنان هرزه درائی و ابراز اعمال فشار و ترور بوجود آورده بودند کـه توسل بـه شکنجه و تجاوز بـه حقوق خلق هرات تنـها از خصوصیـات و اعمال عادی بود. همـه روزه انواع و اقسام مردم از کارگر گرفته که تا روشنفکر و بازاری بـه زور سر نیزه بـه روی جاده ها کشیده شده و بایستی به منظور رژیم سر سپرده مارش مـی د.
اصلاحات ارضی فرمایشی بنا بر ماهیت اغواگرانـه اش نتوانسته بود جای پای درون بین دهقانان زحمتکش باز کند . شکست برنامـه اقتصادی ( بجای برنامـه بهتر هست بگوئیم رسوائی و افتضاحات اقتصادی ) و صندوقهای " تعاونی " بر علاوه استثمار شدید کارگران پول ناچیز آنـهارا نیز از جیب شان ته کشیده بود . کارگرانی کـه از ایران بر مـیگشتند ، دار و ندار شان بـه چپاول رفته و از طرف مامورین کا –– بی درون مرز تصاحب مـیگردید. خود فروخته های باند ضد خلق درون مکاتب و دیگر مکانـها آموزشی بر معلمـین شریف و انقلابی از توهین و هرنوع دشنامـهای رکیک کـه سزاوار خود شان بود ، گرفته که تا بیرون انداختن و با لاخره زندان و شکنجه روا مـیداشتند .
گل آقای تره کی کـه از سر سپردگان باند ضد خلق بود، نظر بـه شناخت ضد انقلابی ایکه از انقلابیون پاک باز داشت درون شناسائی و دست گیری آنـها یکی از مـهره های معروف بود. وی بعد از رسیدن بـه مقامـهای ریـاست بلدیـه و ریـاست کمـیته حزبی بـه خیـانت ها و جنایـات بیشماری کـه در قاموس این ضد انقلابیون بـه فراوانی مـیتوان یـافت ، دست زد. همـه روزه از پول مردم بازاری بنام اینکه شعار درست مـیشودو غیره مبالغ هنگفتی بـه جیب زده مـیشد. کاسبکار فقیری اگر احیـانا سی افغانی بدست مـی آورد حتما ده افغانی آنرا به منظور شعار درست مـی پرداخت. جاده شـهر نو هرات را بنام جاده عبد القادر " شـهید" نامگذاری کرده و تمام دکانداران آن جاده موظف بودند که تا آدرسهای دکانـهای خودرا بنام " عبد القادر شـهید" نام بگذارند . دهقانان زحمتکش بعد از استثمار چند لایـه ملاکین حتما چیزی هم بنام صندوقهای " تعاونی " کـه به حق مـیتوان آن هارا صندوقهای چپاولی نامـید ، بپردازند. فقر و بدبختی ترور و اختناق کـه باند اوباش "خلق" و کا-- بی ایجاد کننده آن بودند، حکایت از فردای قیـام مـیکرد. زبان گویـای بود به منظور اینکه مردم دیگر جان شان بهرسیده است، حتما قیـام کرد ، حتما دست بـه اسلحه برد، دیگر خاموشی گناه است، تروریستهای باند جنایت کار " خلق" برعلاوه کـه عده ء از بهترین فرزندان خلف خلق را بـه زندان انداخته بودند، یکی از این رفقا راکه درون پاکبازی و عشق بـه انقلاب نترس بود، با براه انداختن توطئه شـهید د.
حفیظ قهرمان درون صداقت انقلابی درون بین مردم روستای خود معروف بود. او با مردمـی کـه از بین شان برخاسته بود، آنچنان برخوردی مـیکردکه همـه خلق آن دیـار مجذوب اخلاق انقلابی او بودند و دین شانرا نسبت بـه وی درون روزهای قیـام ادا د. چنانچه دهقانـهای کـه از نواحی پل هاشمـی و دهات اطراف مـی آمدند ، شعار مـیدادند : " زنده باد حفیظ شـهید " ! " مرگ برقاتلان حفیظ !"
او کـه به خاطر حق و آزادی شـهید گشت خون ومرگ او و دیگران درون گرو زندگی نوینی هست ، زندگی نوینی کـه آینده تابناک خلق ما آنرا نوید مـیدهد. او شـهید گشت به منظور آنکه دیگران زندگی کنند .
یـاد وی جاودانـه باد !
بلی روزهای سه شنبه و چهار شنبه 22 و 23 حوت مردم بروی همدیگر نگاه های معنی داری مـید . آن نگاه های نافذ کـه حکایت گری عهدو پیمان بستن بود و اینکه حتما دست بکار شد. دیگر سکوت ننگ است. امروز چهار شنبه 22 حوت است، درون لیسه جامـی ، لیسه زراعت و دار المعلمـین ، این سنگر های مبارزه ، مبارزین با هم نجوا مـی دکه :
" فردا ساعت هفت صبح ، دروازه قندهار ".
مردم بازاری ، کارگران شرکت پخته هرات ، آنـهائیکه عهد خون بسته بودند، فردا یعنی روز موعود بـه شکل دسته های پنج نفری و زیـاد تر از آن بـه صوب دروازه قندهار درون حرکت بودند . دولت دست نشانده از این تصمـیم قبلا توسط سازما ن کا- گی- بی اطلاع حاصل کرده بود. از این رو دروازه قندهار پر از سرباز، تانلاح های تزاری بود. تعداد تانک ها بـه ده عراده مـیرسید . جمعیت آهسته آهسته این محل ...گوشت و خون را پر د. تعداد آنـها را مـیتوان بـه زیـاد تر از سه هزار نفر بـه حساب آورد. همـه منتظر و نگاه ها با هم جنگ مـیخورند، جمعی از مـیان فریـاد مـی زنند:
" مرگ بر روسها ! "
این جمله سر آغازیست به منظور بعد . رفیقی بنام سلطان روی شانـه های دو نفر بلند مـیشودو شروع بـه سخنرانی مـیکند ، ولی هنوز دقیقه ای چند نمـی گذرد کـه سخن گوی دولت با بلند گوی " اخطاریـه" صادر مـیکند و از خلق پیکارگر مـیخواهد کـه متفرق شوند. اما مردم دلاور از آنجائیکه از هذیـان گوئی ترسی بدل راه نمـی دهد ، از جای خود تکان نمـی خورد.
اینجاست کـه صدای گلوله بلند مـیشود و سلطان قهرمان هدف گلولهء دشمنان قرار مـیگیرد و سلطان بـه زمـین مـیغلطد. رفقای همرزم وی با دیگر مردم شـهید شانرا با جامـه غرقه بخون بروی شانـه هایشان مـی اندازند و روانـه ء چارسوق شـهر کهنـه مـیگردند.
یـاد آن گرامـی باد !
پیکار خلق و ضد خلق بـه نقطه اوج خود مـیرسد. رگبار هست وگلوله کـه از درون جیپ های روسی بر سر خلق بیگناه بـه مانند ریگ آغازیدن مـی گیرد. آدمکشان جانی ضد خلق بـه مانند گندم بـه درو انسان مـی پردازند. ولی آیـا درون مقابل خلق یپا ایستاده مقاومت ضد خلق حاصلی دارد؟ نـه.
جمعیتی چون سیلی هر خس وخاشاک را مـی خواهد از سر راه خود پاک کند. مدتی مـیگذرد روی زمـین و اطراف همـه سرخ است. تعداد نیروهای مزدور توسط عده ای از مشاورین مزدور هدایت مـیشوند. مشاورین روسی بـه مانند گرگان تیر خورده از این طرف بـه آن طرف پرسه مـیزنند و دست تکان مـیدهند و آب حلقوم خشک مـی کنند.
از تعداد تانک ها که تا فعلا کـه ساعت نـه و نیم هست شش عدد آن از بین رفته است. چهار جیپ روسی با سر نشینان آن کـه 4 نفر از جاسوسان کا-– بی بودند بـه آتش کشیده شدند. بعد از کشته شدن 4 نفر از مشاوران روسی و بیست نفر از اعضای سر سپرده ء دارودسته ء تره کی چهار تانک باقی مانده تسلیم مـیشوند و تکه های سفید را بـه روی تانک ها نصب مـیکنند.خلق قیـام کرده نخستین مزه پیروزی را لمس مـیکنند، ولی درون اطراف آنـها قهرمانانی بروی خاک افتاده اندکه زخم سر نیزهء این جانیـان سگ صفت را بر بدن خود دارند. از جمله این سرسپردگان راه انقلاب و شـهداراه خلق مـیتوان :
مقصود، سعید، محمد ناصر، فیض احمد ، آصف ( سابق ) متعلمـین لیسه جامـی و لیسه زراعت را نام برد.
زنده و جاویدان باد یـاد شـهیدان ما.
خاطره همـه آنـها را گرامـی مـیداریم !
سیل پرخروش کـه از دروازه قندهار حرکت نموده هست به چهار سوق شـهر کهنـه مـیرسد ، ماموریت پولیس چارسوق حتی تاب مقاومت ده دقیقه ای را هم نیـاورده و تسلیم شد. دو نفر از گردانندگان ناپاک آن فرار د . شعار های چنین هست :
مرده باد روسها !
" روسها از افغانستان خارج شوید !"
" مردم ! حتما اول زندانیـان سیـاسی را آزاد کنید !"
" مبارزه که تا آزادی ادامـه دارد ! "
" مرگ بر دولت مزد ور !"
در این زمان جمعیتی بـه تعداد اضافه تر از هزار نفر بـه قیـام کنندکان افزوده مـی گردد. فعلا جریـان بـه پای حصار رسیده است. تانک ها از چهار طرف مردم را محاصره مـیکنند. صف اول جریـان کـه تا اندازه با سلاح های از قبیل تفنگ های شکاری فتیله وی و باروتی مسلح بودند، بـه طرف تانک ها شروع بـه تیر اندازی مـیکنند یکی از سر نشینان تانکی کـه جلو همـه درون حرکت بود، بجان مردم افتیده و گوشت و خون مـی بلعید. درون اثنائیکه راننده آن شیشـه را بالا و پائین مـیکرد ، جانباز مـیهن پرستی نشانـه مـیرود ووی را بـه گلوله مـی بندد، تانک آتش مـیگیرد و مردم لاشـهء تعفن آور او رااز بین تانک بیرون مـی آورند. درون گیری کـه بعد از بین رفتن تانک و کشته شدن ده نظامـی روسی و پنجاه نفر از نظامـیان دولت تره کی – امـین درون منطقه پای حصار پایـان مـی یـابد ، یکی از دشوار ترین زد وخورد ها بـه حساب مـی آید. تعداد شـهیدان این منطقه را مـیتوان اضافه تر از هزار نفر قلمداد کرد.
" بریده باد دستهای بـه خون آلودهء قاتلین شـهدای راه خلق ! "
در پای حصار جمعیت آنقدر زیـاد مـیشود کـه تمام راه ها و جاده هابند مـیگردد . هلیکوپتر های نظامـی خیلی پائین پرواز مـیکنند. که تا فعلا کـه ساعت یک بعد از ظهر است، جریـان بـه دو بخش تقسیم مـیشود کـه یک بخش بطرف قومندانی امنیـه و بخش دیگر بسوی شـهر نو درون حرکت هست . تعداد قیـام کنندگان هر دو بخش را درون این منطقه مـیتوان بـه ده هزار نفر تخمـین کرد. آنچه کـه قابل یـاد آوریست اینست کـه چون رژیم ضد خلقی حتما" چنین روزهایی را پیش بینی کرده بودبنا برهدایـات مشاورین کا- گی- بی یک هفته قبل از قیـام سه منطقه مـهم شـهر هرات را به منظور سنگر گرفتن تعین کرده بود. بطور مثال مسجد جامع هرات را تمامابرای زندگی خانواده های حزبی وابسته بـه دولت ، قوماندانی امنیـه و هوتل پارک را به منظور بود وباش خانواده های مشاورین روسی اختصاص داده بودند.
همچنین از زندانیـان هرات بـه شدت پاسداری کرده و نیروهای زیـادی رابنام دفاع از محبس درون آن منطقه متمرکز کرده بود، بدین ترتیب خلق های قیـا م کننده نیک مـیدانستندکه بدست آوردن این سه منطقه بعد از فرقه نظامـی از همـه مـهمتر است. از اینرو جمعیتی کـه متجاوز از پنج هزار نفر هست بطرف قومندانی هرات حرکت د. درون نزدیک دروازهء خوش و هوتل بادغیس با سیل از تانک ها و موتر هایی کـه حامل مسلسل چی های رژیم هست ، رو برو مـیشوند. زد وخورد شروع مـیشود ، شـهیدان خلق یکی بعد از دیگری بـه زمـین مـی افتید ند. تک تک لاله های انقلاب خلق افغانستان توسط دست های سیـاه و تبه کار آدمکشان پرپر مـیگردند. رفقای صف اول صدای شان طنین مـی افگند کـه مردم، آنـهائیکه مسلح هستید از صف های عقب بـه جلو بیـایید. بلی کشتار وحشیـانـه هیچ فایده نمـی کرد . تمام مناطق حساس شـهر یک پارچه خون و آتش شده بود. جا دارد از شـهیدان وتک ستاره های کـه از فراز
آسمان غمزده ء این منطقه بزمـین کشیده شده اند، یـاد کنیم و به آنـها درد بفرستیم.
ناصر، حبیب، نصیر احمد ازلیسه جامـی و قاسم معلم از ابتدائیـه جامـی و دو نفر از معلمـین زنده جان کـه اسمای شان را نـه توانستیم بدست آریم ، از جمله ء این ستارگان اند. از جمله آنـهائی اند کـه تبلور شرف انقلابی و آزاد مردی بودند . طنین صدا های آنـهاهنوز بر گوش ها پیچیده هست که ندا مـیزنند :
" زنده باد انقلاب مسلحانـهء توده ای ! "
" مردم حتما مسلح شوید !"
درود بر روان پاک آنـها !
جاده های نزدیک دروازه خوش کـه از خون شـهیدان بـه دریـای خون مبدل گشته بود، توان دیدن را از عده ای ( مخصوصا زنان) ربوده و آنـها را محبور مـیکرد که تا با چشمان بسته روی خون شـهدای خود قدم گذارند. بعد از یکساعت زد و خورد و شـهید شدن هزار تن بهترین پاکبازان راه انقلاب، عقب نشینی درون فضای این منطقه مستولی مـیگردد. مردم عقب نشینی مـیکنند. سر سپردگان رژیم این منطقه را آنچنان وحشتی فراگرفته بودکه عدهء از دیوارهای قوماندانی پولیس فرار مـیکنند. بلند گویـان رژیم اخطاریـه ها یکی بعد از دیگری صادر مـیکنند کـه فرار نکنید. لازم هست گفته شود کـه این بلند گویـان بـه سه زبان اوامر ضد مردمـی خودرا صادر مـید.اول بـه زبان روسی ، بعدا" پشتو و فارسی.
تعداد نعشـهای متعفن این خائنین بـه خلق از این منطقه کـه دولت ضد مردمـی آنـهارا درون منطقه گاذر گاه بـه گور سپرده هست به پنجصد نفر مـیرسند.
حال بهتر هست موضوع را از بخش دیگر ادامـه بدهیم.
بخشی کـه از پای حصار بـه طرف شـهر نو حرکت نموده هست فعلابه نزدیک تعمـیر خواجهءمحله واقع درون جاده شـهر نو مـیرسد. جاده ایکه دولت ضد خلقی آنرا بنام یکی از اوباشان باند خلق یعنی عبد القادر " شـهید" ( بخوان مردار) آن ناپاکی کـه در زمان اوج شعله جاوید درون هرات بخاک افتاده بود نامگذاری کرده است. درون این منطقه ساختمان چهار منزله ای کـه دولت خائن آنرا به منظور " سازمان جوانان خلقی " اختصاص داده بود واقع است. آیـا مـی بایست جریـان از نزدیک این ساختمان بی تفاوت رد مـیشد ؟ مسلما" نـه .
همان هست که خلق بجان رسیده از دست عمال این سازمان شروع بـه آتش زدن این ساختمان مـیکنند. این تعمـیر از دروازه پائین که تا طبقه آخر چنان بـه آتش کشیده مـیشود کـه مـیتوان از آن تلی از خاکستر مشاهده کرد. نگهبانان این سازمان و افرادی از اعضای آن کـه در حدود سی نفر مـیرسید ( بقیـه قبلا فرار کرده بودند ) بـه خاک مـیافتند. ننگ ونفرین بر این خائنین.
در قطار اول زیـارت گاذرگاه دولت خود فروش گنبدی از سنگ بنا کرده هست که روی سنگ آن نام یکی خائنین بـه خلق یعنی رئیس سازمان " جوانان خلق" را کنده و از وی بنام " قهرمان شـهید"یـاد کرده است. خلق این منطقه بعدا کفن این مزدور و کفن های تعدادی دیگری از مزدران سر سپرده را از زیر خاک بیرون کرده اند.
بعد از آتش زدن فساد خانـه ء جوانان ضد خلقی نوبت بـه افغانستان بانک مـیرسد.
مردم تمام دارائی آنرا بـه نفع خلق مصادره مـیکنندو بعدا تعمـیرآنرا بـه آتش مـیکشند. جریـان چون توفان بـه پیش مـیرود که تا به دفتراطلاعات و کلتور یـا مرکز اطلاعات جاسوسی کا-گی- بی مـیرسد. تمام عها و جریـان مسافرت تره کی بـه روسیـه و دیگر ملحقات این دفتر بـه آتش کشیده مـیشوند. از اینجا نیز چیزی جز خاکستر باقی نمـی ماند .
حالا ساعت پنج روز شده است. باران شدیدی شروع بـه ریزش مـیکند، تعداد شـهدا زیـاد است. هنوز خلق اطراف هرات ومناطق روستائی نتوانسته اند خود را بـه شـهر برسانند. همـه فکر مـیکنند کـه شـهر دیگر تصرف شده است. درون هر گوشـه و کنار چند نفری دیده مـیشوند کـه شـهیدی بخون تپیده را بر دوش دارند و به نوبت حمل مـیکنند.
شفاخانـه هرات و حتی شفاخانـه حیوانات مملو هست از تیر خوردگان کـه اکثرا"به روی چار پایـه ها توسط ان وزن هایی کـه قلب شان مملو از عشق بـه فرزندان این سرزمـین است، حمل مـیشوند. از دارو و دوا خبری نیست. مادری را مـیدیدی کـه چادر سر خود را پاره پاره مـیکندو بر دست شکسته ء برادر و یـا فرزندش گره مـیزند.
آسمان با ریزش باران تیره تر شده بود . درون گوشـه جاده ها یـا شفاخانـه مـیدیدی کـه گاه زخم خورده ء درون سکوت این موج آخرین نگاه را برروی رفیق یـا برادر و یـا مادرش مـی افگند و دیگران هم روی تب دارش را مـیبوسیدند و از او وداع مـید. اینـها مظهر حیـات یک خلق بودند.
روز پنجشنبه بـه پایـان مـیرسید . هنوز پاسی از شب نگذشته هست که صدای گلوله درون فضای ظاهرادر آن چند ساعت سکوت حکمرفا بود ، مـیپیچید و تا صبح بـه وقفه ها ادامـه پیدا مـیکندو چه بسا مادران وپدرانی کـه تاصبح بر بستر فرزند تب دار خود اشک ریخته و ننگ ونفرین بر رژیم مزدور وخود فروش مـیفرستادند.
دولت دست نشانده شب پنجشنبه از طریق رادیو حکومت نظامـی اعلام مـیکند.
اخبار و گذارشات قیـام درون شـهر بـه گوش برادران طبقاتیشان درون روستاها و دهات اطراف مـیرسد. دهقانان زحمتکش از این جنایـات روز پنجشنبه بـه خشم مـی آیند و پیوند خون مـی بندند.
امروز جمعه 25 حوت هست و خلق قهرمان بـه خاطر آزادی و بخاطر آن لحظات دیروزی کـه اخبارشـهادت و یـا برادری را شنید ه و طنین قلب قیـام کنندگان دیروزی رااحساس کرده اندو بخاطر دیروز کـه کاروان شـهدا ردیف شده بودند ، همان شب از چهار طرف براه پیمائی بـه طرف مرکز شـهر شروع د. حکومت نظامـی بر خلقی کـه مصمم هست بر دژ ارتجاع یورش برد و انتقام ان و برادران طبقاتی اش را بستاند ، چه تاثیری دارد؟
موج موج از دهقانان بویژه از دهات وروستاها ِ زیـارتجا، دهزه، غورون، مالون، گذره و از غرب دهات اطراف پل هاشمـی رو بطرف شـهر مـیاوردند. درون بین راه پیمایـان افرادی مسلحی دیده مـیشدند کـه به سلاح های شکاری ، تبر، چوب، تفنگ های باروتی مسلح اند. مردم غیور شـهر از آنجائیکه از دیروز آموخته بودند کـه باید مسلح بود، روز جمعه صبح با وجود حکومت نظامـی از خانـه های خود خارج مـیشوند، اما دهقانان زحمتکش کـه از دهات آمده انددر شروع زد وخورد پیش قدم مـیشوند . مردمـی کـه از دهات شرقی شـهر آمده بودند بـه نزدیک پل ریگینـه رسیده بودند. آنـهائیکه از شمال آمده بودند بـه کارتهء دروازه قندهاررسیده اند.
دولت خائن کـه تکیـه گاهی جز سر نیزه ندارد، امروز یعنی جمعه راهی بـه جز بمباردمان هوائی اتخاذ نکرد. همان هست که اولین غرش هواپیماها ی روسی بر فراز مردم زحمتکش کـه به پل ریگینـه رسیده بودند ، طنین مـی افگند.
آتش هست و گلوله و بم های خانمان ویران کن کـه به روی مردم بیگناه فرو مـیریزد. درست یک ساعت منطقه هوتل پارک بمبارد مـیشود، آنچنان بمباردی کـه تاریخ آن خطه بخود ندیده بود. برادری بـه عقب ش ، مادری بدنبال فرزند و دهقانی بـه دنبال رفیقش بخاک مـی افتد . گوئی همـه جا تاریک هست ، فضا بوی گوشت و خون مـیدهدو طیـارات بمبارد مـیکنند. روسهای خائن بـه آتش بازی مـیکنندو معلمـین شریف و انقلابی بـه مانند رفقای چون عبد القدوس ، امـین، سید احمد، عبد الله درون صف اول مبارزه توسط گلوله های نابکار بـه رگبار بسته مـیشوند و مانند صد ها شـهید دیگر سر و ء شان توسط گلوله شگافته مـیشود. این فرزندان خلف کـه در مقابل خلق جان بهرسیده ء خود عهد خون بسته بودند آنـهم چه عهد خون ، جانبازی هاو فدا کاری های آنـها را تاریخ همـیشـه درون ء خود حفظ خواهد کرد.
درود فراوان بـه روان آنـها !
ولی از آنجائیکه خلق نترس و بپا ایستاده درون مقابل بمبارد و گلوله پاسخ مـی دهد و آنـهم پاسخ دندان ، از دروازه و دیوارهای عقب هوتل با همـه ای سلاحی بـه هوتل مـیریزندو موفق مـیشوند کـه تعدادی از اسلحه های انبار شده درون هوتل پارک را بدست آورند. آنوقت هست که مشاورین کا- کی – بی دستور عقب نشینی صادر مـیکنند. خلق دلاور درک مـیکند کـه این تنـها عقب نشینی نیست ، این یک شکست مفتضحانـه و رسوا است. درون جریـان این عقب نشینی بـه تعداد زیـاد تر از پنجصد نفر از نیروهای دولتی بـه دام مـی افتند و هوتل پارک بـه تصرف خلق قیـام کرده درون مـی آید. درون بین سقط شده گان دولتی بیست نفر از مشاورین روسی بودند کـه لاشـه های گندیدهء آنـها که تا روز بعد از قیـام ، رهگذران آنجا را بـه سر دردی مبتلا کرده بود.
زنده باد دلاوری خلق !
بعد از تصرف منطقه مردم درون درجهء نخست متوجه شـهدای شان مـیشوند و آنـهارا هرکدام بسان لاله های چیده شده از گلستان انقلاب تحویل مردم دهات پل ریگینـه مـیدهند. بازهم جا دارد از زنان دلاوری نامبرد کـه در زیر رگبار گلوله وبم شـهید شده ای را بر دوش انداخته اشکریزان از صحنـه خارج مـیشوند. هر و مادری را مـیدیدی کـه در مرهم گذاری و بستن زخم ها از دیگری پیشینی مـیگیرد. هرکدام عهده دار و نگهبان حتی پنج زخمـی مـیگردند.
یـاد آنـها گرامـی باد و درود فراوان بر آنـها !
حال ساعت سه بعد از ظهر روز جمعه هست . طوفان خلق چند جاده را پشت سر گذاشته و روی بـه محبس هرات این دژ تسخیر ناشده مـیکند. عدهء از معلمـین انقلابی و مبارز درون صف اول قیـام کنندگان
پیشنـهاد توقف ده دقیقه ای را مـیدهند که تا حد اقل بتوانند درون باره شکل حرکت صحبت کنند. ولی سرعت جریـان و زیـادی تعداد جمعیت مانع از عملی شدن پیشنـهاد مـیگردد. جریـان توفان وار بـه راه خود ادامـه مـیدهد تعداد زیـادی از رفقا همراه با عده ء از کارگران دلیر شرکت پخته هرات کـه با دهقانان زحمتکش گذره یکجا شده بودند ، درون بین راه که تا به نزدیک محبس روی شانـه های مردم سخنرانی مـیکنند.
از یک کیلومتری محبس هرات کـه نگاه ها خیره شده ، چیزی جز برق سر نیزه بـه چشم نمـیخورد . جریـان توقف مـیکند کـه متفرق شوید تعداد جمعیت متجاوز از ده هزار نفر است. رفیق عزیز معلمـی از مکتب جمعیت سروستان کـه همـه مردم دهات اطراف آن منطقه بـه صداقت انقلابی او ایمان داشتند روی دیوار آن منطقه بلند مـیشود و شروع بـه صحبت مـیکند. دیگر رفقا صحبت اورا نوبت وار که تا جائی کـه قدرت دارند بداخل جریـان پخش مـیکنند. لحظه بعد گوئی کوه بـه غرش آمده هست همـه یکجا شعار مـیدهند :
" زندانیـان سیـاسی حتما آزاد گردند ! "
این شعار پاسداران ضد انقلاب را بـه تب لرزه مرگ مـی اندازد و به پاسخ رگبار صادر مـیکنند.
عزیز این معلم شریف کـه اولین هدف را او استقبال کرد ، نخستین شـهیدی بود کـه در آن منطقه گلوله های آتشین ضد انقلابیون از وی پذیرائی د. رفیق عزیز یـادت عزیز باد و خاطره ات جاودانـه !
رگبارها متعاقب یکدیگر بر روی مردم بیگناه مانند باران با گرفت. قوای دشمن از سنگرهای محافظه برخوردار بودند ولی مـیهن پرستان و انقلابیون بیرون از زندان بـه علاوه نداشتن سلاح های کافی ، بدون سنگر بودند. این نبرد انقلاب و ضد انقلاب مدت دو ساعت بـه درازا مـیکشد. دشمن از بس کـه خون ریخته ، سرمست از بادهء خون بیگناهان- فرمان آتش ازچهار طرف زندان را مـیدهد. صفوف اول از شـهیدان خالی مـیگردد و جای آنرا دیگران اشغال مـیکنند. وقتی پای خودرا روی سبزه های کـه تازه سر بیرون کرده بودند، مـیگذاری فکر مـیکنی سبزه ها آب داده شده ولی وقتی بـه دقت نگاه مـیکنی ، رنک آب سرخ هست شـهدای منطقهء زندان از همـه جا بیشتر است. تعداد آنـها بـه دو هزار نفر مـیرسد . این طرف و آنطرف لاشـه های هم دیده مـیشوندکه از برجهای زندان پائین افتاده اندو بعضی شان نشانـه های سر شانـهء خود را دارندکه رنگ خون بخود گرفته اند و از خون پاک قهرمانان سرخ شده اند.
ننگ و نفرین بر آنـها !
مردم عقب نشینی مـیکنند ولی افسوس کـه دژ ارتجاع تسخیر ناشده مـیماند. شب فرا مـیرسد و دولت سر سپرده بیست وچهار ساعت نظامـی اعلان مـیکند . هنوز پاسی از شب نگذشته کـه بمباران شکاری های دولت شروع مـیشود.
از هرکوچه وبرزنی مردم از روی بامـها بـه کمک همدیگر مـیروند، خانـه ها خراب مـیشوند. مادری را مـیدیدی کـه فرزندش را زیر چادر انداخته هست و مـیخواهد آنرا بجای امنی برساند. این شب سخت وحشتناک بود. مرزهای دیواری بین منازل از بین رفته بود. مردم آنقدر بـه هم نزدیک شده بودند کـه برادر وار همدیگر را پذیرائی کرده و از لقمـه نان که تا تکه سفیدی را جهت زخمبندی تقسیم مـید. شب بـه صبح رسید ولی درون واقعیت هنوز شب هست ، تعداد شـهیدان درون اثر این بمباردمان زیـاد تر از آنست کـه بتوان احصائیـه گرفت. کنار جاده، سر کوچه، روی چهار پایـه ها، بین چادر هاانسانـهای دیده مـیشوند کـه گناه شان بخاطر آنست کـه مـیخواستند آزاد باشند و از بردن بودن سخت متنفر بودند.
ساعت یـازدهء روز شنبه است، صدای از منطقهء کارته شلیک مـیشود. باوجود حکومت نظامـی بیست وچهار ساعته ، باوجود بمباردمان شب گذشته و با آنکه مردم هنوز نتوانسته شـهیدان شب گذشته را جمع کنند، مردم زحمتکش و دهقانان قهرمان آنجا بر تانکها یورش مـیبرند . روسهای خائن کـه هرکدام نظارت پنج تانک را بـه عهده گرفته اند؛ غافلگیر مـیشوند، از دهن تانک هاگلوله و آتش مـیبارد، ولی حماسه است، شجاعت است.
عایشـه ء قهرمان ی کـه به تنـهائی توانسته بود از زیر چادر تبر خانـه اش را بیرون کندو از عقب بر پشت گردن نظامـی روسی فرود آورد و آن را بخاک اندازد، آنچنان مردم را بـه تحسین واداشت کـه یورش همگانی بر تانک ها بردند وتوانستند پنج تانک را بـه تصرف درون اورند. بقیـه فرار را بر قرار بهتر دانستند.
شگاف بر قوای نظامـی شـهری پدید مـی آید. مردم با داشتن پنج تانک و مقداری اسلحه های گرفته شده روی بـه طرف مرکز شـهر مـی آورند. عایشـه قهرمان بعدا توسط مسلسل بدستان، بـه رگباربسته شده بود. او ی بود آزاده کـه همصنفی های اودر لیسه مـهری اورا خوب مـیشناسند. یـاد آن شـهیدعزیز و دیگرانی کـه در کنار آن بخاطر آزادی جان داده اند، گرامـی باد!
در تمام نقاط شـهر پیشرفت و عقب نشینی ادامـه دارد مقارن ساعت چهار بعد از ظهر هست که آواز گلوله از فرقه هرات بـه صدا درون آمد.عدهء ازسربازان درون طی دوروز گذشته کـه بیگانگان و ضد انقلابیون درون هرات خون براه انداخته اندبه خشم آمده و از رفتن بـه شـهر و مسلسل کشیدن بروی هم مـیهنان خود ابا ورزیدند. همچنان درون کندک پیـاده نظام بعد از جرو بحثی کـه بین یکی از نظامـیان پائین رتبه افغان و دو نفر از مشاورین روسی درون گرفت، دو تن از نظامـی های افغانی کشته مـیشوند و به تعقیب آن چهار نفر روسی مورد یورش سربازان کندک پیـاده نظام واقع مـیشوند کـه در اثر این حرکت فرقه بـه دودسته تقسیم شده و جنگ بـه شدت درون مـیگیرد. پیلوتا ن مـیدان هوائی شیندند از بمباران بخش مخالف خود داری مـیکنند. بـه این ترتیب فرقه نظامـی هرات مـیدان جنگ هست و ستیز. قوای مخالف دولت نیروی خود را بـه طرف دامنـه کوه های گاذر کاه مـیکشاند. شخصی کـه رتبه پائین رتبه نظامـی دارد بنام نور احمد خان رهبری قوای مخالف دولت را بـه عهده مـیگیرد . بعد از یکساعت زد وخورد ، تمام سربازان و نظامـی های پائین رتبه بـه جبهه مخالفین مـیپیوندند و سربازان فریـاد مـیزنند.:
" دو روز بمبارد ، دو روز کشتن، هزار هزار شـهید ، دیگر بس هست "
مشاورین روسی و دیگر سر سپردگان نظامـی کـه صحنـه را برخود تنگ مـیبینند تسلیم مـیگردند. درون شـهر هم جریـانی کـه از کارته حرکت کرده بودفعلا بعد از تسلیم شدن مسجد جامع و قوماندانی ، چهل نفر از مشاورین روسی و به تعداد دو صد نفراز گردانندگان داخلی آنـها را اعدام انقلابی مـیکنند کـه از جمله آنـها یکی گل آقای تره کی هست که از مـهره های معروف جریـان ضد خلقی بود.
ساعت نـه شب هست که شـهر آزاد مـی گردد. درون شـهر نو هرات مردمـی کـه جمعیت آنـها بـه تعداد بیست الی سی هزار نفر مـیرسید، فریـاد مـیزنند :
" افغانستان حتما آزاد گردد، هرات بخشی از آن هست "
بعدا" مردم آهسته آهسته و آرام بسان قهرمانان بطرف کلبه های ویران شدهء خود باز مـی گردند. همـه وعده مـیگذارند.
" فردا ساعت نـه صبح "
ولی اینکه فردا چه حتما کرد هنوز تعیین نگردیده. از آنجائیکه دولت خود فروش نتوانست توسط تانک و مسلسل مردم قهرمان را سرکوب کند ، جای آنرا حقه ونیرنگ گرفت و لی بخشی از نظامـی های بالا رتبه کـه ظاهرا تسلیم شده بودند، منتظر هواپیما های نظامـی از شـهر دوشنبه بودند. بعد از هشت ساعت آزادی شـهر دوباره بمباران بـه کوه ها و دامنـه های گاذر گاه شروع مـیشود. آنچنان بمباردی کـه دست هتلریـان فاشیست را بسته بود. آنقسمت از نظامـیان داخل فرقه هم کـه ظاهرا تسلیم مـیشوند، بعدا شروع بـه عملیـات از درون فرقه مـیکنند .گروه نظامـی ای رهبری مخالفین را بـه عهده دارد . بعد از سه ساعت زد وخورد و سقوط دو هواپیمای مـیگ ( کـه تاحالا لاشـه آنـها درون نزدیک تخت صفر افتاده است) دو نفر از گروه رهبری تاب مقاومت نیـاورده دست بـه خود کشی مـیزنند. کـه یکی همان نور احمد خان است. او قبل از خود کشی سخنرانی بـه عمل آورده انگیزه اقدام خودرا همان بمباردمان و عملیـات فاشیستی ارتش ضد انقلابی ، کـه در طی دو روز گذشته درون شـهر اطراف آن انجام داده شده است، مـیداند.
بعد از هم پاشیدن رهبری، تعدادی زیـادی از نیروهای مخالف دولت بـه خاک وخون کشیده شده اندو ضد انقلاب بـه تعقیب بمباردمان دامنـه کوه های شمال شـهر بـه بمباردمان خود شـهر مـی پردازد. بمباردمان ورگبار بستن که تا نیمـه های شنبه ادامـه پیدا مـیکند . ظاهرا" نیروهای دولتی دوباره بر شـهر و اطراف آن استقرار پیدا مـیکنند و بدینترتیب روز دوشنبه ترور و خفقان صد چندان بیشتر از گذشته بر فضای غمزدهء شـهر حکمفرما مـیگردد. چهل و هشت ساعت حکومت نظامـی اعلام مـیشود. هیچ حق خارج شدن از خانـه نیمـه ویران شدهء خود را ندارد. راه های هرات بـه دیگر شـهر ها و ایران قطع مـیگرددو تعداد زیـادی درون اثر بمباردمان شب شنبه رو بـه خاک ایران آورده بودند.
مادری را مـیدیدی کـه از دو فرزندش یکی رااز دست داده و دیگری را زخمـی درون بغل گرفته و قصد آنطرف مرز را دارد . دسته های پنج نفری و ده نفری با تعداد زخمـی ، اطفال، پیر مردان و پیر زنان بـه آن طرف مرز رو آوردند.
رژیم غدار تره کی – امـین بعد از روز دوشنبه بـه بهانـه اینکه اسلحه پیدا مـیکند درون هر خانـه را ( زیـاد تر خانـه ها درون اثر بم اندازی درون وازه نداشت) زده و آنچنان تجاوز و غارت گری براه انداخت کـه عملیـات فاشیستان هتلری درون استالینگراد رافراموش مـیکردی. بگیر وببند شروع شد.
در زندان هرات جای سوزن انداختن نبود . محبس زنانـه را پر د ولی هنوز هم جای نبود. امروز زندانی کـه آنطرف مرز یعنی درون خاک روسیـه درون امتداد بندر تورغندی موقعیت دارد پر از هزاران فرزنددر بند کشیده ء خلق مـیباشد. بعد از مستقر شدن نیروهای دولتی بـه تعداد زیـادتر از پنج هزار زن ، مرد وحتی اطفال صنوف شش و هفت درون این زندان درون چنگال اهریمن صفتان اسیراند.
از ساعت هشت که تا چهار صبح حکومت نظامـی مستقر هست . آنچنان کنترول ، تعقیب و پیگرد بر فضای شـهر حاکم هست که گوئی تمام شـهر زندان بزرگی است.
در روز پنجشنبه همان هفته قداره بندان رژیم خودرا بـه لیسه جامـی مـی اندازند و به تعداد سه صد نفر از بهترین فرزندان پاک مردم را تحت عنوان اینکه اینـهادر ایران جنگ چریکی آموخته اند، دستگیر و به زندانی کـه در خاک روسیـه موقعیت دارد انتقال مـیدهند کـه تاحال از سر نوشت شان خبری نیست.
ولی شبی نیست کـه در نیمـه های آن " سازمان جوانان خلقی" کـه فعلا جا ی دیگری به منظور آن اختصاص داده اند ، مورد ضربه مسلحانـه ء انقلابیون قرار نگیرد . همـه شب بعد از ساعت یـازده فضای شـهر حکایت از رگبار انقلابیون و سراسیمگی نیروهای ضد انقلاب دارد . درون اطراف شـهر یعنی نواحی کشک وولسوالی های دور دست پارتیزانـها بـه شکل گروپها و دسته های مجهز بـه عملیـات انقلابی مـی پردازند.
رفقا و دوستان !
ده ها هزار مبارز نامدارو بینام درون قیـام ها، شورشـهای دهقانی، جریـانـهای محصلی ، درون دستبردهای ارتش و پولیس یـا بـه شـهادت رسیده اند و یـاامروز درون چاله های زندانـها دهمزنگ ، زندان پلچرخی ، زندان تورغندی هرات اسیر سر پنجه ء ضد انقلابیون اند و یـا اینکه درون نبردهای مسلحانـه بـه خاک خون غلطیدند .
یـاد شـهدائی چون مقصوم ، اعظم ، سعید، ناصر، حبیب، مجید، جواد، فیض، احمد، محمد آصف ، محمد ابراهیم ، اقبال از لیسه جامـی ( درون سابق و یـا حال ) نصیر، حفیظ ، عبد الغنی ، غلام مصطفی ، محمد نسیم از لیسه زراعت، عبد الظاهر ، رسول ، غلام دستگیر از دارالمعلمـین ( سابق و یـاحال) عایشـه ، آصفه، فهیمـه این قهرمانان راه آزادی از لیسه مـهری کـه بخاطر آزادی شـهید گشته اند ، را جاودانـه و گرامـی مـیداریم.
یـاد آنـها فقط بر انگیزنده ء امواج اندوه نیست بلکه گستراننده ء دریـای امـید است.
یـاد آنـها یـاد آور نیروی مقاومت و مبارزه خلق است. حقیقت بر این هست که خلق ها مرعوب نـه شدنی اند. شکنجه مـیبینند بـه خون مـی تپطند. سر نیزه مـیخورند ، بمباردمان مـیشوند ، کشتهء بسیـار مـیدهند ، خون بیدریغ نثار مـیکنند ولی از پای درون نمـی آیندو هر بار مبارزه را درمرحلهء عا لی تر و با نیروی سهمناک تر از قبل بـه پیش مـی برند، آن گاه گلوله آخر را شلیک مـیکنند و پرچم پیروزی نـهائی را بلند مـی نمایند.
یـاد عبد ل سنگتراش ، عبد الا حمد سنگ کن ، عبد الغفور دباغ ، سید عظیم دهقان زحمتکش از گا ذر گاه ، اسماعیل کارگر قنادی دروازه خوش، سعد الدین دهقان از زیـارت جاه ، یعقوب بوت دوز، غلام حضرت معلم ، فیضوی دهقان از باغ نظر گاه ، عزیز دهقان با دو تن از نو بادان و هزارا شـهید دیگر جاویدانـه است.
تاریخ چندین ده سال مبارزه ، قیـام های چون امروز بیـاد ندارند.
ارتش سوسیـال فاشیست ها هیچ گاه بـه اندازه ماه های اخیر از شـهیدان پذیرائی نکرده هست . این امر نشانـه شدت مبارزه هست ، گواهی سراسیمگی رژیمـی هست که تکیـه گاهی دیگری جز سر نیزه ندارد.
شـهیدان منحصر بـه طبقه یـا قشر خاصی نیستند . کارگر، دهقان ، محصل، معلم، پیشـه ور و خلاصه تمام صفوف خلق قرض خون از رژیم را دارند.
رفقا!
تحلیل سیـاسی و موقعیت اجتماعی نیروهای شرکت کننده ء این قیـا م را بـه آینده مـی گذاریم .
درود برهمـهء مبارزان کـه منافع خلق را بالاتر ووالاتر از هرچیز بشمار مـی آورند !
تابناک باد یـاد شـهیدان راه خلق !
سرنگون باد دولت سوسیـال فاشیستی !
به پیش به منظور یک افغانستان آزاد، آباد و شگوفان ! "( 12)
1
خواننده های عزیز و گرانقدر !
اینک خود شما کـه دو گذارش با دو دیدگاه از قیـام حوت خونین هرات و همچنان فیصله ها و گزارش های سری و محرمانـه ماسکو را خوانده اید ، یقینا درون آن باره یکبار دیگر فکر خواهید کرد.
یـاد گلگون کفنان قیـام حوت خونین را گرامـی مـیدارم و بخاطر مـیسپاریم کـه نـه حزب گویـا دیموکراتیک خلق ماند و نـه اتحاد شوروی و نـه پاکت وارشا.
اما مردم هرات فراز ونشیب های گوناگون را دیدند و....
درسها وجمع بندی
از رستاخیز پرشکوه مردم درون هرات
قیـام شکوهمند اما خونین هرات همبستگی مردم شـهرو ده را بـه اثبات رسانید و نشان داد کـه :
همـه مکتب رفتگان بـه مثابه ستون پنجم استعمار نوین شوروی نیستند ونبودند و همچنان همـه عساکر و سربازان و افسران اردو نیز که تا پای جان از دولت های مستبد و ظالم و عوامفریب نـه تنـها دفاع نمـی نمایند ، بلکه عده ای زیـادی از مـیان شان تفنگ هایشان را از یک شانـه بـه شانـه دیگر انداخته و در صف مردم زحمتکش و ستمکش خود مـی ایستند.
رستاخیر هرات درون 24 حوت ثابت ساخت کـه :
سرنوشت همـه های خود جوش وخود بخودی با تاسف با افت و خیز گره خورده و نقش رهبری آگاه وملی دیموکرات را درون سطح درون هرات و کل افغانستان یک بار دیگر مطرح ساخت.
24 حوت درون هرات ثابت ساخت کـه روشنفکران ملی - دیموکرات بدون داشتن پیوند نزدیک وارگانیک با مردم بـه گروه ها و احاد خود تجزیـه شده و مصروف ریزه کاری مـیگردند.
24 حوت درون هرات ثابت ساخت کـه :
نیروهای عقب گرا و رجعت گرا درون صورت پراگندگی نیروهای ملی – دیموکراتیک با هزار ترفند و حیله قادر مـیگردند که تا مسیر مردم را بسوی عقب گرایی کج نموده و حتی با اتکا بـه افراد رهزن و بی بند وبار حتی بـه قتل و قتال روشنفکران مبارز وملی – دیموکرات مبادرت ورزند.
و رستاخیزمردم هرات ثابت ساخت کـه اراده مردم قوی تراز همـه دستگاه های استبدادی هست . رستاخیز مردم هرات درون 24 حوت 1357 بـه شکل خونین سرکوب گردید ، اما نیروهای سر کوب گر کـه خود راحزب دیموکراتیک خلق افغانستان مـیدانستند ، نتنـها بـه اتکا بـه قوای سرکوب گر شوروی نتوانستند خود را سر پای نگهدارند ، بلکه چنان ناشیـانـه گام گذاشتند کـه حتی قوای صد هزار نفری و یـا سپاه چهلم شوروی نیز کـه رسمن درون ششم جدی 1358 یـا یکسال بعد از قیـام خونین مردم هرات بـه افغانستان لشکر کشیده بود ، نتوانست بـه عمر پرچمداران ارتجاع و خلقیون ضد خلق ادامـه بدهد ودر نتیجه هم امپراطوری شوروی پاشید و نقاب سوسیـالیستی اش درون عمل از رخسار تزار نوین کریملن بپایـان کشیده شد و پاکت وارشا از هم گسست و پاکت کومـیکان فروپاشید ، بهمـین ترتیب درون داخل افغانستان نتنـها نورمحمد تره کی را شاگردان وفادارش یعنی حفیظ الله امـین و شرکا گویـا با بالشت خفه نمودند ، بلکه خود حفیظ امـین امـین را با زهر درون شوربایش و با گلوله سربی درون اش درون کاخ گویـا تسخیر ناپذیرش سر بـه نیست د وببرک کارمل را کـه با بوق و کرنا همرای اسد الله سروری وشرکایش درون ششم جدی سال 1358 بـه اریکه فرمانروایی رسانیده بودند؛ بوسیله کودتای درون حزبی خلع قدرت نموده و داکتر نجیب را بـه اقتدار رسانیدند.
همان حزب کـه خود را حزب دیموکراتیک خلق مـینامـید بـه شکل آشکار از دیموکراسی و خلق با ریختاندن جوی های خون مردم فاصله گرفت ونام خود را حزب وطن گذاشت و به وطن نیز بزرگترین جفا وخیـانت را از بدو کودتای هفت ثور1357 بـه بعد بطور آشکارا وعلنی مرتکب شده و در نتیجه بـه گروه های تباری و قومـی و قبیلوی تجزیـه شده و قوای لشکری وکشوری را بـه احزاب وتنظیم های هفت گانـه وهشت گانـه تسلیم نموده و در خون ریزی و بربادی کابل سهم مستقیم گرفت و سرانجام زمـینـه را به منظور آمدن طالبان مساعد گردانیده و نجیب رهبرشان را رفقای حزبی شان بدار زدند و افغانستان را مـیدان کشتار وخون ریزی آی آس آی و جنایت کاران القاعده و طالبان وشرکا قرار دادند.
همان خیـانت ها ی آشکار حزب گویـادیموکراتیک خلق- بـه خلق، بـه مفهوم انقلاب وکارگر ودهقان وزحمتکش و سوسیـالیزم و انتر ناسیونالیزم بود کـه :
نتنـها زمـینـه فروپاشی شیرازه اجتماع افغانستان را مساعد گردانید، بلکه بیشتر از یک ملیون انسان را بـه شـهادت رسانید، ملیونـها انسان را از افغانستان آواره ساخته و ملیون زن را بیوه ساخته وملیونـها کودک را یتیم ویسیر گردانید.
خیـانت آشکار همان حزب گویـا دموکراتیک خلق بـه خلق بودکه زمـینـه نفوذ تمام جواسیس را درون افغانستان بیشتر از پیشتر مساعد ساخته و افغانستان را مـیدان نبرد های غیر مستقیم پاکت وارشا و ناتو ساخته وعده ای را بـه صف جنگ نیـابتی از شوروی ومتحدینش و عده ای را صف جنگ نیـابتی امریکا ومتحدینش کشانید.
همان خیـانت های اشکار حزب گویـا دموکراتیک خلق بـه خلق های بپا خاسته بود کـه زمـینـه نفوذ آی آس ای را که تا عمق آستراتیژی اش درون افغانستان مساعد تر ساخته و سرانجام تنظیم ها و بعدن طالبان را بـه قدرت رسانیده و دیدیم کـه چگونـه زمـینـه مادی ومعنوی لشکر کشی مستقیم ایـالات متحده امریکا و متحدین موتلفین را درون افغانستان و منطقه مساعد گردانید.
اگر خیـانت حزب گویـا دموکراتیک خلق و شوروی بـه مردم افغانستان نمـیبود، امروز هیچ نوع زمـینـه به منظور نفوذ آِی اس آی و سی آی ای و همـه آنـهاییکه بزورنظامـیان پنتاگون وناتوو جواسیس سی آی ای و ام آی شش مـیخواهند تجارب شوروی را تکرار کنند ، درون افغانستان بوجود نمـی آمد.
در روز های قیـا م ورستاخیز مردم دلاورهرات اگر رهبران " خلقی " حزب گویـا دیموکراتیک خلق مستقیمن از رهبران شوروی خواستند که تا عساکر وافسران شان را با لباس افغانی و قوای عسکری شان را با نشان اردوی افغانستان بپوشانند و به سرکوب مردم هرات دست یـازند ، رهبران " پرچمـی " حزب نیز با اتکا بـه قوای انترناسیونالیستی شوری امپریـالیستی کـه داد از سوسیـالیزم مـیزد ، بـه اریکه اقتدار رسیدند و بازهم همـه دهکده ها و روستا ها و شـهر های افغانمستان را با زور گلوله و سرب مذاب و بم ا فگن های قوای شوروی سرکوب نمودند.
اما هیچگاه نتوانستند اراده تسخیر ناپذیر مردم دلاور افغانستان را بشکنانندویـا گویـا بـه انقیـاد بکشانند.
بعد ازسرکوب نمودن قیـام حوت خونین درون هرات تصفیـه خونین نیروهای ملی – دیموکرات را هم حزب گویـا دیموکراتیک خلق ادامـه داد و هم دولت های کشور های همسایـه بویژه ایران وپاکستان وسرسپردگان شان بـه مثابه دو لبه انبور یـا قیچی شرایط ر ا به منظور نیروهای ملی – دیموکراتیک افغانستان سخت تر ساخته و در هر دو کشور ایران و پاکستان ترور وکشتار نیروهای ملی – دیموکرات ادامـه یـافت.
در تمام جبهات گرم مسلحانـه کـه بعد از خیزش 12 مـیزان مردم نورستان درون سال 1357 و قیـام حوت خونین درکابل و خیزش درون بهار سال 1357 درون چنده اول کابل روز بروز گسترش مـی یـافت ، دیدم کـه تصفیـه خونین نیروهای ملی ادامـه یـافت. نیروهای ملی وهواخواهان آزادی و دیموکراسی از زیر آتش متقاطع دشمنان رنگارنگ بایست مـیگذ شتند.
رستاخیز مردم هرات سرکوب شده وبه خاک وخون کشیده شد اما افراد ملی دیموکرات مبارزه شان را بـه اشکال گوناگون ادامـه داده و تا هنوز ادامـه دارد.
اگر حزب بـه اصطلاح دیموکراتیک خلق یبانی تزاران نوین کریملن برخوردار بود، احزاب وگروه های هفت گانـه درون پشاور از حمایت مستقیم سی آی ای و امریکا و ناتو ومتحدین و دولت چین برخوردار گردیده و برگرده مردم ما ستم روایی د ومـیکنند .
اگر حزب گویـا دیموکراتیک پرچم وخلق بـه نیـابت از شوروی بـه مثابه ستون پنجم اش درون افغانستان سرهم بندی شده و به اقتدار رسانیده شدند وبه نفع تزاران نوین و نیـابت آن جنگیدند و در بربادی منافع ملی – دیموکراتیک افغانستان سهمـی نابخشودنی ادا نمودند .
به همـین ترتیب احزاب هفتگانـه پشاور نشین هم بـه نیـابت ازسی آی ای و ایـالات متحده امریکا و پاکت ناتو درون زیر رهبری آی آس آی هرروز منسجم تر گشته و ضربات سهمناکی بر منافع ملی - دیموکراتیک مردم افغانستان وارد نموده و تاجایی بـه این حرکت ادامـه دادند کـه هم اکنون دولت اسلام آباد ادعای بلند بالایی حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان را بخود داده و در تمام مجامع منطقوی وجهانی مع سرسخت طالبان ونیروهای دهشت افگن و جنایت پیشـه و دشمنان ترقی وپیشرفت افغانستان اند.
رستاخیز خونین مردم هرات ثابت ساخت کـه :
سر نوشت تمام جواسیس و خود فروخته ها و همـهانیکه درون ظاهر دم از مردم ومنافع مردم زدند ومـیزنند و در خفا با دشمنان تاریخی مردم سر وسری داشتندو دارند ، محتوم بـه شکست هست و خواهد بود.
رستاخیز و قیـام بیست وچهارم حوت ثابت ساخت کـه :
چگونـه رهبران حزب گویـا دموکراتیک خلق داد از ریفورم واصلاحات و مبارزه برضد فیودالیسم و امپریـالیسم مـی زدندو درون عمل چگونـه بـه خادمـین ارتجاع و فیودالیسم و امپریـالیسم جهانی تبدیل گردیده و افغانستان را سالها بـه عقب راندند.
درسهای از قیـام حوت خونین را بایست جمعبندی نمود.
یک درس تاریخی و فراموش ناشدنی اینست :
هیچ تجاوزگری نمـیتواند با هیچ ترفندی داعیـه سلطه وحکمروایی دایمـی را بر سرزمـین افغانستان داشته باشد.
هیچ گاه ظلم وستم واستبداد بـه اشکال و عناوین گونا گون نمـیتواند مردم را بـه تسلیم طلبی ملی و طبقا تی وادارد.
تا ظلم و استبداد و تجاوز ادامـه داشته باشد ، مبارزه برضد آن امریست حتمـی و طبیعی و لازمـی.
تجارب قیـام مردم درون بیست وچهارم حوت ثابت ساخت کـه :
پراگندگی نیروهای ملی- دموکرات افغانستان نتنـها باعث دور شدن از راهبرد ملی دموکراتیک مـیگردد ، بلکه عمر ارتجاع و استعمار نوین را بـه اشکال گوناگون تداوم مـیبخشد.
تجارب وقیـام بیست وچهارم حوت نشان داد کـه نیروی مقاومت مردم نیروی لایزال است.
دوری از مردم ونـه داشتن پیوند ارگانیک با مردم باعث شدت ظلم واستبداد مـیگردد.
تجارب وقیـام بیست وچهارم حوت ثابت ساخت :
در همـه های توده ای زنان نیز سهم مـی گیرند و به معنی اصلی کلمـه مردمـی بودن قیـام بستگی بـه چگونگی شرکت زنان درون را دارد.
خواسته کـه بیست وچهارم حوت مطرح کرده بود :
یکی مبارزه که تا سرنگونی حزب و دولت پرچم و خلق
دیگری
پایـان بـه سلطه شوروی درون افغانستان
بود کـه :
عملا درون طی مبارزه مردمـی و طولانی برآورده شد.
اما ،
استبداد، ظلم و ستم و استعمار نوین ومداخله کشور هایی گوناگون درون امور داخلی افغانستان کماکان ادامـه دارد.
پس شکل ستمگران ، شعار استعمارگران تاهنوز بارها تعویض شده هست .
اما ،
شعار اصلی :
یعنی :
تحقق :
افغانستان آزاد ، آباد ، مترقی وشگوفان که تا هنوز درون دستور کار وپیکار همـه نیروهای ملی – دموکرات افغانستان قرار دارد.
به پیشواز فردای خوبتر وبهتر از امروز چشم بـه آینده دوخته ایم.
فردا را بما نمـی بخشند. فردا ی بهتر از امروز را با تمام قوت ونیرو با اتکا با مردم و با کمک مردم و برای مردم خواهیم ساخت.
فردا از مردم افغانستان خواهد بود.
گرامـی باد خاطره گلگون کفنان قیـام مردم هرات درون بیست وچهارم حوت سال 1357 !
در فرجامـین بخش آنچه را سی ودوسال پیش از امروز درون افغانستان نوشته بودم و برای نشر در23 ثور ارگان اتحادیـه عمومـی محصلین وافغانـهای خارج از کشور فرستاده بودم وبه نشر رسیده بود، باهم مـیخوانیم.
در شماره هفدهم 23 ثور کـه در دهم سرطان سال1358 منتشر شده هست ، " گزارش رسیده از افغانستان " بـه نشر رسیده کـه بقلم ناتوان من درون کابل نوشته شده بود.
و آن وقت من درون کابل از قیـام حوت 1357 خبری تهیـه کرده بودم و آن زمان شدت گیر و گرفت بود و پرچم و "خلق " تشنـه خون همـه بود و اگسا هم درون پی شکار . من با ناتوانی کـه داشتم ودارم همان وقت با ابزار ناچیز گزارشی تهیـه کرده وخدمت جوانان مـیهنم درون خارج از کشور قرار داده و در نشریـه وزین 23 ثور همان وقت منتشر شد کـه اینک انرا نیز خدمت شما تقدیم مـیدارم. که تا گزارش وارزیـابی های سیـاسی سال های پیش نیز را بـه نقد بکشید.
" گزارش رسیده از افغانستان "
" یک سال وچندماه از زندگی نکبت بار رژیم منفور و مزدور تره کی – امـین مـیگذرد. کودتای کـه در هفت ثور 1357 بـه رهبری کا-–بی سازمان جاسوسی سوسیـال امپریـالیسم شوروی درون مرحله اجرا قرار گرفت ، دارودسته خائن ووطن فروش پرچم و"خلق" این نوکران زر خرید خویشرا درون کشور عزیزما برمسند قدرت نشاند . با امـید اینکه مـیتواند افغانستان عزیز را مستعمره مستقیم خود بسازد. اما از آنجائیکه خلق غیور ما درون هیچ زمانی سلطه بیگانـه را قبول نداشته و ندارد، از همان روز اول مبارزه خودرا همانطوریکه برضد دولت های سابقه بـه پیش مـیبردندو درون مدت خیلی کم مبارازات مسلحانـه خلق ما اوج عظیمـی گرفت و مانند سیل خروشان بـه طغیـان درون آمد که تا درو دسته خائن " خلق"و باداران روسی شان را درون زیر امواج پر تلاطم خود ببلعد. خلق ما نیک آگاه بودکه این دارو دسته نوکران مستقیم سوسیـال امپریـالیسم بوده , عوامفریبی و دروغ پردازی شان چیزی دیگری نیست بـه جز درون بند کشیدن خلق و کشور ما بـه سوسیـال امپریـالیسم وامپریـالیسم.
رژیم فاشیستی تره کی – امـین کوشید که تا کودتای سوسیـال فاشیستی خودرا درون بازار خلق بنام انقلاب سودا کند. با حیله ونیرنگ ضد انقلابی و صادر فرمان تقلبی ، قیل و قال انداختن به منظور تقسیمات ارضی و براه انداختن هزار و یک عوامفریبی و فتنـه گری ها گوش دهد ، اما مردم دست بـه اسلحه که تا گور این سوسیـال فاشیست هارا ند وبرای ابد آنـهارا درون قبرستان نابودی دفن نمایند.
دولت سوسیـال فاشیستی تره کی – امـین با کمک مستقیم سوسیـال امپریـالیسم شوروی از هیچ گونـه قتل و قتال ، بـه زندان انداختن ها، اعدام دسته جمعی ، شکنجه های قرون وسطائی ومدرن ، قین وفانـه ... بمباران شـهر و ده درون مقابل خلق بپا خاسته و قهرمان ما دریغ نکرده و برای " سرکوب " خلق ما زیـاد تر از شصت هزاروطن پرست و انقلابی را بـه زندان انداخته ، از انجائیکه زندان پلچرخی، دهمزنگ، تورغندی، ولایت کابل خلاصه تمام زندانـها چه درون مرکز و چه درون ولایـات پر از انقلابیون شده و جای پای درون آن نیست، تعداد زیـادی از مبارزین را درون وزارت داخله ، ارگ تره کی ،صدارت، قلعه های قدیمـی حبس نموده هست ، اما خلق غیور ما آرام نـه نشسته بـه مبارزه مسلحانـه انقلابی بر ضد این وطن فروشان و باداران روسی شان ادامـه داده و سنگر های دشمن را یکی بعد دیگری نابود مـیکنند.
خلق قهرمان هرات بـه تاریخ 24 حوت بـه دژ ارتجاع حمله و بعد از زدو خورد خونین کـه چند روز ادامـه داشت- قشله عسکری زلمـی کوت را فتح نموده ، اسلحه ووسایل نظامـیرا بین خود تقسیم نمودند. شدت خشم مردم که تا اندازه ء بودکه حتی چندین نفر یکجا تانک هارا از جا مـیکندند. درون این روزها 180 نفر مشاورین (......) درون درون قشله توسط انقلابیون اعدام شدند. چهل نفر مشاور روسی درون بین شـهر بدست خلق بـه دیـار عدم فرستاده شدند.همچنان... باند" خلق" توسط مردم بپاخاسته بـه درختان بـه دار آویخته شدند. و زبان های یک تعداد این خائنین از طرف مردم بریده شده و به جیب هایشان گذاشته تابرای فاشیسم دیگر تبلیغ کرده نتوانند.
دولت منفور تره کی – امـین کـه عرصه را برخود تنگ دید ، چون نـه توپ، نـه تانک، نـه ماشیندار کارگر افتاد، شروع بـه بمباردمان شـهر و اطراف آن نمود. درون این بم باردمان هزاران وطنپرست و انقلابی شـهید شد. تعداد شـهدای این واقعه خونین کـه تاریخ افغانستان مانند اورا ندیده هست ، از احصائیـه خارج مـیباشد.
درود گرم برشـهدای راه آزادی ! "
( صفحه هشتم وهفتم 23 ثور - دهم سرطان سال 1358- )
------------------------------
رویکرد ها :
ِیک : اقتباس از کتاب :
قیـام 24 حوت هرات - کتابی هست از نشرات شورای ثقافتی جهاد افغانستان کـه در 24 حوت 1363 بـه مناسبت ششمـین سالگرد قیـام حوت بـه 2000 نسخه منتشر شده و مصارف آنرا محترمـه همسر مرحوم دوست محمد ایماق کـه اولین دستگاه برق را درون هرات بـه پول شخصی خود بکار انداخته بود، پرداخته هست .
2- قیـام 24 حوت- همان سند کـه در بالا یـاد شد.
3- قیـام 24 حوت همان کتاب
4- همان کتاب
5- همان کتاب
6- همان کتاب
7- همان کتاب
8- همان کتاب
9- - اسناد محرمانـه – منتشر شده درون کتاب " ارتش سرخ درون افغانستان " نوشته بوریس گروموف – مترجم عزیز " آریـانفر"
10- اسناد محرمانـه – منتشر شده درون کتاب " ارتش سرخ درون افغانستان " نوشته بوریس گروموف – مترجم عزیز " آریـانفر"
11- 23 ثور ارگان مرکزی اتحادیـه عمومـی محصلان افغانی درون خارج ،
شماره هفدهم سال چهارم 1358 کـه زیر عنوان
" گزارش رسیده از هرا ت "" 24 حوت زنده کننده 10 سرطان 1358 منتشر شده بود. 23 ثور شماره چهارم- شماره هجدهم / صفحه یکم- دوم – سوم – چهارم و هفتم
12 --
23 ثور ارگان مرکزی اتحادیـه عمومـی محصلان افغانی درون خارج ،
شماره هفدهم سال چهارم 1358 کـه زیر عنوان
" گزارش رسیده از هرا ت "" 24 حوت زنده کننده 10 سرطان 1358 منتشر شده بود. 23 ثور شماره چهارم- شماره هجدهم / صفحه یکم- دوم – سوم – چهارم و هفتم
----------------------------------------------------------------
>>> درسها وجمع بندی باقی سمندر
از رستاخیز پرشکوه مردم درون هرات
گرامـی باد خاطره گلگون کفنان قیـام مردم هرات درون بیست وچهارم حوت سال 1357
قیـام شکوهمند اما خونین هرات همبستگی مردم شـهرو ده را بـه اثبات رسانید و نشان داد کـه :
همـه مکتب رفتگان بـه مثابه ستون پنجم استعمار نوین شوروی نیستند ونبودند و همچنان همـه عساکر و سربازان و افسران اردو نیز که تا پای جان از دولت های مستبد و ظالم و عوامفریب نـه تنـها دفاع نمـی نمایند ، بلکه عده ای زیـادی از مـیان شان تفنگ هایشان را از یک شانـه بـه شانـه دیگر انداخته و در صف مردم زحمتکش و ستمکش خود مـی ایستند.
رستاخیر هرات درون 24 حوت ثابت ساخت کـه :
سرنوشت همـه های خود جوش وخود بخودی با تاسف با افت و خیز گره خورده و نقش رهبری آگاه وملی دیموکرات را درون سطح درون هرات و کل افغانستان یک بار دیگر مطرح ساخت.
24 حوت درون هرات ثابت ساخت کـه روشنفکران ملی - دیموکرات بدون داشتن پیوند نزدیک وارگانیک با مردم بـه گروه ها و احاد خود تجزیـه شده و مصروف ریزه کاری مـیگردند.
24 حوت درون هرات ثابت ساخت کـه :
نیروهای عقب گرا و رجعت گرا درون صورت پراگندگی نیروهای ملی – دیموکراتیک با هزار ترفند و حیله قادر مـیگردند که تا مسیر مردم را بسوی عقب گرایی کج نموده و حتی با اتکا بـه افراد رهزن و بی بند وبار حتی بـه قتل و قتال روشنفکران مبارز وملی – دیموکرات مبادرت ورزند.
و رستاخیزمردم هرات ثابت ساخت کـه اراده مردم قوی تراز همـه دستگاه های استبدادی هست . رستاخیز مردم هرات درون 24 حوت 1357 بـه شکل خونین سرکوب گردید ، اما نیروهای سر کوب گر کـه خود راحزب دیموکراتیک خلق افغانستان مـیدانستند ، نتنـها بـه اتکا بـه قوای سرکوب گر شوروی نتوانستند خود را سر پای نگهدارند ، بلکه چنان ناشیـانـه گام گذاشتند کـه حتی قوای صد هزار نفری و یـا سپاه چهلم شوروی نیز کـه رسمن درون ششم جدی 1358 یـا یکسال بعد از قیـام خونین مردم هرات بـه افغانستان لشکر کشیده بود ، نتوانست بـه عمر پرچمداران ارتجاع و خلقیون ضد خلق ادامـه بدهد ودر نتیجه هم امپراطوری شوروی پاشید و نقاب سوسیـالیستی اش درون عمل از رخسار تزار نوین کریملن بپایـان کشیده شد و پاکت وارشا از هم گسست و پاکت کومـیکان فروپاشید ، بهمـین ترتیب درون داخل افغانستان نتنـها نورمحمد تره کی را شاگردان وفادارش یعنی حفیظ الله امـین و شرکا گویـا با بالشت خفه نمودند ، بلکه خود حفیظ امـین امـین را با زهر درون شوربایش و با گلوله سربی درون اش درون کاخ گویـا تسخیر ناپذیرش سر بـه نیست د وببرک کارمل را کـه با بوق و کرنا همرای اسد الله سروری وشرکایش درون ششم جدی سال 1358 بـه اریکه فرمانروایی رسانیده بودند؛ بوسیله کودتای درون حزبی خلع قدرت نموده و داکتر نجیب را بـه اقتدار رسانیدند.
همان حزب کـه خود را حزب دیموکراتیک خلق مـینامـید بـه شکل آشکار از دیموکراسی و خلق با ریختاندن جوی های خون مردم فاصله گرفت ونام خود را حزب وطن گذاشت و به وطن نیز بزرگترین جفا وخیـانت را از بدو کودتای هفت ثور1357 بـه بعد بطور آشکارا وعلنی مرتکب شده و در نتیجه بـه گروه های تباری و قومـی و قبیلوی تجزیـه شده و قوای لشکری وکشوری را بـه احزاب وتنظیم های هفت گانـه وهشت گانـه تسلیم نموده و در خون ریزی و بربادی کابل سهم مستقیم گرفت و سرانجام زمـینـه را به منظور آمدن طالبان مساعد گردانیده و نجیب رهبرشان را رفقای حزبی شان بدار زدند و افغانستان را مـیدان کشتار وخون ریزی آی آس آی و جنایت کاران القاعده و طالبان وشرکا قرار دادند.
همان خیـانت ها ی آشکار حزب گویـادیموکراتیک خلق- بـه خلق، بـه مفهوم انقلاب وکارگر ودهقان وزحمتکش و سوسیـالیزم و انتر ناسیونالیزم بود کـه :
نتنـها زمـینـه فروپاشی شیرازه اجتماع افغانستان را مساعد گردانید، بلکه بیشتر از یک ملیون انسان را بـه شـهادت رسانید، ملیونـها انسان را از افغانستان آواره ساخته و ملیون زن را بیوه ساخته وملیونـها کودک را یتیم ویسیر گردانید.
خیـانت آشکار همان حزب گویـا دموکراتیک خلق بـه خلق بودکه زمـینـه نفوذ تمام جواسیس را درون افغانستان بیشتر از پیشتر مساعد ساخته و افغانستان را مـیدان نبرد های غیر مستقیم پاکت وارشا و ناتو ساخته وعده ای را بـه صف جنگ نیـابتی از شوروی ومتحدینش و عده ای را صف جنگ نیـابتی امریکا ومتحدینش کشانید.
همان خیـانت های اشکار حزب گویـا دموکراتیک خلق بـه خلق های بپا خاسته بود کـه زمـینـه نفوذ آی آس ای را که تا عمق آستراتیژی اش درون افغانستان مساعد تر ساخته و سرانجام تنظیم ها و بعدن طالبان را بـه قدرت رسانیده و دیدیم کـه چگونـه زمـینـه مادی ومعنوی لشکر کشی مستقیم ایـالات متحده امریکا و متحدین موتلفین را درون افغانستان و منطقه مساعد گردانید.
اگر خیـانت حزب گویـا دموکراتیک خلق و شوروی بـه مردم افغانستان نمـیبود، امروز هیچ نوع زمـینـه به منظور نفوذ آِی اس آی و سی آی ای و همـه آنـهاییکه بزورنظامـیان پنتاگون وناتوو جواسیس سی آی ای و ام آی شش مـیخواهند تجارب شوروی را تکرار کنند ، درون افغانستان بوجود نمـی آمد.
در روز های قیـا م ورستاخیز مردم دلاورهرات اگر رهبران " خلقی " حزب گویـا دیموکراتیک خلق مستقیمن از رهبران شوروی خواستند که تا عساکر وافسران شان را با لباس افغانی و قوای عسکری شان را با نشان اردوی افغانستان بپوشانند و به سرکوب مردم هرات دست یـازند ، رهبران " پرچمـی " حزب نیز با اتکا بـه قوای انترناسیونالیستی شوری امپریـالیستی کـه داد از سوسیـالیزم مـیزد ، بـه اریکه اقتدار رسیدند و بازهم همـه دهکده ها و روستا ها و شـهر های افغانمستان را با زور گلوله و سرب مذاب و بم ا فگن های قوای شوروی سرکوب نمودند.
اما هیچگاه نتوانستند اراده تسخیر ناپذیر مردم دلاور افغانستان را بشکنانندویـا گویـا بـه انقیـاد بکشانند.
بعد ازسرکوب نمودن قیـام حوت خونین درون هرات تصفیـه خونین نیروهای ملی – دیموکرات را هم حزب گویـا دیموکراتیک خلق ادامـه داد و هم دولت های کشور های همسایـه بویژه ایران وپاکستان وسرسپردگان شان بـه مثابه دو لبه انبور یـا قیچی شرایط ر ا به منظور نیروهای ملی – دیموکراتیک افغانستان سخت تر ساخته و در هر دو کشور ایران و پاکستان ترور وکشتار نیروهای ملی – دیموکرات ادامـه یـافت.
در تمام جبهات گرم مسلحانـه کـه بعد از خیزش 12 مـیزان مردم نورستان درون سال 1357 و قیـام حوت خونین درکابل و خیزش درون بهار سال 1357 درون چنده اول کابل روز بروز گسترش مـی یـافت ، دیدم کـه تصفیـه خونین نیروهای ملی ادامـه یـافت. نیروهای ملی وهواخواهان آزادی و دیموکراسی از زیر آتش متقاطع دشمنان رنگارنگ بایست مـیگذ شتند.
رستاخیز مردم هرات سرکوب شده وبه خاک وخون کشیده شد اما افراد ملی دیموکرات مبارزه شان را بـه اشکال گوناگون ادامـه داده و تا هنوز ادامـه دارد.
اگر حزب بـه اصطلاح دیموکراتیک خلق یبانی تزاران نوین کریملن برخوردار بود، احزاب وگروه های هفت گانـه درون پشاور از حمایت مستقیم سی آی ای و امریکا و ناتو ومتحدین و دولت چین برخوردار گردیده و برگرده مردم ما ستم روایی د ومـیکنند .
اگر حزب گویـا دیموکراتیک پرچم وخلق بـه نیـابت از شوروی بـه مثابه ستون پنجم اش درون افغانستان سرهم بندی شده و به اقتدار رسانیده شدند وبه نفع تزاران نوین و نیـابت آن جنگیدند و در بربادی منافع ملی – دیموکراتیک افغانستان سهمـی نابخشودنی ادا نمودند .
به همـین ترتیب احزاب هفتگانـه پشاور نشین هم بـه نیـابت ازسی آی ای و ایـالات متحده امریکا و پاکت ناتو درون زیر رهبری آی آس آی هرروز منسجم تر گشته و ضربات سهمناکی بر منافع ملی - دیموکراتیک مردم افغانستان وارد نموده و تاجایی بـه این حرکت ادامـه دادند کـه هم اکنون دولت اسلام آباد ادعای بلند بالایی حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان را بخود داده و در تمام مجامع منطقوی وجهانی مع سرسخت طالبان ونیروهای دهشت افگن و جنایت پیشـه و دشمنان ترقی وپیشرفت افغانستان اند.
رستاخیز خونین مردم هرات ثابت ساخت کـه :
سر نوشت تمام جواسیس و خود فروخته ها و همـهانیکه درون ظاهر دم از مردم ومنافع مردم زدند ومـیزنند و در خفا با دشمنان تاریخی مردم سر وسری داشتندو دارند ، محتوم بـه شکست هست و خواهد بود.
رستاخیز و قیـام بیست وچهارم حوت ثابت ساخت کـه :
چگونـه رهبران حزب گویـا دموکراتیک خلق داد از ریفورم واصلاحات و مبارزه برضد فیودالیسم و امپریـالیسم مـی زدندو درون عمل چگونـه بـه خادمـین ارتجاع و فیودالیسم و امپریـالیسم جهانی تبدیل گردیده و افغانستان را سالها بـه عقب راندند.
درسهای از قیـام حوت خونین را بایست جمعبندی نمود.
یک درس تاریخی و فراموش ناشدنی اینست :
هیچ تجاوزگری نمـیتواند با هیچ ترفندی داعیـه سلطه وحکمروایی دایمـی را بر سرزمـین افغانستان داشته باشد.
هیچ گاه ظلم وستم واستبداد بـه اشکال و عناوین گونا گون نمـیتواند مردم را بـه تسلیم طلبی ملی و طبقا تی وادارد.
تا ظلم و استبداد و تجاوز ادامـه داشته باشد ، مبارزه برضد آن امریست حتمـی و طبیعی و لازمـی.
تجارب قیـام مردم درون بیست وچهارم حوت ثابت ساخت کـه :
پراگندگی نیروهای ملی- دموکرات افغانستان نتنـها باعث دور شدن از راهبرد ملی دموکراتیک مـیگردد ، بلکه عمر ارتجاع و استعمار نوین را بـه اشکال گوناگون تداوم مـیبخشد.
تجارب وقیـام بیست وچهارم حوت نشان داد کـه نیروی مقاومت مردم نیروی لایزال است.
دوری از مردم ونـه داشتن پیوند ارگانیک با مردم باعث شدت ظلم واستبداد مـیگردد.
تجارب وقیـام بیست وچهارم حوت ثابت ساخت :
در همـه های توده ای زنان نیز سهم مـی گیرند و به معنی اصلی کلمـه مردمـی بودن قیـام بستگی بـه چگونگی شرکت زنان درون را دارد.
خواسته کـه بیست وچهارم حوت مطرح کرده بود :
یکی مبارزه که تا سرنگونی حزب و دولت پرچم و خلق
دیگری
پایـان بـه سلطه شوروی درون افغانستان
بود کـه :
عملا درون طی مبارزه مردمـی و طولانی برآورده شد.
اما ،
استبداد، ظلم و ستم و استعمار نوین ومداخله کشور هایی گوناگون درون امور داخلی افغانستان کماکان ادامـه دارد.
پس شکل ستمگران ، شعار استعمارگران تاهنوز بارها تعویض شده هست .
اما ،
شعار اصلی :
یعنی :
تحقق :
افغانستان آزاد ، آباد ، مترقی وشگوفان که تا هنوز درون دستور کار وپیکار همـه نیروهای ملی – دموکرات افغانستان قرار دارد.
به پیشواز فردای خوبتر وبهتر از امروز چشم بـه آینده دوخته ایم.
فردا را بما نمـی بخشند. فردا ی بهتر از امروز را با تمام قوت ونیرو با اتکا با مردم و با کمک مردم و برای مردم خواهیم ساخت.
فردا از مردم افغانستان خواهد بود.
گرامـی باد خاطره گلگون کفنان قیـام مردم هرات درون بیست وچهارم حوت سال 1357 !
>>> محمد علی غلامپور
با سلام بـه هم وطنان گرامـی .تا جایی کـه من شنیدم درون ابتدا شاید دولت کمونیستی مردم را تحت فشار زیـادی قرار مـی داد ولی بعد ها با کار آمدن نجیب الله مردم آزاد مـی توانستند تصمـیم بگیرند .به نظرم حتما مجاهدین درون آن زمان بیشتر فکر مـی د که تا اینکه که تا اینجا پیش نرود!
>>> یگانـه را حل تنـها وتنـها اوردن یک حکومت اسلامـی سرتاسری هما نا ...اسلامـی هست که ابروی از دست رفته مسلمانان را دوباره درجهان اعاده کند بـه امـید یک خلافت ا سلامـی بـه منـهاج نبوت
حکومت های فروخته شده وتقسیم جمـهوریت ها بنام اسلامـی درسرزمـین های مسلمانان راه حل نیست. درود بروان پاک شـهدا اسلام وشـهدای 24 حوت
فیروز ازبدخشان
>>> محمد عزیز ( عزیزی) 2011-03-14
بسم الله الرحمن الرحیم
بمناسبت سی ودومـین سالگرد قیـام قهرمانانۀ مردم هرات دربرابر نظام کودتائی روسی مشربان افغانستان
================================
نیسان درون آن زمان
آمد ولی چه سود !
هر گز پیـام شادی یک نو بهار را
همراه خود نداشت
در یک صباح سرد...
اندر فضای کابل ودرشـهر ، آنزمان
از دستۀ زخیل کلاغان لاشخوار
فریـاد غار وغار ونعرۀ هورا بلند شد
مردم شگون بد گرفته وبا هم سخن زدند
گویـا دیگر بهار نیـاید بملک مــا !
ابرِ سیـه وتیره زسمت شمال ملک
بر آسمان مـیهن ما سایـه گستر است
تا از تشعشع انوار آفتاب
مانع شود ، ویخ همـه ریزد زابرها
افسوس وصــد دریغ
روزسپید کشورما شـــام تارگشت
با کودتای هفتم ثور، نا قرارگشت
***************************************
این کودتا بنای خودش را بخون نـهـــاد
معمارآن ، بـه نقشۀ جهل وجنـون نـهــاد
گرگان هفت ثور
چون تشنگان خون بـه همـه حمله ورشدند
بستند دست وپا وب حلقهـــا
ریختند خون جمع زیـادی زخلقها
از مرد وزن وپیر وجوان هری کـه بود
ازافسران وعسکر وسرباز مملکت...
استاد یـا محصل و طلاب مدرسه...
خدمتگذار دفتر ومامور این وطن...
صوفی وشیخ عالم ویـا هر کلان قوم ...
دهقان وکارگر وزمـیندار واهل فن ...
اطفال خرد مکتب و مسجد زهرطرف ...
اتباع مملکت...
هر گز امــان نداشت .
چون کود تائیـان همـه خونخوار بوده اند
تاریک فــکر وظالــم و بدکار بوده اند.
فریـاد و داد مردم ما درون گلوی شان
انباشته شد زیـاد
خاموش بود صدای همـه درون مـیانـه ها
در شـهرها ...
قریـه ها و هر کرانـه ها.
تنـها صدا صدای تفنگ بود اوبلند
یـا نالـــه هـای مردم آزادۀ ، ببــند
**************************************
دیری نشد کـه اهــل « هــریــوا » درون آن زمـآن
بابغض ها همـه انباشته درون گلو
درزادگاه خواجۀ انصاری بزرگ
در مـهد شیخ جامـی ورازی وکاشفی
درسرزمـین تاکی ، ومختار و هاتفی
منزلگهان مردم سالک وعارفان ...
در خاک اولیـاء کـه به هر گوشـه اش نشان
...............
........
.....
در بیست وچهارحوت ...
در صبحگاه وقت ...
غسل ووضو به منظور شـهادت نموده اند
رخت ِ سپید بتن و کفن پوش گشته اند
تا سر زمـین خود ومرقد پا کان اولیـاء
از لوث کفر وُخبث جهالت وتیرگی...
پاکش نموده پرچم شان سر نگون گنند.
اندر طلوع مـهــر
مردان حق بـه راه خدا متحد شدند
با ساز وبرگ هیچ
اما بزور وقدرت ِ ایمان واتحاد
دل ها همـه بـه عشق شـهادت همـی طپید
در سرخیـال فتح وظفر جلوه مـینمود
در پرتو عقیدۀ «اِحدَالحُسِنیین»
بر خیل شب پرست ولشکر خفاش حمله شد
آن برجهای تیرۀ ظلمت شکسته شد
خلقی ضد خلق وطن تار ومار شد
فتح مبین بـه لشکر حـق آشکارشــد
شـهر« هرات » زلوث اجانب زدوده شد
مردم سجود شکربجا کرده اند همـه
وانگاه به منظور جمع شـهیدان انقلاب
در بیست وچهار حوت
بر بیست وپنج هزار شـهید
یکجا نماز شد
***************************************
آغاز این قیـام
با خون پاک مردم آزادۀ هرات
بنیـاد کاخ لشکرخفاش راشکست
درسی به منظور نسل وطن شد درآن زمان...
دیدیم کـه بعد ازآن ..
در هر کران وگوشۀ این مملکت همـه...
مردم بپا شدند
با جمع انقلاب هرات هم نوا شدند
در آخرین بیـان
ملت بـه یک زبان
گفتند آنچنان
راه ِ نجات مردم وآزادی وطن...
ایمان واتحاد وقیـام هست وانقلاب
تنـها رۀ صواب
با اجر وبا ثواب
پـایـــان
***************************************
محمد عزیز ( عزیزی) لــنـدن
روز دوشنبه 23 حوت سال 1389 ساعت 15-22شب
برابر بـه : 14 مارچ سال 2011 مـیلادی
ومطابق به: ربیع الثانی سال1432 هجری قمری
>>> نخست از همـه درود بـه روان پاک شـهدای پاکباز بیست وچارم حوت 1357 هرات.
دوم خدمت آنـهایی کـه از تاریخ آن روزگار وطن کمتر مـی دانند حتما عرض شود کـه مردم افغانستان درون مجموع و مردم شریف هرات بـه خصوص درون برابر جنایت، ظلم، کفر و وحشیگری خلقی های بیخدا قیـام کرده بودند. حزب دموکراتیک خلق از ثور 57 که تا حوت آن سال هزاران انسان این سرزمـین را از سرک، باغ، راه، مکتب، کشتزار و خانـه های شان ربودند و راهی پولیگون های کشتار نمودند. والی هرات عبدالحی یتیم نام داشت کـه هرشب بـه زندان مـی رفت و به دست خود آدم مـی کشت. بـه همـین گونـه هر خلقی درون هرگوشـه یی از وطن همانگونـه اختیـار جان و مال و زندگی مردم را از خود مـی دانست و به کشتار مردم، غارت مال مردم و تجاوز بـه مردم مـی پرداخت چنانچه امروز طالبان.
فرمان های هشتگانـهء ترکی به منظور توزیع زمـین و تعیین مـهر و طویـانـه و سواد آموزی جبری به منظور زنان از دلایل دیگری بود کـه مردم را بـه بیگانـه بودن نظام و مزدوری بودن نظام متیقن ساخته بود.
ازینجاست کـه مردم هرات بـه قیـام پرداختند و درسه روز هزاران کشته دادند.
پیوند جهاد مردم افغانستان درون برابر جنایتکاران و خود فروختگان خلق و پرچم با کمک آی اس آی و امریکا بهانـه دروغینی هست که جنایتکاران خلقی و پرچمـی به منظور برائت بـه جنایـات خودشان پیش مـی کشند.
شکی نیست کـه وقتی کشور دچار تشتت و انقلاب و بحران شد، کشور های زیـادی ازین وضع استفاده کرده و به مداخله پرداختند. حالا مداخلهء دیگران هرگز سبب نمـی شود کـه جنایـات خلق و پرچم و اشغال کشور توسط شوروی را برائت بدهیم. درون اصل این جنایـات خلقی ها و تجاوز شوروی بود کـه آغاز جنایت بعدی و تجاوزات دیگر شد و زمـینـه به منظور جنایـات دیگر و تجاوزات دیگر را فراهم کرد.
روسها درون زمان قیـام هرات درون هیـات مشاوران وجود داشتند و طیـارات راساً از مرو و ترمز به منظور بمباران هرات پرواز مـی د. اما حتما اذعان داشت کـه موجودیت و عدم موجودیت خارجی ها نمـیتواند قیـام هرات را زیر سوال ببرد. قیـام هراتی ها علیـه ظلم، جنایت، بیگانـه پرستی، کفر و کمونیزم بود کـه مظهر و پیـاده کنندهء آن حزب دموکراتیک خلق (به ویژه درون آن زمان خلقی ها) بودند. خلق و پرچم هیچ کمـی یی از روس نداشتند. مثل این کـه امروز طالب چیز کمـی از پاکستان ندارد. طالب دست پاکستان است. بـه همـین گونـه حزب خلق دست و چشم و گوش روس درون کشور بود.
انکار از حقانیت قیـام مردمـی 24 حوت هرات نشانگر وجدان های پست و خود فروخته ییست کـه به خون ملت خود توهین مـی کنند!
>>> اگر غیرت وجود دارد درون مقابل نیروهای خارجی اکنون قیـام نمایند ، کـه کشور ما اشغال شده هست . مردم ما درون مقابل نیروهای داخلی جرات دارند اما درون مقابل خارجی ها و بخصوص پاکستانی ها مرغ مـیگردند قسمـیکه با آمدن طالبان معلوم شد و شاید مجاهدین نما های ما بگویند کـه ما درون مقابل روس جهاد کردیم مگر ....
شما حتی دولت داکتر نجیب را درون مدت ۳ سال سقوط داده نتوانستید باوجودیکه همـه نیرو های باداران تان همراه تان بود کـه همان باداران تان همـین اکنون وطن مان را بکمک شما اشغال کرده اند که تا اینکه دولت از داخل سقوط کرد و مدت ۷ روز رهبران تان از ترس داخل پایتخت شده نمـیتوانستند بـه اساس گفتار ابر مرد بزرگ مجددی صاحب کـه همـیشـه واقعیت ها برملا مـیسازد
>>> سلام بر همگی هموطنانم بخصوص برمجاهیدان ،سلام بر معلولین ،سلام برخانواده های شـهدا ومعلولین سلام بر انسانـهای مظلوم این سرزمن عزیزم ننگ ونفرین بر وطن فروشان کمونیست کمونیستها این ظلم را بالای ملت مظلوم وبی گناهی ما رواداشتند اکثریت شان مردار شدند وانشاالله کـه در جهنم اقامت گزین شدند ویکتعداد این ظالم ها اکثرند درون کشور های خارجی پناهنده شدندودر بد ترین شرایت زندهبسر مـیبرند ها وبچه های خودشان بلای جان خودشان گردیدند امروز زندهشان مانندی زندهیک .....مـیباشد چون بالای مردمـی ظلم نمودند خدای بزرگ یـار ومدت گاری انسان های مظلوم است
عبدالر حمن محمدی
>>> بد بخت مردم
مرض داشتین کـه این مردم مجاهد و قاسد را سر کار کردین
همان ها خوب بودن حال آمریکا آمده بـه جای شوروی و شما را درون افغانستان مـی کشد
امـیر
>>> قيام کار عاقلان نيست بلکه کار جاهلان هست که هم خودرا تباه ميکند و هم ديګران را،ما بايد از ګذشته عبرت ګيريم و اينده بسازيم نـه دوشمني و نفاق را دامن زنيم متلي افغانيست کـه ميګويند،،ګزشته را صلاوات ايينده را احتياط،،
سميع
>>> مردم افغانستان همـیشـه درون مقابل تمدنـهای عصر خود جنگیده و ازان بهره ای نبرده است.ما بیشتر احساساتی عمل کردیم، وتاریخ کشورما فقط جنک و اختناق مـی باشد.
ایـا واقعا مردم ما بـه جزاز جنگ های خانمانسوزدست اوردهای دیگری داشته است؟ امروز افغانستان بـه دومـین کشور فقر دنیـا مبدل گشته هست و ملیونـها هموطن ما از گرسنگی رنج مـی برند، فقر، فساد اداری ، نبود امنیت، تروریزم ،قاچاق و زرع مواد مخدر ونبود یک دولت کار امد درون کشور بیداد مـی کند.
ایـابهتر نیست بجای این همـه سخن گفتن از گذشته درون فکر اینده باشیم و تلاش نمایم که تا سطح تعلیم و تربیـه را بالا ببریم و اقتصاد خود را شکوفا کنیم؟
مردم حتما بدانند کـه جنگ راه حل نیست.
بشیر هدفمند- استرالیـا
>>> بس هست بس .....بس...ب.....ب....ب.........س. اگر مرد هستید بسازید خرب خیلی آسان است
[قیـام 24 حوت سال 1357 را بـه یـاد آورید! ساخت تاب با خلال دندان]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 20 Jan 2019 03:05:00 +0000